استقلال تازه شبیه به تیمی شده که هوادارانش میخواهند، تیغدار، جدی، باانگیزه و البته خوشفکر روی نیمکت. به جز مصدومیت شجاعیان، دیروز هر چه اتفاق خوب بود برای استقلال رخ داد اما بازی با سایپا و پیروزی پرگل فرصتی برای بحثهاست، بحثهایی درباره اثرگذاری هیجانانگیز استراماچونی و البته نقدهایی درباره استقلال.
در ترکیب شروع بازی، قد استقلال در نزدیکی دروازه سایپا بسیار کوتاه بود. قائدی، اسماعیلی و شجاعیان نزدیکترین بازیکنان به دروازه بودند که میانگین قد آنها برای حمله در هر تیمی نگرانکننده است، مگر آنکه شکل بازی بر اساس آن میانگین قد طراحی شده باشد.
استراماچونی برای جبران این مشکل دو گل تیمش را با عارف غلامی و دانشگر به ثمر رساند، مدافعانی که هر بار تا نزدیکی دروازه سایپا میرفتند و حضورشان مؤثر هم شد. دو گل استقلال شباهت به هم داشتند و پیامی را به تماشاگر میدادند، این پیام که ما – استقلال- میدانیم در میدان چه میکنیم. این دانسته و هوشمند بازی کردن اولین آثار آندرهآ استراماچونی است و استقلال باید تعداد این پیامها را در بازیاش بیشتر کند.
استقلال دیروز ۴ گل زد اما نشان داد که چرا استراماچونی باز هم برای تیمش مهاجم میخواهد. استقلال تا دقیقه ۷۸ که دیاباته جانشین قائدی شد، فوروارد استاندارد نداشت و در تمام تیم هجومی استقلال مهاجمانی با ویژگیهای کامل برای ساختن یک ترکیب در خط حمله بازی نمیکردند.
آنچه استراماچونی دوست دارد این است که دیاباته و یک فوروارد سرعتی را کنار هم داشته باشد و بتواند یک زوج بسازد. چیزی شبیه به ترکیب دیاباته و قائدی که استراماچونی دیروز این زوج را امتحان نکرد و البته با توجه به روند بازی چندان لازم هم نبود که مقابل سایپا چنین ترکیبی را امتحان کند و استراماچونی بین دیاباته و قائدی فقط یک نفر را برای دقایق مختلف امتحان کرد.
امتحان این دو نفر میتواند شبیه به چیزی باشد که استراماچونی میخواهد با خرید یک بازیکن خارجی به آن برسد. استراماچونی برای ساختن زوجش در حمله، گری هوپر را نمیخواست و کندی ایگوبانانیکه را به باشگاه پیشنهاد کرده. او دنبال اجرای ایدههایش است و بر اساس آن بازیکن میخواهد، باشگاه اما فکر میکند باید فقط یک مهاجم استخدام کند.
مصدومیت شجاعیان به نگرانی بزرگ استقلالیها تبدیل شد. نقش شجاعیان در استقلال بیشتر از اندازه و اثرگذاریاش پررنگ است. در استقلال داریوش شجاعیان به پلیمیکر تبدیل شده، کاری که شجاعیان بین بازیکنان فعلی استقلال در آن تبحر بیشتری دارد اما کیفیت شجاعیان در اجرای پست پلیمیکر در اندازهای نیست که در تیمی مثل استقلال توقع داریم.
تصویر ما از پلیمیکر در استقلال مثلاً مجتبی جباری است. شجاعیان بازیکن باارزش و مؤثری است اما یک پلیمیکر استاندارد برای استقلال نیست. بازیاش سرعتعمل دارد، سرعت دارد اما اهل خوشفکری و ایدهپردازی نیست. او اما تمام دارایی استقلال برای این پست است و اگر انتقاد میشود که استقلال در نقل و انتقالات باهوش و متخصص نبود، به همین دلایل است.
استقلال بازیکنانی دارد که هنوز ستاره نیستند. از عارف غلامی که دیروز درخشید تا سجاد آقایی. از آرش رضاوند تا میلاد زکیپور یا محمد دانشگر. اینها هیچکدام هنوز در استقلال ستاره بودن را تجربه نکردهاند. در استقلال حتی بازیکنان باتجربهای مثل وریا غفوری و علی کریمی ستاره به معنای اینکه میتوانند جهت و سمت یک بازی را با حرکات خود تغییر دهند، نیستند. استقلال تیم ستارهها نیست و مقابل سایپا نیز ستارهاش کنار زمین ایستاده بود، مردی به نام استراماچونی.
استقلال حتی در روزی که ۴ گل میزند، فوقستارهای درون زمین ندارد، بلکه عملکرد سرمربیاش بیش از همه درخشان به نظر میرسد. این میتواند یک ویژگی هم باشد و باید دید داستان امسال استقلال چگونه پیش میرود. شاید استراماچونی مرد موفق و تکستاره استقلال در یک فصل جذاب برای آبیها شد. او تا امروز نشان داده که قدم به قدم تیمش را میسازد و پیش میرود، سختگیر و گاه مرموز و عصبانی است و میخواهد تیمش تحت فرمانش باشد. با اینها شاید استقلال پرواز تازهای را تجربه کند. زدن ۴ گل به سایپا از نشانههای خوب برای چنین پروازی است.