دراگان اسکوچیچ یا خیلی سیاستمدارنه یا از سر ناچاری می گوید؛ «بعد از حضورم در تیم ملی انتقاداتی شد ولی من مشکلی ندارم چون دوست دارم مثبت به همه چیز نگاه کنم.»
نگاه مثبت داشتن عالی است و هیچ کس از این نظر بر اسکوچیچ خرده نمی گیرد اما مساله امروز فوتبال ایران پیرامون نگاه مثبت سرمربی تیم ملی ایران نیست.
اسکوچیچ به جای این که بگوید به همه امور نگاه مثبت دارد باید توضیح بدهد چگونه سرمربی تیم ملی ما شده است؟ چون سوال تمام کارشناسان و منتقدانی که این انتخاب را زیر سوال برده اند همین است.
نگاه مثبت آقای اسکوچیچ زمانی برای ما ارزنده است که افکار عمومی نسبت به این انتخاب به دیده تردید نمی نگریست اما واقعیت این است که اسکوچیچ و نیمکت تیم ملی ایران، همچنان نقطه طلاقی ندارند.
اسکوچیچ البته با زیرکی می خواهد از زیر بار فشارها خلاص شود و با حفظ آرامش ظاهری، از دست اندازهایی که در فوتبال ایران وجود دارد عبور کند. این به خودی خود سیاست بدی نیست اما اشکال اینجاست که افکار عمومی بابت این انتخاب همچنان قانع نشده است.
اسکوچیچ آنقدر می فهمد که علت انتقادها هم چیست. منهای بحث وجاهت و اعتبار بین المللی که او فاقدش است، ماجرای چگونگی حضور دراگان در تیم ملی ایران هنوز به طور کامل برای مردم توضیح داده نشده؛ در فدراسیون فوتبال هم هیچ کس قاطعانه مسولیت انتخاب اسکوچیچ را گردن نگرفته و عجیب است در این شرایط، حرف و سخن اضافه تری هم شنیده نمی شود.
اسکوچیچ دلیل اصلی انتقادها و ناراحتی ها را متوجه شده است؛ اگرچه ما می فهمیم پاسخگو نبودنش در این زمینه، یک مساله طبیعی است. افرادی که اسکوچیچ را به تیم ملی متصل کرده اند طبعا به او گفته اند لام تا کام نباید سخن بگوید!