«حکایت دریا» با بازی بهمن فرمان آرا، فاطمه معتمدآریا، لیلا حاتمی، علی نصیریان، علی مصفا، رویا نونهالی، صابر ابر، مریم بوبانی، پانتهآ پناهیها، کامیار فرجاد و داریوش اسدزاده درباره نویسندهای است که در دنیای ذهنی خود و با چالشها و دشواریهایی که او را احاطه کردهاند، روزگار میگذراند.
«حکایت دریا» با بازی بهمن فرمان آرا، فاطمه معتمدآریا، لیلا حاتمی، علی نصیریان، علی مصفا، رویا نونهالی، صابر ابر، مریم بوبانی، پانتهآ پناهیها، کامیار فرجاد و داریوش اسدزاده درباره نویسندهای است که در دنیای ذهنی خود و با چالشها و دشواریهایی که او را احاطه کردهاند، روزگار میگذراند
دو سه روزی میشود که فیلم «حکایت دریا»، آخرین ساخته بهمن فرمانآرا که چهار سال با موانع و چالشهای اکران درگیر بود، به صورت آنلاین اکران شده است. آخرین چاره برای فیلمسازی که هفت فیلم از هشت فیلم قبلی کارنامهاش در زمان اکران پرسروصدا و موفق بوده و این انتظار وجود دارد که در «حکایت دریا» نیز شاهد این داستان مکرر باشیم. حتی اگر درست یک ساعتونیم بعد از نخستین نمایش آنلاین فیلم نسخه قاچاقیاش نیز در سایتها و کانالهای دانلود غیرمجاز عرضه شده باشد.
حکایت دریا
داستان «حکایت دریا» که در ابتدا «دل دیوانه» نام داشت درباره نویسنده معروفی (با بازی بهمن فرمانآرا) است که پس از مشاهده قتلی خشن، روان و شخصیتش به کلی فرو پاشیده و کارش به بستری شدن در موسسه روانپزشکی کشیده است. او حتی بعد از ترخیص از بیمارستان نیز با توهماتی درگیر است که او را به آن بیمارستان کشاندهاند. آدمهای گذشته این نویسنده با او و همراه او هستند. آدمهایی که در کنار هم روایتی سرد و جدی میسازند.
حکایت دریا فیلمی کاملا متناسب با حالوهوای این روزهاست. فیلمی که به گفته دبورا یانگ، منتقد شناختهشدههالیوود ریپورتر «مرثیهای است برای پایان عصری هنری، در رثای نسلی از نویسندگان، هنرمندان، موسیقیدانها و فیلمسازانی که درحال ترک صحنهاند.» فرمانآرا خود حکایت دریا را درباره روشنفکران میداند و «جنگی که با روشنفکران و اندیشههای موثر وجود دارد. نبردی نابرابر- با اینکه همچنان و همیشه شاملو شاملو میماند و فراموش نمیشود، یا داریوش شایگان و … اما در این سالها چه جایگزینهایی برای داریوش شایگان و احمد شاملو و دیگران پیدا شده؟»
شاید دلیل اصلی اکران نشدن چهار ساله این فیلم هم حکایت در همین نزدیکی و تناسبش با وضعوحال امروز داشته باشد. بهمن فرمانآرا البته این موضوع را تأیید نمیکند، با اینکه آن را رد هم نمیکند: «باید نخست این نکته را توضیح دهم که ما سهسال است پروانه نمایش این فیلم را داریم و حتی در مقطعی با یک شرکت پخشکننده هم برای پخش فیلم قرارداد بستیم، اما در شرایط خاص اکران در ایران این شرکت نتوانست کاری انجام دهد و این فیلم را اکران کند.»
اما در کل نمیتوان این موضوع را کتمان کرد که فیلمهای همراستا با سلیقه غالب، طبیعتا امکان بهتری برای نمایش و ارتباط با مخاطب پیدا میکنند: «وقتی عدهای نخواهند فیلمی دیده شود، کاری نمیتوان کرد و این ربطی به نمایش داده شدن یا نمایش ندادن یک فیلم هم ندارد. چون فیلم قبلی من مثلا به نمایش درآمد اما فقط در سینما چارسو، فیلم هزارپا در ۲۳سانس نمایش داده میشد و فیلم دلم میخواد فقط در یک سانس. این یعنی آن هم دیده نشد، همچنانکه قرار بود حکایت دریا هم دیده نشود.»
