اوضاع استقلال این روزها بهگونهای است که صدای همه پیشکسوتان و خبرنگاران را در آورده. هواداران استقلال بعد از شکست در بازی اول نگران اوضاع تیم خود هستند. در چنین شرایطی، کاظم اولیایی، مدیرعامل اسبق استقلال سکوت خود پیرامون اوضاع باشگاه را شکسته و با گله از وزیر ورزش او را متهم نخست این اوضاع لقب داده. صحبتهای او را با هم میخوانیم.
گفتنی زیاد است ولی گوش شنوایی نیست
حرف زیاد دارم. اگر به قدر یک صفحه هم بخواهید، حرف و طرح و ایده و راهحل برای مشکلات ورزش ایران هست، اما کسی اهمیتی نمیدهد و گوشی نیست که بشنود. اوضاع باشگاههای فوتبال ایران بسیار اسفناک است، اما نمیدانم چرا رسانهها فقط روی مشکلات استقلال تمرکز کردهاند.
بقیه باشگاهها اوضاع بدتری هم دارند. مثلا در ملوان کار به ردوبدل شدن چک سرقتی کشیده! صدای بقیه باشگاهها هم بهزودی در میآید. کمی صبر کنید تا تنور مسابقات لیگ برتر و دسته اول داغتر شود تا چیزهایی بشنوید که در عمرتان نشنیده باشید.
گردابی که در این سالها به لطف مدیران ناکاربلد و توهم دانایی وزیر ورزش ساخته شده، این روزها درحال تبدیل شدن به منجلاب و مرداب است!
باشگاهی که ساختار ندارد، مربی خارجی به چه دردش میخورد؟
در هر جای دنیا باشگاه ساختار تعریفشده خود را دارد. اینجا ۱۰ سال است طرح و نظام جامع باشگاهداری ما در کشوی دربان مجلس درحال خاک خوردن است! در بیابانها مجموعههای ورزشی چندمنظوره میسازیم، بعد کارمند نداریم ادارهاش کند! خب اینها را بسازید و در اختیار باشگاهها قرار بدهید یا دستکم آنها را تبدیل به باشگاهها کنید و قهرمانهای ورزشی همان شهر و منطقه را مسئول اداره کردنشان قرار بدهید.
نه به باشگاههایی که داریم، میرسیم، نه باشگاه جدید میسازیم. هر روز یک باشگاه قدیمی منحل میشود یا دیگر ردی از آنها نیست. راهآهن کجاست؟ برق کجاست؟ هما کجاست؟استقلال نمونهای است از این وضعیت. مشتی است نمونه خروار. باشگاهی که حتی سادهترین ساختار ممکن را هم ندارد، چرا باید مربی خارجی حرفهای بیاورد؟
وضعیت مترجم در استقلال نشاندهنده سطح مدیریت این باشگاه است
اگر میخواهید بدانید در این باشگاه چه خبر است، به همین قصه مترجم نگاه کنید تا دادتان در بیاید! مگر میشود شما مربی خارجی بیاوری و روی نیمکت مترجمش ننشیند! حالا شما بگو، دکتر تیم هم زبان بلد است. بحث زبان بلد نبودن نیست.
بحث بر سر این است که چطوری میشود دو ماه بعد از حضور یک مربی در باشگاه هنوز چنین چیزهای سادهای رعایت نشود! مجموعهای که حاصل تصمیمگیری وزیر ورزش است، نتیجهاش میشود همین! وقتی وزیر ورزش ما توهم دانایی دارد و فکر میکند همهچیز را میداند، آدمهایی را انتخاب میکند که آنها هم توهم دانایی دارند و فکر میکنند همهچیز را میدانند.
نتیجهاش میشود اشتباههای پشتسر هم! الان چه کسی مسئول پیگیری وضعیت مترجم است؟ معاون ورزشی؟ نداریم! معاون اجرایی؟ مریض و خانهنشین است! خب، چه کسی باید برود دنبال کار؟ سرپرست، رفته، نرفته؟ این باشگاه ساختار ندارد؟ این نفرات باید تیم را با هارمونی به سمت قهرمانی ببرند. پس کجا هستند؟ چرا تیم در هفته اول اینقدر لنگ زده؟ آیا عزمی برای اصلاح اشتباه هفته نخست هست؟ بعید میدانم. اینطوری مشکلات بیشتری هم سر راه استقلال سبز خواهند شد.
باز هم تاکید میکنم وزیر ورزش مقصر است
رئیس مجمع استقلال کیست؟ وزیر ورزش! پیغام دادیم شما رئیس مجمع هستی، اما مجمعی نداری. انتخاباتی برای مجمع برگزار کن یا آدمهایی را به مجمع راه بده که درد تیم را بدانند. پیغام داده نیازی نیست. خودم همهچیز را میدانم. خب، همین توهم دانستن است که امروز پدر استقلال را درآورده! آقای وزیر! آقای رئیس مجمع! بیا نتیجه داناییات را تحویل بگیر!