کارگردان «روایت ناپدیدشدن مریم» این روزها در مراحل پس از تولید ساخت فیلم دومش «ریست» قرار دارد. با او درباره سختیهای تجربه ساخت یک فیلم متفاوت در فرم و محتوا گفتوگو کردیم.
فیلمسازی در اوضاع اقتصادی این روزها برای فیلمسازانی که میخواهند تجربههای جدید داشته باشند کار سادهای نیست. هزینههای بالای تولید از یک سو و نگرانی برای میزان فروش فیلم و بازگشت سرمایه از سوی دیگر موضوعاتی است که هم کارگردان را با خود درگیر میکند و هم پیدا کردن سرمایهگذار را برای چنین پروژههایی سخت میکند. شاید این موضوع یکی از دلایلی باشد که باعث شده این روزها فیلمهای سینمای ایران کمتر تنوع داشته باشند و بیشتر کمدیهایی باشند با بازیگران و داستانهایی مشابه هم. اتفاقی که محمدرضا لطفی منتقد و فیلمساز دربارهاش میگوید: «سینمای ایران این روزها در وضعیت بسیار بسیار سخیفی قرار گرفته است».
محمدرضا لطفی اما در دومین فیلمش با تهیهکنندهای کار کرده معمولا از تجربههای جدید حمایت میکند. فیلم «ریست» که تجربهای متفاوت از این کارگردان جوان است به تهیهکنندگی سیدامیر سیدزاده این روزها در مرحله تدوین قرار دارد. رضا بهبودی و سودابه بیضایی بازیگران اصلی این فیلم هستند.
فیلم ریست در چه مرحلهای است؟
ما در سال۹۷ یک پیشتولید خیلی طولانی را گذراندیم. اوایل اسفندماه کار را کلید زدیم و در نوروز هم فیلمبرداری داشتیم، ۲۰ فروردین فیلمبرداری ما تمام شد، الان در مرحله تدوین هستیم. به دلیل اینکه فرم و ساختار فیلم، خاص و پیچیده است، به نسبت فیلمهای دیگر تدوین زمانبری دارد و تقریبا به اندازه سه، چهار فیلم سینمایی نرمال طول میکشد. تدوین فیلم توسط بابک قائم در حال انجام است و فکر میکنم حداقل یک ماه، یک ماه و نیم دیگر طول بکشد و اگر مشکلی پیش نیاید مهر یا آبان آماده خواهد شد.
فیلم را برای اکران یا نمایش در جشنواره فیلم فجر آماده میکنید؟
جنس فیلم ما کمدی و طنز نیست که بلافاصله بخواهیم اکران کنیم و برایش برنامه داشته باشیم. نگاه ما به جشنوارههاست و برای همین قطعا اکران عمومی پیش از جشنواره فجر در برنامه کارمان نیست. اما اینکه به جشنواره بفرستیم یا نه، واقعیت این است که هدفگذاری من خیلی جشنواره فیلم فجر نبوده و نیست. بزرگترین هدف من برای ساخت این فیلم این بوده که یک فیلم خوب ساخته شود. در وهله اول مهم این است که این جنینی که الان شکل گرفته به سر و شکل برسد و به یک فیلم خوب تبدیل شود. فیلم یک فیلم فستیوالی است و به دلیل فرم و ساختار خاصی که دارد، نگاه جشنوارهای برای شخص من خیلی غالب است. شاید باید جملهام را اینطور اصلاح کنم که نگاه جدیتری به فیلم دارم تا نگاه مردمیتر و به همین دلیل مخاطب جدیتر سینما برای من اهمیت زیادی دارد. این که فیلم را به جشنواره فجر بدهیم یا نه، چیزی است که باید بعد از آماده شدن فیلم برای آن تصمیم بگیریم.
