گاهی حرفها و کلمات جزئی هم تأثیر شگفتی روی درک دیگران در محل کار دارد. به جز عنوان شغلیتان، کلمات و عباراتی که استفاده میکنید هم در شناخت دیگران از شما بسیار اهمیت دارند. هر آنچه به زبان میآورید برند شخصی، میزان اعتماد به نفس، قدرت و میزان دانشتان را نشان میدهد. با ما همراه باشید.
در صحبت کردن باید به افعال توجه زیادی داشته باشید. بعضی افعال سبب میشود ضعیف به نظر برسید و از قدرت تأثیرگذاریتان روی کارفرما، همکاران و … میکاهد. چرا که نشان دهنده ضعف شماست و با استفاده از آنها گویی به خودتان اطمینان کافی ندارید. پس افعال نامناسب را از دامنهی لغات خود حذف کنید و با استفاده از کلمات مؤثر به موفقیت بیشتری در محل کار برسید. اکنون قصد داریم به شما بگوییم استفاده از ۶ فعل شما را در محل کار ضعیف نشان میدهد:
۱. فکر کردن
کمتر کسی هست هر روز از این فعل در صحبتهایش استفاده نکند؛ مثلاً در محل کار به همکارتان میگویید: «فکر میکنم باید این پروژه را انجام دهیم.» یا رئیستان میگوید: «فکر میکنم ایدهی بسیار خوبی مطرح کردی»؛ اما حالا سؤال مطرح میشود چرا نباید از «فکرکردن» در صحبتها استفاده شود؟ مسئله این است فعل «فکرکردن» با قطعیت همراه نیست و از قدرت کلماتی که به دنبالش میآید، کم میکند. فکرکردن از واژهی انگلیسی و قدیمی thencan گرفته شده است. این واژه به معنی دریافت، درک کردن و اندیشیدن است. در واقع، تفکر به معنای بررسی موقعیتی که در آن حضور دارید و هنوز به نتیجهی قطعی نرسیدهاید.
استفاده از واژهی «فکرکردن» در مکالمات عادی بسیار متداول است و معنای چندان مهمی ندارد؛ مثلاً «فکر کنم امروز با دوستانم به پارک بروم»؛ اما در محل کار و موقعیتهای رسمی باید از واژههایی استفاده کنید که کمی اطمینان در آن بیشتر است. برای مثال «ایدهی بسیار خوبی مطرح کردی» یا «طرحی که ارائه دادی عالی است». اگر به دنبال فعلی مناسب برای «فکرکردن» هستید از این ساختار استفاده کنید: «مطمئنم برنامهی تو نتایج خوبی در برخواهد داشت».
۲. نیاز داشتن
وقتی رئیستان میگوید: «من خیلی زود به این گزارش نیاز دارم»، کمی از قدرت و تأکید خود کم میکند. استفاده از واژهی «نیاز»، نوعی وابستگی را در کلام فرد نشان میدهد تا انتقال مفاهیمی، چون مسئولیت و وظیفه تیمی. منظور این است رئیس باید طوری صحبت کند که اعضای تیم در آن به ضرورت مفاهیمی، چون ارائهی گزارش و قبول مسئولیت انجام آن در سریعترین زمان ممکن پی ببرند.
برای مثال، مدیری به زیردست خود میگوید: «من به شما برای انجام این کار نیاز دارم». این جمله بیش از اینکه قدرت مدیر را نشان دهد، با حالتی عاجزانه بیان میشود. استفاده از واژهی «نیاز» شما را فردی نیازمند نشان میدهد. پس به جای گرفتار شدن در چنین موقعیتی بهتر است به دنبال شرایطی باشید که شما را بااعتماد به نفستر و قویتر نشان میدهد. البته ادب و احترام را از یاد نبرید و کلامی قاطعانه و محترمانه داشته باشید. بهتر است مدیر به کارمند خود بگوید: «لطفاً این گزارش را تا روز جمعه به من تحویل بدهید».
۳. خواستن
خواستن و نیاز شباهت زیادی به هم دارند. هر دو فعل نشان میدهد فرد گوینده در طلب چیزی است و فقدان چیزی در کلام و احساس او هویداست. برای مثال اگر مدیری به زیردست خود بگوید: «من میخواهم کیفیت کارت را بهبود دهی»، این جمله نشان از آن دارد مدیر در دریافت چیزی ناتوان است و به خواستهاش نرسیده است. به جای آن بهتر است از کلماتی استفاده کنید که مسئولیت را به گردن کارمند زیردست میاندازد؛ برای مثال: «عملکرد شما در تهیه این گزارش باید کیفیت بهتری داشته باشد».
