دبیر جشنواره نمایش های آیینی و سنتی با تاکید براینکه این جشنواره در بازآفرینی نمایشهای سنتی تاثیرگذار بوده است، گفت: تا وقتی روابط استعمارگری و ارباب و رعیتی در جامعه باشد نمایشهای سنتی مثل سیاهبازی هم قابلیت اجرا و جذب مخاطب دارند.
، داود فتحعلی بیگی هنرمند قدیمی تئاتر که دبیری دوره نوزدهم جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی را برعهده دارد، در گفتوگویی با خبرآنلاین درباره کارکرد این جشنواره برای حفظ نمایشهای قدیمی ایرانی و شعار امسال جشنواره، «نمایشهای سنتی فرصتی برای تئاتر معاصر ایران» بیان کرد: «یکی از علتهای راهاندازی جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی این بوده که این گونههای مختلف نمایشی به ویژه آنهایی که هنوز تماشاگر دارند و میتوانند به نیازهای جامعه پاسخ دهند احیا شود، چون به دلیل بیتوجهیهای زیاد هم از سوی هنرمندان و هم از سوی مسئولان، منابع قابل توجهی از اجرای این آثار را در گذشته نمیتوان به دست آورد در حالی که نمایشنامههای زیادی از این گونه در گذشته اجرا شده است.»
او افزود: «از سال ۱۳۱۰ که تماشاخانه ها موظف به گرفتن مجوز شدند، یکسری آثار مکتوبی به جا مانده که اگرچه کامل نیستند اما ردپایی هست که نشان میدهد چه متنی با چه مضامینی در کجا اجرا میشده است. البته کسی نبوده که اینها را گردآوری کند و تنها کسی که به این مقوله پرداخت ولی کتابش را چاپ نکرد زنده یاد حسین کسبیان بود که آقای بیضایی هم در کتاب نمایش در ایران اشاره کردند که بعضی اطلاعات را از ایشان گرفتند. همچنین آقای نصیریان هم به این مقوله توجه و چند اثر اجرا کرد اما خیلی ها دیگر دنبال آن نرفتند و حتی امروز در دانشگاهها میبینیم که نمایشی ایرانی جزء مقولههای مهم و جدی تلقی نمیشود در صورتی که در سالهای اخیر مخصوصاً در سه دهه اخیر تحقیقات خوب و قابل توجهی در این زمینه انجام شده است.»
در تئاتر امروز خیلیها به گیشه فکر میکنند
این هنرمند با اشاره به اینکه در این تحقیقات و پایاننامهها و آثار منتشر شده به اهمیت چنین پدیدههای نمایشی توجه شد، ادامه داد: «در این تحقیقات اشاره شده که این آثار چقدر ظرفیت برای بازآفرینی به ویژه کارکردهای آن در شکل یک نمایش ملی دارند اما چون دانشگاههای ما در زمان راهاندازی بیشتر الگوی خود را از دانشگاه فرنگی گرفتند هیچ گاه به این فکر نکردند که اول خودمان یک الگو یا شیوهای برای آموزش نمایشهای آیینی و سنتی داشته باشیم و بعد باگونههای دیگر آشنا شویم، ولی اساساً با ورود نمایش فرنگی خیلی ها فکر میکردند آن چیزهایی که ما به صورت نمایش سنتی و آیینی داشتیم دور ریختنی است بخصوص آنکه تماشاخانه به مدل فرنگی نداشتیم و علیرغم اینکه نمایشهای تخت حوضی و سیاه بازی از یک زمانی وارد تماشاخانههای رسمی شد و تا سالها چراغ سالنها را روشن نگه داشت، اما باز خیلی جدی به آنها پرداخته نمیشد.»