اکران آنلاین
… و چنین شد که بهمن فرمانآرا تصمیم گرفت فیلم حکایت دریا را به صورت آنلاین اکران کند: «وقتی دیدم پخشکننده این فیلم نتوانست از پس این قضیه بربیاید، فیلم را از آن شرکت پس و تصمیم گرفتم آن را فعلا به صورت آنلاین اکران کنیم تا ببینیم در ادامه چه پیش خواهد آمد. به هرحال واقعیت این است که یکی دو نفر سرمایهگذاری کردهاند برای این فیلم و اکران آنلاین میتواند راهی باشد برای اینکه چرخه مالی ادامه پیدا کند. یعنی من از این تنها فرصت در دسترس برای نمایش این فیلم استفاده کردهام. حالا امیدوارم در کنار این موضوع، فیلم من هم دیده شود و امیدوارم که این اتفاق برای فیلم حکایت دریا بیفتد. با اینکه هنوز آمار دقیقی از میزان استقبال مردم ندارم و نمیدانم مردم چگونه از این فیلم استقبال کردهاند.»
بسیاری از منتقدان سینمایی و کارشناسان این حوزه اکران آنلاین را روزنه امیدی میدانند برای کاستن از اقتدار پخشکنندگان و سینماداران در سینما. فرمانآرا میگوید: «همین که چهارسال بعد از آماده شدن فیلم حکایت دریا هنوز نتوانسته بودیم آن را روی پرده ببریم، نشاندهنده اوضاع اکران در سینمای ماست. آن هم فیلمی که بههرحال بازیگران بزرگی دارد.» با این حال همانگونه که بسیاری از سینماگران قدیمی نگاه چندان مثبتی به اکران آنلاین ندارند، بهمن فرمانآرا هم انگار به اجبار ناچار به اکران فیلمش در این فضا شده است: «حکایت دریا بههرحال برای نمایش بر پرده سینما ساخته شده و حالا از اینکه باید بر صفحات چند اینچی کامپیوتر و گوشی نمایش داده شود، من فیلمساز به هیچ وجه احساس خوبی ندارم. البته در کل مخالفتی با اکران آنلاین یا وی.او.دیها و این جور سامانهها ندارم و میدانم که این مسائل هستند و در آینده هم خواهند بود و بیشتر هم خواهند بود. اما هدف و اشتیاق من و بیشتر فیلمسازها این است که فیلممان را در سالنهای سینما نمایش دهیم که این امر فعلا در این سرزمین برای فیلمسازان مستقل مقدور نیست، هم به علت کرونا و هم به دلیل شرایطی که بر پخش فیلم حاکم است.»
ماهیت و آینده سینما
بهمن فرمانآرا دلیل نارضایتیاش از اکران آنلاین را این موضوع میداند که در اکران آنلاین جادوی سینما بیاثر میشود: «در سینما بیشترین اهمیت و جذابیت را آن تجربه جمعی فیلم دیدن دارد. این ماهیت سینماست. یا چیزی که سینما را سینما کرده. اینکه ششصد هفتصد نفر در سالنی بنشینند و فیلم را ببینند و حسی مشترک را تجربه کنند. برای همین سینماگران اغلب دوست دارند و ترجیح میدهند فیلمشان در سالن سینما نمایش داده شود. چون تنها در سالن است که آن جادوی تجربه جمعی نمایش فیلم وجود دارد. این جادو اگر از سینما حذف شود، آنچه باقی میماند هر چه هم باشد، دیگر سینما نیست. تلویزیون است، نمایش خانگی است یا هر چیز دیگری. اما سینما بدون سالن سینما آن سینمایی که ما در تمام زندگیمان شناختهایم، نیست. سینما چیزی است که در سالن سینما به نمایش درآید.»
به باور بهمن فرمانآرا، اکران آنلاین یا دیگر سامانههای نمایش اینترنتی فیلم ممکن است در گذر زمان رونق بگیرد، اما در پایان آینده سینما در سالنهای سینما رقم میخورد: «درست است که فعلا و شاید حتی در آینده نزدیک تماشای فیلم در سالنهای سینما شاید با کمی مشکل و دشواری مواجه باشد اما آن لذت تجربه جمعی سینما در نوع دیگر نمایش فیلم به دست نمیآید. جادوی سینما آن تجربه تماشای جمعی فیلم است و هیچ وی.او.دی و اکران آنلاینی نمیتواند تماشاگر را به این کیف برساند. برای همین هم دنیا دیر یا زود دوباره به نمایش فیلم در سالنهای سینما بازخواهد گشت و کرونا یا هیچ قدرت دیگری زورش به سینما و جادوی سینما نخواهد رسید.»