زیر نظر تصویر پوچ و مخرب از داستان در سینما و مشخصاً سینمای ایران نشان می دهد. در این اثر که مجید صالحی کارگردانی آن را به عهده دارد، رضا عطاران ، آزاده صمدی ، سروش جمشیدی ، مهران احمدی و امیرجعفری به ایفای نقش می پردازند که ای کاش هرگز چنین نقش های بی هویتی را بازی نمی کردند. سینمایی که از «زیر نظر» به مخاطب القا می شود، عمیقاً قابل نکوهش و سزاوار بدترین الحان منتقدی چون مسعود فراستی است!
* یک سوراخ!
داستان از پیدا شدن سوراخی بر مبل یکی از آپارتمان نشینان (رضا عطاران) آغاز می شود که با رفتن همسر خود به مسافرت از دوستش به خانه او آمده تا … ؛ اما این داستان به طرز فاجعه باری به سمت و سوی جنایت و کشف رازهای زناشویی مردان آپارتمان نشین سوق پیدا می کند که بسیار سطحی و تزئینی آن را تعریف کرده است. از همه بی در و پیکر تر پایان بندی آن است که نشان داده مولف نه فیلمنامه را می شناسد و نه سینما را. فیلمنامه اجازه دارد بر اساس یک رویداد (هرچند سطحی) روایت خود را آغاز کند، اما هرگز اجازه ندارد که با همچون رویدادی قصه خود را به پایان رساند. اساساً رسالت داستان در سینما ایجاز و فشرده سازی روایت است؛ هرگاه هرکدام از این دو در فیلمنامه رعایت نشده باشند، تصویر فاقد معنا و جذابیت هنری محسوب خواهد شد. چه رسد به این که در اثری این چنین هیچ کدام این دو عنصر رعایت نشده است و تنها به صرف مسخره بازی های مخرب اخلاق و فرهنگ ، مخاطب را میخکوب کرده است.
*ضد اخلاقیات
رسالت هنر در ابراز همگانی فرهنگ و مشخصاً اخلاقیات به جامعه است و اگر چه شاید گاهی اوقات جامعه توانایی درک آن موقعیت ذکر شده در اثر هنری را نداشته باشد، اما بالاخره این اثر هنری است که اعجاز نیروی روان آدمی را به رخ می کشد. در چنین شرایطی سوال بزرگ از سازندگان سینمایی «زیرنظر» این است که هدف شما از ساخت چنین اثر بی محتوا و عمیقاً مخرب که هیچ دستاورد فرهنگی – اجتماعی ندارد (فارغ از اینکه اول باید یک اثر سینمایی باشد که هرگز حتی به سینما هم نزدیک نشده است) چه بوده است ؟ چرا بودجه بیت المال را صرف ساخت چنین آثار عقب افتاده ذهنی – اجتماعی می کنید تا جیب هایتان برآمده شود؟
مولف در برابر تاثیری که اثرش بر روی مخاطب می گذارد مسئول است و اگر اداره ای بود که فارغ از خطوط قرمز(البته که فیلم پر از رفتارهای غیر اخلاقی – اسلامی است) تاثیر واکنش ها و کنش های ایجاد شده در یک اثر سینمایی را بررسی می کرد، قطعاً زیرنظر تنها همان دو دقیقه ابتدایی که عطاران وارد فروشگاه می شود و برای منزل خرید می کند را قابل نمایش اعلام می کرد . تعجب بزرگ من به عنوان مخاطبی که با آثاری همچون متهم گریخت ، خانه به دوش ، بزنگاه و … بزرگ شده ام از رضا عطاران است که چگونه با قبول بازی در این اثر به همه تلاش های شبانه روزی اش برای رسیدن به آنِ هنری پشت پا زده است.