بخشی از مصاحبه را می خوانید:
ورزش ایران یک هفته اخیر روزهای ملتهبی را در مجلس داشت. نمایندگان دنبال این بودند که موضوع عدم رویارویی ورزشکاران ایرانی با اسرائیلیها را تصویب کنند اما درنهایت وقتی متوجه شدند قانونیکردن این طرح تبعات سنگینی دارد و منجر به تعلیق کل ورزش ایران میشود، آن را از دستور کار خارج کردند. دلیل اینکه مجلس وارد این مقوله شد، چه بود؟
به نظر من کارشناسی ضعیفی در این باره صورت گرفته بود که نمایندگان چنین طرحی دادند و بعد آن را حذف کردند. دیپلماسی ورزشی با حوزههای دیگر خیلی متفاوت است. من ۱۷ سال در فدراسیون والیبال و شش سال هم در فدراسیون کشتی رئیس بودم؛ در تمام این سالها خیلی پیش آمد که ورزشکاران ما با اسرائیلیها مواجه شوند اما هر بار با عناوین و راههای مختلف از رویارویی با آنها خودداری کردیم که خدا را شکر موفق هم بودیم.
متأسفانه مجلس در این خصوص اشتباه عمل کرد. مثل این است که ما بگوییم نماز صبح، ظهر و عصر را باید قانون کنیم و همه مردم باید آن را بخوانند. اصلا این حرکت خندهدار است. بعضیها میخواهند مسئولیت این قضیه را از گردن خودشان بردارند و بعد هم اگر اتفاقی افتاد، بگویند مجلس کرد. چرا؟ چون قانون است. خارجیها اصلا قانون ما را قبول ندارند. باید راه مذاکره را بلد بود که در این مسیر به مشکل نخوریم. همان کاری که ما میکردیم و هیچ اتفاقی هم نمیافتاد. آنموقع یکعده در داخل میخواستند کارهایی بکنند که این ممنوعیت را بردارند اما ما اجازه ندادیم و گفتیم مبارزهنکردن با اسرائیلیها فتواست.
گفتیم حتی اگر تعلیق شویم هم این کار را نمیکنیم. برای همین از راه خودش کار را جلو میبردیم، مذاکره میکردیم. در حال حاضر چند کشور عربی هم هستند که مثل ما اسرائیل را به رسمیت نمیشناسند و همین برخوردی را با آنها میکنند که ما میکنیم. من در مسابقات حتی با اسرائیلیها صحبت میکردم. آنها میگفتند ما ایرانیها را خیلی دوست داریم، عربها نمیگذارند که ما با شما رابطه خوبی داشته باشیم. بعد همین عربها را در مجامع مختلف میدیدم، چنان اسرائیلیها را بغل و ماچ و بوسه میکردند که متعجب میماندیم!
پس در واقع شما هم معتقدید که مجلس مسیر اشتباهی را در پیش گرفت؟
بله، کار مجلس اشتباه بود. چندنفری هستند که برای این کار سینه میزنند.
شما آن زمان که در فدراسیون کشتی بودید چه شیوههایی را به کار میگرفتید که مقابل اسرائیلیها قرار نگیرید؟
اسرائیل ورزش پیشرفتهای ندارد، ورزشکارانش میآیند و همان مسابقه اول و دوم حذف میشوند. مثلا وقتی میدیدم در جدول ما هستند، ما جایمان را در جدول تغییر میدادیم یا به بهانه پزشکی مقابل آنها حاضر نمیشدیم.
در زمان ریاست شما در فدراسیون کشتی نامهای به مقام معظم رهبری درخصوص معضل عدم رویارویی کشتیگیران ایرانی با اسرائیلیها نوشته و گفته شد شما آن نامه را نوشتید. در این باره توضیح میدهید؟
آن نامه را من ننوشتم. رئیس سازمان وقت تربیت بدنی نوشت اما من در جریانش بودم. آن نامه اصلا جوابی را از طرف رهبری نداشت. ضمن اینکه من آن موقع هم مخالف نوشتن آن نامه بودم. همانطور که گفتم عدم مبارزه با اسرائیلیها فتواست. فتوا را که دستکاری نمیکنند.