«ریست» هم مثل فیلم قبلی شما در ژانر وحشت است؟
نه به هیچ عنوان. من در فیلم قبلی هم از یک فرم و ساختاری استفاده کردم که برای اولین بار در ایران پیاده شد اصطلاحا Found footage movies میگویند. این فیلم هم فرم و ساختارش برای اولین بار در ایران تجربه میشود ولی ژانرش وحشت نیست، در واقع درباره جهانهای موازی صحبت میکند و یک سری مباحث فلسفی که باز کردنش خیلی طولانی میشود و فکر میکنم با توجه به اینکه فیلم آماده نشده درست نیست درباره آن صحبت کنیم. بیشتر یک سایکودرام است اما یک سیال ذهنی خیلی زیادی دارد. با اینکه بعد از فیلم «روایت ناپدیدشدن مریم» دوستان زیادی به من گفتند در ژانر وحشت کار کنم و با اینکه ایدههای زیادی در این ژانر داشتم و اینکه آن فیلم در زمان خودش به نسبت فیلم موفقی بود، اما من عامدانه میخواستم در سبک دیگری کار کنم و یکی از ایدههای دیگری که در ذهنم بود را کار کنم.
در توضیحی که درباره فیلم «ریست» منتشر شده از متفاوت بودن آن نوشتهاند. این تفاوت در فرم است یا محتوا؟
هر دو. فیلم در واقع از دریچه دوربینهای مداربسته روایت میشود و ما کل فیلم را از زاویه نگاه دوربینهای مداربستهای که در سطح شهر، رستوران، کافی شاپ، مطب دکتر و محل کار و … وجود دارد و همه ما هر روز بارها از جلوی آنها رد میشویم بدون اینکه به آنها توجه کنیم، میبینیم؛ یکی از دلایل تدوین سختش هم همین است.. در بخش محتوا هم فکر میکنم یک نگاه خیلی نو دارد. همانطور که گفتم یک جور سیال ذهن و سایکودرام است که به نوعی درباره جهانهای موازی صحبت میکند، خیلی قاطعانه نمیتوانم بگویم که برای اولین بار است ولی حتما قاطعانه میگویم که جز معدود تجربههای از این دست در سینمای ایران است. ولی فرمش برای اولین بار در ایران پیاده میشود.
با توجه به این تفاوت و با توجه به اینکه مخاطب سینمای ایران این روزها به سخیف بودن سلیقه محکوم میشود، آیا به فروش فیلم امیدوار هستید؟
مخاطب این روزهای سینمای ایران موضوعی است که فکر میکنم خیلی باید درباره آن صحبت شود. یکی از موارد بسیار تاسف برانگیز است اینکه ما سینما را به جایی رساندیم که سطح سلیقه مخاطب ما به اینجا رسیده. روزگاری «اجارهنشینها»، «سگکشی»، «شوکران» و حتی «قرمز» فیلم پرفروش سال میشدند ولی الان در روزگاری هستیم که این فیلمها اگر امروز ساخته شوند اصلا اجازه اکران نخواهند داشت و یا آنقدر اکران محدودی خواهند داشت که دیده نمیشوند. ما آنقدر سطح سلیقه مخاطب را نازل کردیم که نتیجهاش فیلمهای پرفروش این روزها است. تمام تلاش من و تهیهکننده این است که ما یک فیلم خوب بسازیم. تمام زوری که میزنیم و دوستان خیلی خوبی که در این پروژه با ما همراه شدند، همه برای این بود که یک فیلم خوب ساخته شود. لطف دوستان این است که میگویند فیلمنامه خوبی بوده و این پتانسیل وجود داشته که این امکان شکل بگیرد که یک فیلم خوب ساخته شود. واقعا این فیلم برای من، تهیهکننده و سایر عوامل فیلم هدفمان و در واقع دورنمای آیندهاش ساخته شدن فیلم خوب بوده. برای تجارت نبوده و واقعا نمیدانم چه اتفاقی قرار است رخ بدهد. دلم میخواهد یک فیلم خوب به ویترین تولیدات امسال سینمای ایران اضافه شود، مبحث اکران و به روز رسانی سطح سلیقه مخاطب آنقدر گسترده و تاسف برانگیز است که دلم میگیرد درباره آن صحبت کنم. روز به روز هم شرایط بدتر میشود. امیدوارم راه چارهای پیدا شود و سینما از این وضعیت بسیار بسیار سخیفی که قرار گرفته نجات پیدا کند. وگرنه من معتقدم در این ۴۰ سال اخیر ما الان در مبتذلترین دوره فیلمسازی به سر میبریم.
