با اینکه خارج از کشور است اما اخبار فوتبال ایران و اتفاقهای گوناگونش را پیگیری میکند. بخصوص اتفاقهایی که حول و حوش فدراسیون فوتبال، تیمهای ایرانی حاضر در لیگ قهرمانان آسیا و البته انتخاب سرمربی تیم ملی و جانشین مارک ویلموتس وجود دارد. امیر عابدینی مثل همیشه صریح و بیپرده درباره این سوژهها صحبت میکند و البته نظرش خلاف نظر مسئولانی است که معتقدند بهترین راه برای تیمهای ایرانی، کنارهگیری از لیگ قهرمانان آسیاست. او درباره نیمکت تیم ملی هم صحبت میکند و مدعی است علی دایی جوهره موفقیت با تیم ملی و صعود به جام جهانی را دارد.
اول از همه در مورد اتفاقی که برای نمایندههای ایران در لیگ قهرمانان آسیا رخ داده صحبت کنید. حتماً شنیدید که از میزبانی محروم شدهایم؟
قطعی شده؟
قطعی شده اما سلطانیفر دستور تجدید نظر داد و اعتراضهایی هم در این زمینه صورت گرفته.
خوب است و بالاخره باید ماجرا را پیگیری کرد اما درست نیست که بگویند در مسابقات شرکت نمیکنیم. گاهی اوقات آرا به ضرر ما اعلام میشود اما این راهش نیست که بگوییم مسابقات را تحریم میکنیم. باید آرا را تحمل کنیم و موضوع را سیاسی نکنیم.
اما بحث لغو میزبانی کمی هم سیاسی است. قبول ندارید؟
چرا ما فکر میکنیم همه چیز سیاسی است؟ متأسفانه اغلب فدراسیونهایی که آنجا هستند حق رأی دارند اما ما نداریم. چرا؟ چون در این زمینه ضعیف عمل میکنیم اما همبستگی اعراب بیشتر از ما است.
یعنی مهدی تاج که صاحب کرسی است، نفوذ ندارد؟
با یک کرسی که نمیشود رأی را عوض کرد. کرسی اگر در سطح رئیس باشد شاید بتوان کاری کرد و تغییراتی ایجاد کرد اما یکدانه رأی به هیچجا نمیرسد.
اگر شما در فدراسیون فوتبال مسئولیت داشتید، رأی به کنارهگیری از لیگ قهرمانان آسیا را نمیدادید؟
صددرصد کنارهگیری نمیکردیم. ما که نباید خودزنی کنیم. نمیشود به AFC گفت بله ما هستیم و هر چه ما میگوییم باید اجرا شود. ما قوانین آنها را قبول کردهایم و باید از آرا تبعیت کنیم. مثل این است که من مدیرعامل یک باشگاه هستم و کمیته انضباطی رأیی علیه تیم ما صادر میکند. میشود من بگویم رأی را قبول ندارم. اعتراض میکنم اما لجبازی نه. در این بحث هم بهتر است در زمین بیطرف بازی کنیم و بعد پیگیر ماجرای اعتراض باشیم.
اما شاید تیمهای ایرانی ضرر کنند.
مگر در این چند سال که در زمین خودمان بازی کردهایم چه شده که حالا بشود. اغلب اوقات اوت شدهایم، حالا هم اشکالی ندارد که حداقل دور رفت را در زمین بیطرف بازی کنیم.
اینها که نتایج فوتبال است اما بپذیرید که میزبانی به تیمهای ایرانی کمک میکند تا راحتتر به موفقیت برسند. ضمن اینکه اگر با این رأی کنار بیاییم، شاید میزبانی را از تیم ملی ایران هم بگیرند.
چرا ماجرا را اینقدر بزرگ میکنید؟ مگر AFC چه میگوید؟ میگوید که بازیهای تیمهای ایرانی در زمین بیطرف برگزار شود. میدانید دلیلش چیست؟ چون میگویند ایران امن است، یکی از مسئولان مصاحبه میکند و میگوید ایران امن نیست. باز هم میگویند ایران امن است، یکی دیگر از وزارت امور خارجه معتقد است که نیست. ما نباید دست AFC بهانه میدادیم. خودمان از امنیت حرف زدهایم و مشکل از خودمان بوده. وقتی میگویید شرایط جنگی است، آنها هم رأی میدهند که در این وضعیت نمیتوانیم بازی برگزار کنیم.
