پرسپولیس روزهایی که از گابریل کالدرون می‌گذشت و به مربی دیگری فکر می‌کرد، حتماً باید می‌دانست که حالا با مربی جدید دوباره باید تیم دیگری بسازد. کالدرون رفت اما فقط او نرفت، بلکه ایده‌ها و روش او نیز رفت تا پرسپولیس دیگری با یحیی گل‌محمدی ساخته شود.

باشگاه‌های ایرانی می‌توانند به قرارداد یک مربی بی‌تعهد باشند، دستمزدش را نپردازند و مربی چمدانش را ببندد و برود. بعد اما باشگاه هم غرامت سنگینی را می‌پردازد و هم دچار بحران‌های فنی می‌شود. مدیران ملالی هم ندارند، نه بابت زیان مالی بزرگ، نه آشفتگی‌های فنی.

پرسپولیس در لیگ همچنان موقعیت خوبی دارد اما شاید موقعیت متزلزل قرمزها در لیگ قهرمانان آسیا به تغییرات فنی مربوط است که پرسپولیس را در چند زمینه بی‌شباهت به گذشته‌اش کرده است.

پیش‌تر خط دفاع پرسپولیس عملکردی فوق‌العاده داشت. کالدرون دوره‌ای از جلال حسینی گذر کرد، دوره‌ای تا مرز نیمکت‌نشینی علیرضا بیرانوند پیش رفت و مشغول اصلاحات فنی و تربیت تیمش بود و به بازیکنانش نیز هشدار داده بود که با هر پیشینه‌ای ممکن است بیرون از ترکیب باشند. کالدرون اما حالا مربی پرسپولیس نیست و قرمزها در لیگ قهرمانان آسیا در هر بازی ۲ گل می‌خورند و دفاع‌شان شباهتی به چندی پیش ندارد.

یحیی گل‌محمدی حتماً متوجه این تغییر وضعیت هست. او باید ببیند در دوره کالدرون چه تصمیماتی در انتخاب نفرات و انتخاب شیوه‌ها گرفته می‌شد که خط دفاع مستحکم بود و حالا چه تغییراتی از سوی او منجر به شکل‌گیری دفاعی متزلزل شده است. پرسپولیس اگر لیگ قهرمانان آسیا را در مرحله گروهی از دست بدهد، با زیانی چند برابر آن دستمزد پرداخت ‌نشده به کالدرون مواجه می‌شود اما در باشگاه‌ها فرصتی برای محاسبه این زیان‌ها وجود ندارد و همه ساده از کنار تصمیمات غلط مدیران می‌گذرند.

تیمی که روند خوبی را طی می‌کرد چرا باید مربی‌اش را از دست بدهد، اتفاقی عجیب که برای استقلال و پرسپولیس رخ داد و مدیران این دو باشگاه هیچ توضیحی برای این تصمیمات عجیب خود نداشتند. پرسپولیس حالا باید با یحیی گل‌محمدی متحمل هزینه‌های بزرگتری شود تا تیمش را بسازد. این پروژه تازه‌ای برای خط دفاع پرسپولیس است، خط دفاعی که دچار روزنه‌های پرخطر است و می‌تواند در بازی‌های آینده پرخطر باشد.

پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا خود را در موقعیتی می‌بیند که مثل دیگر تیم‌های ایرانی شانس حذف دارد، پرسپولیسی که فینالیست لیگ قهرمانان بود حالا خود را در شرایطی نامطلوب یافته است. چه حیف که تیم‌ها با تصمیمات بی‌دلیل ریتم خود را تغییر می‌دهند و با تغییر بی‌دلیل مربی، خود را با چالش‌های فنی مواجه می‌کنند.