«۲۳ نفر» ساخته مهدی جعفری بر اساس یک روایت محدود به خاطره از دوران دفاع مقدس ساخته شده است. خاطره ای که فراز و نشیب آن حول محور راوی غایب، اما فعال در صحنه می گردد . فیلم بشدت نمونه ابتدایی خاستگاه سینمایی حاتمی کیاست و برداشت آن از وقایع جنگ ایران و عراق، شبه روایتی تلویزیونی است که اندکی قابلیت سینمایی شدن دارد. این اثر را به لحاظ زمان تاریخی می توان ستود، چرا که در چنین موقعیتی نیاز جامعه امروز به شناخت اسطوره های مردانگی کشور که در سکوت روزی چشم بر روی جهان می بندند، بیش از پیش است .
چارچوب فلزی زنگ زده
در برابر فرم فیلم که اتفاقا در عین سادگی روایت را به درستی پیش برده است، نمی توان اظهار نظر سینمایی کرد، زیرا فرم هنگامی به یک اثر هنری سر و شکل می دهد که تخیل فرمانده خاطره و آرزو باشد و در چنین اثری که مشخصا بر اساس یک خاطره به جای مانده و ناب از آزاده دفاع مقدس است، فرم در مرور زمان زیر باران های اندوه و تنهایی زنگ زده است و محتوا را آن طور که حق است تحت پوشش قرار نمی دهد . بنابر این فرم این اثر سینمایی در اصلاح رنگ آن و روی میز تدوین شکل گرفته و میزانسن کمترین تاثیری در آن نداشته است .
قضاوت
شخصیت در این اثر نمونه کامل یک انسان وارسته و پاک نیت است. سرنوشت اجتناب ناپذیر مُلاصالح به اندازه ای که مخاطب را شگفت زده خواهد کرد انسانیت را نقد می کند . انسانی که همواره شک می کند، اگر چه گاه از این شک به سعادت خواهد رسید، اما به مراتب قضاوت زود هنگام او عملی نکوهیده است. حتی مخاطب در اولین برخورد با ملا صالح به اندازه فرمانده عراقی نسبت به او احساس بدی پیدا می کند و این نشان دهنده فرم سینمایی اثر نیست، بلکه اثبات کننده ویژگی شناخت روانی سینما از مخاطب است که چنین ویژگی ای را راهکاری برای پیشبرد تمامی قصه ها اتخاذ کرده. این فیلم اگرچه ماهیت سینمایی اندکی دارد، اما ارزش رسانه ای و انسانی بالایی را بردوش می کشد که عملا خاستگاه نهایی هنر این چنین است؛ حتی اگر در مدیوم درست قرار نگیرد .