به نظر شما اعتراض به این رأی به نتیجه میرسد؟
باید تلاشمان را کنیم اما اگر قبول نکردند نگوییم بازی نمیکنیم. اگر چنین ادعایی بکنیم به ضرر خودمان و باشگاههایمان تمام میشود.
کمی هم در مورد تعلل فدراسیون فوتبال برای انتخاب سرمربی تیم ملی صحبت کنید. به نظر شما دلیل این تعلل چیست؟
برخی معتقدند ابتدا باید انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال برگزار شود و رئیس بعدی سرمربی تیم ملی را انتخاب کند. این یکی از دلایل فدراسیون فوتبال و شاید وزارت ورزش است.
سازمان تیمهای ملی خودش یک سازمان جدا است و باید سرمربی تیم ملی زیر نظر آنها انتخاب شود و فعالیت کند. حالا هر کسی میخواهد رئیس باشد، فرقی ندارد.
سازمان تیمهای ملی که نداریم. داشتیم اما همه چیز به هم پاشیده. رئیس فدراسیون فوتبال هم باید در سازمان تیمهای ملی یک رأی داشته باشد. ضمن اینکه حیدر بهاروند هم در فدراسیون هست و میتوانند سریعتر سرمربی تیم ملی را انتخاب کنند. باید ترس را کنار گذاشت و سراغ یک مربی خوب داخلی رفت. الان خارجیها دنبال بهانه هستند که یا پول کلان بگیرند یا از فوتبال ایران شکایت کنند. مربی داخلی بیاید، انشاءالله که نتیجه میگیرد.
ما پای حرفمان ایستادهایم که این احتمال وجود دارد رئیس بعدی به سرمربی تیم ملی اعتقادی نداشته باشد. آن وقت چه اتفاقی میافتد؟
هیچ مشکلی درست نمیشود. مگر در زمان کارلوس کیروش رئیس فدراسیون فوتبال تغییر نکرد؟ چه اتفاقی افتاد؟ الان هم انتخاب سرمربی تیم ملی، قبل از انتخابات فدراسیون فوتبال هیچ مشکلی درست نمیکند. وظیفه یک سرپرست، عینا وظیفه رئیس فدراسیون فوتبال است، ضمن اینکه معلوم هم نیست چه کسی کاندیدا شود.
یعنی خبر ندارید که چه مدیرانی قرار است ثبت نام کنند؟
دو، سه نفر معلوم است که میخواهند کاندیدا شوند. به عنوان نمونه عزیزیخادم که میشود با او هم برای انتخاب سرمربی تیم ملی مشورت کرد چون شانس بالایی برای ریاست دارد.
البته هنوز به صورت رسمی مشخص نیست که چه کسانی کاندیدا شوند.
کسانی که میخواهند کاندیدا شوند، عضو خانواده فوتبال هستند. انتخابات بین ۱۰۰ نفر نیست که، بین چهار تا پنج نفر است که اسامیشان هم مشخص میشود.
انگار شما هم در ائتلاف عزیزیخادم هستید. همینطور است؟
من هرگز صحبتی با او انجام ندادهام اما میدانم که میخواهد در انتخابات شرکت کند. همه هم با من تماس میگیرند و میگویند میخواهیم به او رأی بدهیم. البته شنیدم که بهاروند هم میخواهد کاندیدا شود.
درباره نیمکت تیم ملی هم نام دو مربی ایرانی شنیده میشود که بخت علی دایی بیشتر از امیر قلعهنویی است.
این دو نفری که شما میگویید گزینههای مناسبی برای نیمکت تیم ملی هستند. دایی البته اقبال عمومیاش بیشتر است.
اما در ایران اقبال عمومی تنها ملاک مربیگری در تیم ملی نیست و لابیهای دیگری هم نیاز است.
من فوتبالی حرف میزنم. دایی جوهرهاش را دارد و رفتارش با بازیکنان خوب است. بالاخره او یک بازیکن بینالمللی است که اسمش آقای گل جهان است. آنهایی که میآوریم چیزی ندارند و دست آخر از فدراسیون فوتبال شکایت هم میکنند. پول ۱۰ برابری هم میخواهند اما وقتش رسیده به مربیانی ایرانی نظیر علی دایی اعتماد کنیم.