گرچه در نیمه دوم بازی با فجر تیم استراماچونی قدری بیانگیزه جلوه کرد اما مجموع موقعیتهای به دست آمده در طول ۱۲۰ دقیقهای که آبیها مقابل فجر قرار گرفتند نشان میدهد که تیم استراماچونی فوتبالی شناور و رو به جلو به نمایش گذاشته است. چیزی حدود ۱۵ موقعیت گل در این میدان برای استقلال پدید آمد که تنها ۳ بار دروازه فجر باز شد.
این وضعیت نشان میدهد که تذکرات پیاپی برای جذب یک مهاجم گلزن و چارچوبشناس برای استقلال ناشی از درک درست ماجرا بوده است. تیمی که قادر است در جریان بازی این تعداد موقعیت گل به دست آورد، ۲ بار توپ را به تیر دروازه حریف بکوبد و ۳ بار هم تور دروازه را بلرزاند، نشان از سیریناپذیریاش در خط آتش دارد و مهمتر از آن برخورداری از یک خط هافبک پویا و رو به جلو.
شاید این استدلال که استقلال تیمی شناور و روبه جلو بوده با اشاره به ماهیت فجر که از لیگ یک به این میدان فراخوانده شده بود قدری زیر سؤال برود اما به دست آمدن این تعداد موقعیت گل در برابر دروازه حریف به نوعی میل و اشتیاق استقلال برای رسیدن به گل را عیان میسازد. در بازی با گلریحان نیز که به نظر میرسید تیم ضعیفتری در قیاس با فجر بود نیز این تعداد موقعیت گل به دست نیامد.
وضعیت موجود آزاردهنده هم هست و سرمربی استقلال نیز در نشست خبری بعد از بازی به آن اشاره کرده تا مشخص شود او هم از هدر رفتن موقعیتهای گل تیمش به شدت دلخور است و اعتقاد دارد تیمی که ۱۵، ۱۶ موقعیت گل به دست میآورد باید در گلزنی نیز عملکرد بهتری از خود به نمایش بگذارد.
در واقع آنچه در بازی استقلال مقابل فجر روی پرده نمایش آمد هم زنگ خطر بود و هم امیدواری بیشتر به آینده استقلال. در حقیقت باید هم نیمه پر لیوان را مشاهده کرد و هم نیمه خالی لیوان را. جایی که استقلال اولاً باید این رویه هجومی را حفظ کند تا در بازیهای آتی نیز قادر به خلق موقعیتهای گلزنی پیدرپی باشد و هم اینکه عناصر هجومیاش قدر فرصتهای به دست آمده را بهتر بدانند تا این تعداد موقعیت گلزنی به سادگی از کف نرود.
آنچه ضعف گلزنی مهاجمان استقلال را بیش از پیش نمایان میکند گلزنی هافبکها در میدان بازی با فجر است. نگاهی به گلزنان استقلال در این میدان کاملاً بیانگر ناکامی بازیکنانی است که با هدف بازکردن دروازه حریف وارد ترکیب شدهاند اما غالباً در اجرای مأموریت مقابل حریفان عاجزند و بیشتر هافبکها هستند که جور آنها را میکشند. گلزنی وریا، آقایی و شجاعیان بار دیگر نشان داد مردانی که به جهت گلزنی در خط حمله قرار میگیرند، یا توانایی کافی برای انجام مأموریتهای محوله را ندارند و یا اینکه در این سیستم فاقد کارآیی لازمند.
هر چه باشد استراماچونی باید در راستای یافتن راهحلی مناسب گام بردارد تا تیمش در بازیهای بزرگتر به بن بست نخورد. استقلال در بازی با تیمهای لیگ برتری هرگز این تعداد موقعیت گلزنی به دست نخواهد آورد؛ این یک واقعیت است اما این استقلال قادر است لااقل نیمی از این موقعیتها را در بازی با تیمهای لیگ برتری تکرار کند که برخورداری از مهاجمان گلزن مسیر را برای تکرار پیروزیها در بازیهای لیگ برتر هموار خواهد کرد.