غلامرضا امامی، نویسنده و مترجم پیشکسوت با تشبیه نویسندگی ادبیات کودکان و نوجوانان برای نویسنده به سکوی پرش استخر گفت: این نویسندهها باید پا در زمین خود؛ اما افق دید جهانی داشته باشد.
غلامرضا امامی اظهار داشت: ادبیات کودک و نوجوانان و کار در این حیطه با فعالیت این عرصه در حوزه بزرگسالان بسیار متفاوت و نیازمند توجه به نکاتی است که بی تفاوتی نسبت به آنها می تواند به دورشدن کودک از کتاب و ادبیات منجر شود.
نویسنده قصه قلعه افزود: این موضوع تنها در تالیف اهمیت ندارد و در ترجمه آثار ادبیات دیگر کشورها به زبان فارسی یا هر زبان دیگری نیز چه بسا حتی ظریفتر و بیشتر باید به آن توجه کرد.
امامی گفت: نکته دیگری که در ترجمه نباید از آن غافل شد شود حذف زبان واسط است؛ در ترجمه به زبان دیگر به ویژه برای کودکان و نوجوانان و از زبان دوم به زبان فارسی مقداری از زیبایی و روانی و رسایی زبان از بین می رود؛ در حالیکه نوشتن برای کودکان مستلزم رعایت ظرافتهای خاصی؛ از جمله زیبایی، روانی و رسایی زبان و متن داستان است.
امامی افزود: در حقیقت جهان کودکان و نوجوانان بی مرز است وقتی که بزرگتر می شوند جدایی ها رخ می دهد، در ادبیات کودک و نوجوانان باید توجه داشت آنان با واژگان محدودی سر و کار دارند و باید واژگانی در ترجمه به کار برده شود که نیاز به فرهنگ لغت نباشد، اگر زبان کتاب، درشت و سخت باشد، کودکان آن را نمی خوانند.
وی گفت: کودکان و نوجوانان داوران زبردستی هستند و من گمان می کنم در مورد کتاب، دل و دیده آنان همچون تله کماندو عمل می کند، اگر بزرگسالان یک برنامه تلویزیونی را دوست نداشته باشند کانال را عوض یا تلویزیون را خاموش می کنند، این کار در مورد کتاب های کودکان و نوجوانان نیز به سرعت انجام می گیرد.
نویسنده کتاب آفتاب پرست افزود: آرزوهای بشری در میان کودکان همه جهان یکی است همه تشنه شادی و بازی اند و مرز نمی شناسند و نویسندگان و مترجمان باید در نوشتن برای این قشر به این نکات و احساسات کودکان توجه داشته باشند.
مترجم یک تخم مرغ عجیب تاکیدکرد: در ادبیات کودک و نوجوانان چه در بحث تالیف و چه ترجمه شرایط سنی و نیازهای روحی این قشر که بیش از همه لذت و شادی است و نیز واژگانی که کودکان و نوجوانان ایران زمین در سنین کودکی و نوجوانی با آن آشنا هستند، باید مورد توجه باشد. نگارش ادبیات کودکان و نوجوانان، بالاخص برای نویسنده مثل سکوی پرش استخر است که باید پایش را روی تخته بگذارد و به زمین خود تکیه کند؛ اما پرتابی دور داشته باشد، نویسنده کودک هم باید پا را روی زمین خود بگذارد؛ اما افق دیدش جهانی باشد، اینگونه نباشد که زمین و خاک خود را فراموش کند.