این رابطه در مورد کارمندان هم صادق است. برای مثال اگر کارمند هستید و تقاضای افزایش حقوق دارید، نباید مستقیماً بگویید: «من به دنبال افزایش حقوق هستم». این جمله عدم اعتماد به نفستان را نشان میدهد و به نظر میرسد درخواستی احساساتی دارید. پس بهتر است از جملاتی، چون «من معتقدم» یا «من مطمئنم» استفاده کنید که نظر قطعی شما را در مورد افزایش حقوق نشان میدهد؛ مثلاً بگویید: «من مطمئنم عملکرد من در یک سال گذشته استحقاق دریافت حقوق بیشتر را دارد.» این جمله تأثیرگذاری بیشتری دارد و در مذاکره برای عقد قرارداد جدید بسیار کاربردی است.
۴. حدس زدن
حدس و گمان از عدم قطعیت خبر میدهد. وقتی از این فعل استفاده میشود، انگار به دنبال پیش بینی هستیم. البته پیش بینی که فاقد اطمینان است. برای مثال مدیرعاملی به کارشناس تحلیل اطلاعات خود میگوید: «حدس میزنیم و بر این گمان هستیم سود پایان سال از سال گذشته بهتر خواهد بود». راههای زیادی وجود دارد تا این جمله به صورت قاطعانهتر بیان شود. برای مثال «ما توقع داریم سود امسال از سال گذشته بیشتر باشد یا از رقم سال گذشته پیشی بگیرد». هیچ اشکالی ندارد، از نتیجه یا خروجی چیزی اطمینان نداشته باشید. نیاز نیست به سراغ دروغ گفتن یا مبالغه بروید. تنها به جای استفاده از فعل «حدس زدن»، از افعالی استفاده کنید که اعتماد به نفس بیشتری را به شنونده انتقال میدهد.
۵. امیدوار بودن
معمولاً مدیران با این فعل لب به سخن میگشایند: «امیدوارم به فروش موردنظر دست یابیم» یا «امیدوارم بتوانی این وظیفه را به درستی انجام دهی». باید توجه کنید امیدوار بودن، به جای نشان دادن حس قدرت و اعتماد به نفس، حالت دعاگونه دارد و نشان میدهد فرد گوینده کنترل و مدیریت ناچیزی روی شرایط موجود دارد.
با این حساب، از چه فعل جایگزینی باید استفاده کرد؟ برای مثال، به جای این که بگویید امیدوارم به فروش مطلوب برسیم، بگویید: «ما در پی دست یابی به فروش موردنظر هستیم» یا «من میدانم که میتوانی به این وظیفه به درستی عمل کنی». این جملات قدرت و توانمندی بالای شما را نشان میدهد و حاکی از آن است شما به توانایی تیمتان و دریافت نتیجهی مطلوب آگاه هستید و به فلسفهی «هر چه پیش آید خوش آید» اعتقاد ندارید.
۶. گمان کردن
تصور کنید به همراه همکارتان در حال نوشیدن چای هستید و او میپرسد: «در جلسهی هفتهی آینده شرکت میکنی؟» اگر پاسخ شما توأم با واژه گمان کردن باشد، عدم قطعیتتان را نشان میدهد و به طرف مقابل میفهمانید شرکت در این جلسه خیلی هم برایتان اهمیت ندارد. باید بدانید بیتفاوت بودن در محل کار درست نیست. انتقال چنین مضامینی در رفتار و کلام به ضررتان تمام میشود و از میزان تأثیرگذاری شما میکاهد. باید سعی کنید در ظاهر هم که شده، از خود شور و اشتیاق نشان دهید. برای مثال به همکارتان بگویید: «بله بله، حتماً حاضر خواهم شد. خیلی تمایل دارم نظر مدیران را درباره فلان موضوع بدانم».
شاید تصور کنید وقتی با همکارتان صحبت میکنید نیازی به این سیاستها نیست، اما در اصل هست. حقیقت این است به سرعت منظور شما از کلام و رفتارتان مشخص میشود و اطرافیان با گفتگوهای غیررسمی دربارهی شما سبب تخریب شهرت و اعتبارتان میشوند. زبان و کلام شما نقش مؤثری در گفتگوها و ارتباطات شما دارند. اغلب ۶ فعل گفته شده، در کلام شما به کار میرود. پس باید نهایت دقت را به کار ببندید و با استفادهی درست از افعال و واژهها، فرصتهای خود برای تأثیرگذاری بیشتر و افزایش قدرت رهبری را تقویت کنید. توصیه میکنیم این افعال را از دامنه افعالتان بیرون بریزید تا با اعتماد به نفس بیشتری به نظر برسید.