فتحعلی بیگی خاطرنشان کرد: «یکی از مهمترین عواملی که توانست در بازآفرینی و توجه عامه به این نمایشها زمینهساز شود، همین برگزاری جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی بود که پیوسته از ناحیه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مرکز هنرهای نمایشی حمایت میشد ولی نهادهای فرهنگی دیگر خیلی به این مقوله توجهی نداشتند، مگر در حد مقاله و سمینار که آن هم شاید یکی دو بار بوده است. شعار امسال جشنواره قبلا هم به نوعی وجود داشت و همیشه رویکرد جشنواره بوده، اما امسال بنا بر این بود که تیتر شود چون بنیان اصلی شکلگیری جشنواره و کانون نمایشهای آیینی و سنتی همین بود، هرچند متاسفانه به دلیل تغییر مدیریتها خیلی مواقع توجه جدی نشده است و اگر جشنواره نبود حتی کانون نمایشهای آیینی و سنتی هم بلاتکلیف میماند.
الان خیلیها به گیشه فکر میکنند ولی ببینید آثاری که برای گیشه اجرا میشوند چه ویژگیهایی دارند؛ یا هنرپیشگان مطرح سینمایی را دعوت میکنند یا موزیکال و شادیآور هستند که همیشه هم موفق نبودهاند
این بازیگر در ادامه با اشاره به وضعیت تئاتر امروز اظهار کرد: «الان خیلیها به گیشه فکر میکنند ولی ببینید آثاری که برای گیشه اجرا میشوند چه ویژگیهایی دارند؛ یا هنرپیشگان مطرح سینمایی را دعوت میکنند یا موزیکال و شادیآور هستند که همیشه هم موفق نبودهاند، در شرایطی که همین نمایشهای سنتی عناصر لازم برای جذب مخاطب را دارند و هم قبل از انقلاب و هم بعد از آن رویکرد برخی هنرمندان را دیدهایم که از این شیوههای سنتی بهره برده و آثاری را خلق کردهاند که قابل توجه تماشاگران بوده چون نکته مهم میزان شناخت و مهارت و عناصر اجرایی است.
امروزه جلوه نوینی از نمایشهای سنتی را میبینیم
او با اشاره به نمایشهایی که توسط بهرام بیضایی، محمد رحمانیان، حمید امجد، محمد چرمشیر و حسین کیانی نوشته و اجرا شده که جلوه نوینی از نمایشهای سنتی را نشان داده گفت: «اساساً بعضی از این نمایشها مثل سیاهبازی یا تخت حوضی یک الگوی مثالی از یک جامعه هستند. مثلاً شخصیت ارباب که در آن نوع نمایشها بوده، میتواند یک آدم امروز باشد و شخصیت سیاه اگرچه به ظاهر، امروز در جامعه وجود ندارد و همین بهانهای بوده برای اینکه وقتی «سیاه» نیست چطور میشود سیاهبازی اجرا کرد، اما میتواند از جنبهای دیگر قابل اجرا باشد چون تا وقتی روابط استثماری و ارباب و رعیتی از بین نرفته اینها حال قابل توجه هستند، به همین دلیل می تواند به عنوان یک الگو مورد استفاده قرار گیرند.»
اساساً بعضی از این نمایشها مثل سیاهبازی یا تخت حوضی یک الگوی مثالی از یک جامعه هستند. مثلاً شخصیت ارباب که در آن نوع نمایشها بوده، میتواند یک آدم امروز باشد و شخصیت سیاه اگرچه به ظاهر، امروز در جامعه وجود ندارد و همین بهانهای بوده برای اینکه وقتی «سیاه» نیست چطور میشود سیاهبازی اجرا کرد
این بازیگر افزود: «این اتفاق علاوه بر تاریخ تخت حوضی در تعزیه هم دیده میشود کمااینکه در اواخر دوره قاجار قصه های معاصر تعزیه خوانها وارد تعزیه میشود مثل قتل ناصرالدین شاه و امیرکبیر که در دورههای قبلی جشنواره اجرا شدند و همین امسال داستان شاه شکار معروف و قتل ناصرالدین شاه اجرا خواهد شد. این ها نشان میدهد که سیر تحول در این نوع آثار وجود داشته و الان هم میتواند ادامه داشته باشد.»