مدیرعامل پیشین باشگاه استقلال در گفتوگویی اعلام کرد اصرار او برای شکایت از عوامل انتشار قرارداد استراماچونی، باعث جدایی وی از مدیرعاملی این باشگاه شده است.
علیفتحاللهزاده چندی پیش توسط مسعود سلطانیفر به عنوان مدیرعامل استقلال انتخاب شد، اما در کمتر از ۲ هفته فعالیت در این باشگاه از سمت خود استعفا کرد.
بعد از جدایی فتحاللهزاده از استقلال شایعات فراوانی در مورد چرایی استعفای وی مطرح و حتی عنوان شد او به دلیل پروندههای بازی که در مراجع قضایی بابت یک قطعه زمین در شمال ایران داشته نتوانسته به مدیریت در این باشگاه ادامه بدهد.
از طرفی وی بابت جدایی استراماچونی و اظهاراتش در یک برنامه تلویزیونی تحت فشار هواداران قرار گرفت، اما مدیرعامل پیشین استقلال در گفتوگوی صریح خود پیرامون همه این مسائل از خود دفاع کرده است.
متن گفتوگوی تفصیلی با فتحاللهزاده را در ادامه میخوانید:
در ابتدا میخواهیم در مورد اینکه چرا تنها ۲۰ روز در باشگاه بودید و از استقلال جدا شدید، سوال کنیم. خیلیها اعتقاد دارند مدیریت کرد در شرایط فعلی سختتر از دورههایی است که شما در استقلال مدیرعامل بودید. خودتان شفاف در این زمینه توضیح دهید و از دلایل جداییتان بگویید.
من در هیچ دورهای مدیریت باشگاه را قبول نکردم که مشکلات در آن وجود نداشته باشد. اتفاقا مشکلات بدتر از این هم وجود داشته. من موافق این صحبت شما هستم که مدیریت الان با مدیریت گذشته فرق میکند، اما اعتقاد دارم مدیریت الان سادهتر و روانتر از گذشته است. ما در گذشته هیچ امکانات شامل تکنولوژی و دیجیتال مارکتینگ که الان رونق گرفته، نداشتیم.
الان با همین ستاره مربعها، پیامها به نرمافزارها و خیلی از کارهای دیگر میتوان باشگاه را اداره کرد. به علاوه اینکه خیلی از شرکتها مثل اپراتورهای تلفن همراه کمکهای بسیاری را در این سالها به استقلال و پرسپولیس انجام دادند. سالانه آنها به هر ۲ باشگاه میانگین رقمی حدود ۵۰ میلیون تومان پول پرداخت کردند. شما بگویید در زمان ما کی چنین اتفاقاتی رخ داده است.
گفته میشود بدهیها شما را نا امید کرد.
بله بدهیها هم وحشتناک بود. یک عده هم در این بین شعار میدادند که خود فتحالله زاده بدهی بر جای گذاشته است. بارها گفته و باز هم میگویم بدهی که من داشتم مربوط به وزارت وقت ورزش بود. در آن زمان ۵۰ درصد تعهد درآمدزایی داده بودم و قرار بود بقیه را وزارت ورزش بدهد، اما من حتی بیش از وعدهای که داده بودم برای باشگاه پول آوردم، اما وزارت بقیه تعهداتش را عملی نکرد. شما بهتر میدانید خیلی از مدیران آمدند و مدعی بودند که، چون وزارت ورزش به تعهدش عمل نکرده دیگر نمیتوانند کار کنند و رها کردند و رفتند.
سال آخری که من باید ۱۲ میلیارد تومان برای استقلال درآمدزایی میکردم ۱۶ میلیون به باشگاه تزریق کردم. اسناد این درآمدزایی هم وجود دارد و به شما نشان میدهم. جالب است بدانید روزی که دوباره سرپرستی استقلال را قبول کردم یکی از وکلای باشگاه برای ما نامه نوشت که من میتوانم طلبم را از درآمدهایی که از AFC و فیفا دارید، برداشت کنم. من برای او شرط تعیین کردم و گفتم اگر شما مطالبات منشا، جباروف و… را از درآمدهای ما پرداخت کنی در آن صورت میتوانید طلب خود را هم برداری. همان روز هم نامه را نوشتم و خواستار پیگیری موضوع شدم.
در واقع خانم سوزانا کسی بود که توانست این کار را انجام دهد و مطالبات خودش را هم دریافت کرد. اینها را میگویم که بدانید من در آن ۲۰ روز بیکار ننشستم. از بویان و باشگاه پاختاکور هم فرصت گرفتم. آنها آن زمان اعلام کردند هنوز شکایتی نکرده و به باشگاه فرصت میدهند. من کارم را برای رضای خدا و عشقی که به استقلال دارم انجام میدهم.
اما ظاهرا بیماری هم مزید بر علت شد که استعفا بدهید.