رسول خادم، رئیس پیشین فدراسیون کشتی هم بعد از کشتی «باید ببازی علیرضا کریمی» چند مرتبه به مقامات مسئول نامه نوشت که راهی برای آن پیدا کنند اما تلاشهای او بینتیجه ماند. در این باره چه صحبتی دارید؟
به نظر من آقای خادم اشتباه کرد. اطلاع کافی از اوضاع نداشت و افراد کاربلد و قوی در کنارش نبودند که به او مشاوره خوب بدهند. ما حتی آمادگی این را داشتیم که بیاید و مشورت بخواهد اما نیامد. من آن زمان چه در کشتی و چه در والیبال همیشه سعی میکردم بزرگان و متخصصان را کنارم داشته باشم و از آنها مشورت بگیرم.
درنهایت هم که استعفا دادند!
فدراسیون کشتی واقعا کارش سنگین است. مثل فدراسیونهای دیگر نیست. هر روز اعزام دارد و پول میخواهد. کار ایشان واقعا سخت بود. چون هم سرمربی تیم ملی آزاد بودند و هم رئیس فدراسیون. در این شرایط آدم فرصت فکرکردن هم پیدا نمیکند. مگر اینکه اطرافش آدمهای متفکر و مدیران قوی باشد. ما اگر در المپیک لندن سه مدال طلا در فرنگی گرفتیم، به خاطر این بود که آقای بنا سر جای خودش بود و فقط تمرکزش روی تیمش بود. در آزاد هم اگر آقای خادم روی تیمش متمرکز میشد، میتوانست سه مدال طلا بگیرد. دبیر، رئیس، مربی هر کدام باید سر جای خودش باشد.
دادگاه فدراسیون جودو قرار است شهریور ماه برگزار شود. آنطور که گفته میشود قرار است سعید ملایی، وحید سرلک و محمد منصوری علیه ایران شهادت بدهند. اگر دادگاه بینالمللی حکمیت ورزش (CAS) به نفع فدراسیون جهانی جودو رأی بدهد، احتمالا عواقب سنگینی برای ورزش ایران داشته باشد. فکر میکنید نتیجه این دادگاه چه شود؟
از این اتفاقها زیاد بوده. متأسفانه برخوردهای نامناسب ما باعث شده که این جوانها از ایران بروند و پناهنده شوند. ما تا حالا نداشتیم که ورزشکاری وطنش را زیر پا بگذارد و از این به بعد هم نخواهیم داشت. اینکه فلان ورزشکار وطنش را ترک میکند و میرود، حتما به دلیل نارساییها بوده. حتما حقش را نگرفته که رفته. زمان ما چنین اتفاقهایی نمیافتاد. چون مشکل ورزشکار را حل میکردیم و نمیگذاشتیم برود. الان هم که یکسری در خارج به دنبال این هستند که از آب گلآلود ماهی بگیرند. این مشکل هم حل میشود. رؤسای فدراسیونهای جهانی و اعضای آن، تمام سعیشان بر این است که در کار سیاسی دخالت نکنند. هر کشوری فرهنگ خودش را دارد. البته که ما هم باید فرهنگمان را با فدراسیون جهانی هماهنگ کنیم. آنها مقرراتی وضع میکنند که ما هم باید اجرا کنیم.
اما ورزش ایران الان بدجور مورد توجه رسانههای خارجی و نهادهای بینالمللی است و هر روز تهدیدهای آنها جدیتر میشود. باید یک راه جدی و اصولی برای این مشکل پیدا کرد.
این مشکل را باید خود فدراسیونها و وزارت ورزش و جوانان حل کنند. اگر وزارت ورزش علاقهمندی نشان دهد و آن را گردن دیگری نیندازد، حل میشود. اما خب سکوت کردهاند و کاری نمیکنند. اصلا موضوع اسرائیل ربطی به مجلس ندارد. موضوعی را که در دولت حل میشود، نباید به مجلس کشاند. مجلس به آن صورت اجازه این را ندارد که در مسائل ورزشی دخالت کند. نمایندگان مجلس باید توجیه باشند که در این باره صحبت کنند. باید بدانند که ما چرا نباید با اسرائیلیها مسابقه بدهیم، بعد درباره آن تصمیمگیری کنند.