تصویربرداری از زاویه دید دوربینهای مداربسته کار را سخت نمیکرد؟
«ریست» یک پروژه بسیار بسیار سخت از لحاظ اجرا و اجرایی کردن این فیلمنامه بود و واقعا از من و سایر عوامل بسیار انرژی برد و واقعا پوستم کنده شد و خودم اعتراف میکنم که هیچوقت فکر نمیکردم که اجرای اینکار، اینقدر سخت باشد و اینقدر نیاز به مهندسی داشته باشد. ما این فیلم را بعضی جاها سه دوربین، بعضی جاها ۵دوربین، بعضی جاها ۷دوربین و البته بعضی جاها تک دوربین گرفتیم. شاید به ذهنمان برسد که وقتی شما با ۷دوربین کار میکنی شاید کار راحتتر باشد، این شاید ذهنیتی بود که من خودم هم در ابتدا داشتم ولی وقتی به مرحله اجرا رسید دیدیم که خیلی خیلی سختتر از تک دوربین است. وقتی شما از سه، پنج یا هفت دوربین استفاده میکنی، کار خیلی سختتر میشود. برای اینکه میزانسن دیگر برای یک دوربین نیست و باید ایست بازیگر، نگاهش، جایی که دیالوگ گفته میشود و … براساس هفت دوربین تنظیم شود و تنظیم کردن این حرکات روی هفت دوربین واقعا کار سختی بود و برای همین اجرای این پروژه خیلی سخت بود. اصلا فکر نمیکردم اینقدر پیچیده باشد و فکر میکنم فیلم «ریست» به نسبت فیلم قبلی و پروژههایی که به عنوان دستیار یا نویسنده حضور داشتم یکی از سختترین کارهایی بود که در زندگی انجام دادم و میتوانم بگویم نگارش فیلمنامه هم خودش سه سال زمان برد یک سال تحقیق و دوسال نگارش و چیزی بالای ۱۷بار فیلمنامه بازنویسی شد و سه چهار بار هم دوبارهنویسی شد. در مرحله اجرا هم خیلی سخت تر از چیزی بود که فکر میکردم. اگر روز اول فکر میکردم انقدر سخت است بااحتیاطتر جلو میآمدم. به اندازه پنج، شش فیلم سینمایی از من انرژی گرفت. در وهله اول وقتی میگویی ۷دوربین ممکن است استباطی که در ذهن یک فرد سینمایی شکل میگیرد راختتر بود کار است ولی در مرحله اجرا تازه مشخص میشود چه کار سختی است. باید یک تشکر خیلی خیلی ویژه از بازیگران فیلم بالاخص رضا بهبودی و سودابه بیضایی کنم که به شدت همراه بودند. از کار کردن با این تیم بازیگران و مخصوصا بازیگران اصلی خیلی خیلی لذت بردم.
برای بعد از «ریست» چه برنامهای دارید؟
الان بیشتری چیزی که ذهنم را مشغول کرده انجام مراحل فنی پروژه «ریست» است که یک پروسه خیلی طولانی و سخت دارد به همین دلیل الان تمام تمرکزم روی این است اما چیزی که برایم خیلی جدی است و در ذهنم هست این است که احتمالا امسال یک تئاتر را کارگردانی کنم که اولین تجربه کارگردانی من در زمینه تئاتر می شود. بین سال های ۸۰ تا ۸۳ دستیاری حرفه ای تئاتر می کردم و دستیار قطب الدین صادقی بودم و یک سری نمایش هم آهنگساز بودم و در واقع رشته تحصیلی من کارگردانی تئاتر است. دلیل اینکه برای این کار وسوسه شدم برای این است که یک ایده ای در ذهنم است که آن ایده هم فرم و اجرایش برای اولین بار در تئاتر ایران انجام خواهد شد. البته این منوط به این است که مراحل فنی فیلم خوب جلو برود. اگر مراحل فنی این فیلم زمان بر شود و وقت خالی پیدا نکنم و به سه چهار ماه آخر سال بیانجامد تئاتر را برای سال آینده می گذارم. چیزی که الان خیلی قلقلکم میدهد کارگردانی این نمایش متفاوت است.