متاسفانه برخیها فقط دوست دارند دروغ بگویند و مردم را اذیت کنند. آن زمان مدعی بودند که فتحاللهزاده کرونا نگرفته و از زیر کار در رفته است. شما بروید از آقای دکتر ستوده شفاف و روشن سؤال کنید که آیا من کرونا گرفتهام یا نه. اتفاقا من سیتیاسکن را در بیمارستان آتیه که پزشک استقلال در آنجا مشغول است، انجام دادم. آنجا مشخص شد که من به کرونا مبتلا شدهام. همه دیدند قبل از اینکه رسما خبر ابتلایم به ویروس کرونا علنی شود با وجود آنکه آنفلوآنزا و تب بالایی داشتم باشگاه را ترک نکردم و با تب ۴۰ درجه کارم را انجام دادم. وقتی تست کرونای من مثبت اعلام شد دیگر پزشک اجازه نمیداد به کارم ادامه دهم. کرونا بیماری نیست که مثلا بگوییم با آن مدارا میکنیم و کار را پیش میبریم تا از تن خارج شود. من اگر دست و پایم هم میشکست در باشگاه حاضر میشدم، ولی کرونا ویروسی است که به دیگران منتقل میشود، بنابراین صلاح نبود دیگر به کارم ادامه دهم.
در آن مقطع هیچ کسی فکر نمیکرد کرونا باعث شود کل فوتبالهای دنیا تعطیل شود. من آن روزها حساب کردم و متوجه شدم ۱۰ پرونده مهم و اضطراری در باشگاه وجود دارد پس اگر قرار بود من در بیمارستان یا خانه باشم چه کسی باید این کارها را پیگیری کند. لطفا بیانصاف نباشیم، من عاشق استقلال هستم و دوست دارم در آنجا کار کنم. اما اگر میماندم کار خراب میشد. به نظرم با این استعفا مردانگی کردم. البته این یک بخش قضایا بود.
مگر بخشهای دیگری هم وجود داشت؟
بله، پشت قضیه یکسری بیاخلاقیها صورت گرفت و با اینکه من مدیرعامل باشگاه بودم یک عده با افراد دیگر جلسه میگذاشتند که فتحاللهزاده پرونده باز قضایی دارد و به آن عده از افراد میگفتند شما آماده باش وقتی فتحاللهزاده رفت کار را در دست بگیرید. طبیعتا این صحبتها به گوش من هم میرسید. شما فکر میکنید در آن شرایط من چه احساسی داشتم؟ با این همه مشکلات تصمیم گرفتم استعفا بدهم تا آنها که دوست دارند در اینجا حاضر شوند و کار کنند و خودی نشان دهند، به این تیم بیایند.
کارنامه من مشخص است، اما از هواداران فهیم استقلال انتظار دارم همه چیز را خوب قضاوت کنند. استقلال ۶ سال است جام قهرمانی نیاورده، اما فتحاللهزاده ۷ جام برای این تیم کسب کرده است. شما فکر میکنید آن ۷ قهرمانی راحت به دست آمده است؟ آیا فینالیست آسیا شدن و سومی در لیگ قهرمانان کار راحتی است؟ آیا ۴ بار شکست پرسپولیس به طور پی در پی کار راحتی بود؟ در آن برهه فوتسال ما کلی مقام کسب کرد و اگر به یاد داشته باشید فوتسال کشورمان با استقلال شکل گرفت.
یادم میآید زمانی که محمد مایلیکهن سرمربی تیم فوتسال بود ما یک دیدار دوستانه با تیم ملی انجام دادیم. جالب است که حیدریان و شمسایی که بازیکنان استقلال بودند در آن مسابقه دوستانه در ترکیب تیم ملی حضور داشتند، ولی تیم فوتسالی که ما شکل داده بودیم تیم ملی را شکست داد. این مسابقه در قم برگزار شده بود.
یا مثال دیگری میزنم ما در رشتههای دیگری مثل جودو، اسکی و تنیس روی میز هم فعالیت داشتیم. کسی که این همه برای استقلال تلاش کرده شایسته این نیست که یک عده بیایند و بگویند فتحاللهزاده فرار کرده است. کدام ترس؟ من بدتر از این شرایط را تجربه کردم. متاسفانه جای خدمت و خیانت را عوض کردند. شما مطمئن باشید اگر این بداخلاقیها نبود من در استقلال میماندم و کار میکردم.
البته این را هم بگویم من اشکالاتی داشتم که خودم اعتراف میکنم، اما الان زمان بازگو کردن آن اشکالات نیست. از هواداران استقلال اجازه میخواهم زمان بدهند، چون اسنادی وجود دارد که بعدها این اسناد را میبینند و متوجه خیلی چیزها خواهند شد. فقط این را بدانید هر کاری میکنم برای این است که استقلال آسیب نبیند و به شخصیت تیمم خدشه وارد نشود.
دلیل نامه ناگهانی شما به وزیر ورزش چه بود؟
وقتی شما مدیرعامل هستید جلسه میگذارند و با مدیرعامل بعدی حرف میزنند و قول و قرار میگذارند که او آماده حضور در استقلال باشد. معنی این کار چیست؟ این کار آنها یعنی اینکه نمیخواهند فتحاللهزاده در استقلال باشد. این اقدام توسط اطرافیان وزیر ورزش انجام شد و آنها با افراد دیگر جلسه گذاشتند. مثلا من سرپرست باشگاه بودم، اما دوستان با مدیرعامل بعدی قرار و مدار میگذاشتند.
