«مقصر؟ مقصر منم که نمیتوانم بروم داخل زمین بازی کنم»؛ جمله معروفی که مرحوم منصور پورحیدری بر زبان آورد هنوز بین هواداران استقلال رد و بدل میشود، مخصوصا در این روزها که آبیپوشان حال و روز بدی دارند و در لیگ هم شروع خوبی نداشتند! در روزی که استقلال بازنده بود، مرحوم پورحیدری با گفتن این جملات هم خود را مقصر باخت دانست، هم بازیکنان را شرمنده کرد و هماینکه از حمله مستقیم به آنها خودداری کرد تا تیم بیش از این به حاشیه نرود، اما استقلال امروز آدمهایی را کنار خود میبیند که موقع نتیجه گرفتن سنگ خود را به سینه میزنند و حمله کردن به دیگران را برمیگزینند.
آدمهایی که هیچکدام کارنامه یکدست سفیدی ندارند و در لابهلای صحبتهای نفرات مخالفشان نیمهپنهانشان رو میشود! نفراتی که معلوم نیست چرا روزه سکوت پیش نمیگیرند و به جای اتهامزنی به این و آن، روی نقشی که خود در پدید آوردن اوضاع امروز استقلال دارند، صحبت نمیکنند. استقلال حتما مشکلات مدیریتی و فنی دارد که بعد از ۴ هفته فقط دو امتیاز گرفته، اما در شرایطی که برای خارج شدن از بحران به حمایت نیاز دارد از سمت خودیها تخریب میشود.
وریا غفوری
از روزی که وریا غفوری کاپیتان استقلال شده، مشکلات این تیم افزایش یافته است. رک و راست، وریا کاپیتان استقلال در شبکههای اجتماعی یا بیرون زمین است ولی داخل زمین هیچ نشانی از مرد بازوبند به دستی ندارد که پیش از این دستکم داخل زمین روی گلهای استقلال اثرگذاری مشهودی داشت. وریا غفوری در فصل اخیر از منظر فنی کارنامه خوبی نداشته و عملکردش در زمین اصلا به چشم نمیآید.
کاپیتان بازنده دربی بعد از بازی یکبار دیگر به همان حربه قبلی روی آورد و با حمله به معاون سابق باشگاه، نقش او را در فراری دادن بازیکنان استقلال برجسته کرد تا به زبان بیزبانی بگوید بازیکنان فعلی استقلال در قد و قوارههای این تیم نیستند. سخنی که اگر صحت هم داشته باشد، نباید از زبان کاپیتان تیم بیان شود. وریا به جای اتهام زدن به نفرات دیگر دنبال این باشد که حداقل به اندازه نیمی از درخشش سال قبل را نشان هوادار بدهد، بقیه پیشکش!
علی خطیر
علی خطیر چه در ایران باشد و چه در سوئیس، همیشه آماده افشاگری است و بر زبان آوردن هر چیزی که روزی راز سازمان متبوعش بوده. خطیر بعد از صحبتهای وریا غفوری میتوانست سکوت پیشه کند تا ادعای استقلالی بودنش را اثبات کند، اما نفت روی آتشی ریخت که وریا روشن کرده بود و چنان اسرار درون تیمی را رو کرد که بعید است بشود برای استقلال همین روزهای تلخ فعلی را هم پیشبینی کرد.
حمله او به وریا و افشاگریاش درمورد تقاضای وریا برای برکناری رحمتی، همان صحبتی بود که نباید مطرح میشد، چراکه تیم همین حالا هم از هم پاشیده است و نیازی نبود خطیر چنین بشکه باروتی را منفجر کند. او پیش از این گفته بود که یک عضو هیاتمدیره (کامران منزوی) دستور حذف رحمتی را صادر کرده و حالا وریا غفوری را به این کار متهم میکند.
به نظر شما یک ماه دیگر خطیر چه کسی را متهم میکند که دستور حذف رحمتی را صادر کرده؟ از طرف دیگر سوال اینجاست که چرا باید غفوری با شما آنقدر راحت باشد که از شما حذف رحمتی را بخواهد؟ چقدر آرامش خیال داشته که حرفش پیش شما خریدار دارد که بهراحتی پشتسر کاپیتان تیم صحبت کرده؟ چرا همان روز با او برخورد نکردید؟
آقای خطیر کاش سکوت کنی و در میانه این دعواها، با روشن کردن آتشهای جدید استقلال را به حال و روز تیرهتری نیندازی! وقتی در استقلال بودی که هر روز با یکی دعوا راه میانداختی و وقتی از استقلال رفتی هم آنقدر مصاحبه کردهای که صدای همه بلند شده! یک مدت سکوت را امتحان کن حتی اگر به تو حمله کنند.
خسرو حیدری
خسرو حیدری امسال از فوتبال خداحافظی کرد و از استقلال جدا شد. بحثی نیست. همه هم خسرو را دوست داریم، اما صحبتهایی که در برنامه زنده بعد از دربی مطرح کرد، بیشتر سنگ خود را به سینه زدن بود تا دفاع از استقلال. اینکه قربانی مافیاهای فوتبال شده، یعنی چه؟ خسرو سالها در استقلال بازی کرد و با تمام آدمهای داخل باشگاه هم روابط خوبی داشت. این صحبتها که او قربانی مافیا شده، یعنی چه؟
او در آخرین سالهای فوتبالش بود و کیفیت بازیاش افت کرده بود و خودش هم این را میداند، اما کسی نمیتواند او را وادار به خداحافظی کند. خسرو در اوج فوتبالش استقلال را رها کرد و به سپاهان رفت، پس چرا در سال آخر عمر فوتبالیاش به تیم دیگری ملحق نشد! کسی که نمیتوانسته او را به زور از فوتبال بیرون کند.
اگر در استقلال توان ادامه کار نداشت، میتوانست به تیم دیگری ملحق شود، ضمن اینکه وقتی چشمی و کریمی دو ماه بعد از کلید خوردن تمرینات به استقلال اضافه شدهاند، یعنی اینکه او هم میتوانست کمی بیشتر صبر کند تا تکلیفش با باشگاه مشخص شود.
حمله به خسرو
بعد از شکست استقلال بود که یکی از مسئولان سالهای قبل استقلال که حواشی مختلفی داشته در صفحه اجتماعی خود بدون اسم بردن از خسرو حیدری به او حمله کرد و او را … خواند! کنایههای خسرو به یکی از مسئولان سابق بود که البته او هم از خجالت حیدری در آمد و او را متوهم … خواند و یادآوری کرد که سالها به او کمک کرده بود تا مجوز مغازه را گرفته و کسبوکاری بزند و چرا وقتی برای او سود داشته، مافیا نبوده. او حتی خسرو را به این متهم کرد که کلاه او را هم برداشته! صحبتهایی که طبیعتا در روزهای بعد از باخت کمکی به تیم استقلال نمیکند. خصوصا اینکه شخص مدنظر تهدید کرده که میخواهد دست خیلیها را برای هواداران استقلال رو کند.
به نام استقلال، به کام خودشان
همه این نفرات سنگ خود را به سینه میزنند، نه استقلال. حرفهایشان حرف خودشان است، نه استقلال و دعواهای خود را با نام و برند استقلال انجام میدهند. تا استقلال دلخوش امثال شماست، کی رنگ آرامش ببیند! سکوت کنید و بیش از این تن مرحوم پورحیدری را در گور نلرزانید!