متاسفانه بعد از آن دوستان نگرش هوادار استقلال را به سمتی بردند که انگار فتحاللهزاده از وزیر ورزش تعریف کرده است. من تعریفی از آقای سلطانیفر نکردم. حرفی که آن زمان زدم را همین الان هم میزنم. چرا یک عده نمیخواهند متوجه باشند؟ ممکن است وزیر تعلقات رنگی هم داشته باشد. ولی اینکه بازیکنی در زمین بیاخلاقی میکند و با داور جر و بحث میکند و یا بازیکنان دیگر نمیتوانند در زمین خوب کار کنند آیا تقصیر وزیر است؟ آیا وزیر گفته این کار را انجام بده؟ آیا وزیر میگوید به تیم حریف پنالتی بدهید تا گل بخورید؟ آیا وزیر میگوید که بازیکن را رها کن تا دروازه تیمت را باز کند؟
پندار توفیقی گفت اگر برای تیام ۴۰ هزار دلار پول جور میکردیم این بازیکن در استقلال میماند. آیا وزیر باید پول تیام را میداد؟ پس نقش مدیر چیست؟ حرف من این است که در بخشی اتفاقات ما هم مقصر هستیم و همه را نباید گردن وزیر ورزش بیندازیم.
باز هم تاکید میکنم ممکن است وزیر به ما خدمت نکند و استقلالی هم نباشد، ولی یک بخشی از قضایا مربوط به ما است و ما باید به خودمان بیاییم. نمونه بارز این اتفاقات را در بازی فولاد دیدیم و با اینکه داوری در شکست استقلال نقش داشت، اما ما خودمان هم مقصر بودیم. وزیر که به بازیکنمان نمیگوید در زمین اخراج شو. اینکه همیشه بهانه یک جای دیگر را بیاوریم درست نیست و باید خودمان هم مشکلاتمان را بپذیریم. من از شما یک سؤال میکنم.
بفرمایید…
مگر آقای سعیدلو پرسپولیسی نبود؟ چطور در آن زمان توانستم استقلال را قهرمان کنم. یکسری دیگر از رؤسای سازمانها هم طرفدار پرسپولیس بودند، اما ما در زمان مدیریتشان موفق شدیم. برخی مواقع مشکلات به مدیریت و ساختار تیمی ما برمیگردد و نباید این مسائل را فراموش کنیم.
در آن چند روزی که شما در باشگاه بودید استقلال چقدر بدهی داشت؟
فکر میکنم حدود ۱۸۰-۹۰ میلیارد تومان بدهی استقلال بود. دوستان مطبوعاتی که مرتب میگویند فتحاللهزاده بدهکار بود و مدیران دیگر بدهی او را دادند. اما برایتان مثالی میزنم. اتفاقا همین الان که با شما صحبت میکنم باید برای شکایت مجتبی جباری به کمیته انضباطی بروم. او ۳۴۰ میلیون چک به کمیته انضباطی برده و طلب کرده است. مگر نگفتند بدهیهای قبلی را داده اند؟
متاسفانه آنهایی که میگویند بدهیها را پرداخت کردند همه را دروغ گفتند! اگر شما بدهی قدیم را پرداخت کردید چطور جباری بابت سال ۹۰ از استقلال شکایت کرده است؟ من آن زمان بدون کمک اپراتورهای تلفن همراه، باشگاه را با ۱۳ میلیارد بدهی رها کردیم. آیا ۱۳ میلیارد اینقدر رقم زیادی بود که یک مدیر را ۶ سال پیاپی بکوبیم؟ این ناجوانمردانه نیست؟ جالب است باشگاه فقط به یک بازیکن ۱۳ میلیارد بدهکار است! کل آن ۶۰ نفری که ما به آنها بدهی داشتیم رقمش ۱۳ میلیارد شده است، تازه در آن مقطع ۱۳ میلیارد را میشد با ۷-۸ میلیارد جمع کرد. متاسفانه بیاخلاقی بیداد میکند. همیشه یک طرف قضایا باز است. آنهایی که متخلف هستند حرف رساتری دارند. چند بار گفتهام به جای تهمت زدن حرف حساب بزنید و رو در رو بنشینید و با مدارک صحبت کنید.
این آقایان اگر حرف حساب دارند چرا به قوه قضائیه شکایت نمیکنند؟ اسناد را به قوه قضائیه بدهند و بگویند فتحاللهزاده تخلف کرده و به تخلف او رسیدگی کنید. مگر چه کسی هستم که اگر تخلف کرده باشم نتوانند من را به زندان بیندازند؟ این همه آدم گردن کلفت را به زندان انداختند شما اگر چیزی دارید ببرید و پیگیری قانونی کنید، ولی با آبروی مردم بازی نکنید.
تا یک چیز را میشنوند شروع به تهمت زدن میکنند. من از طریق خبرگزاری اعلام درخواست میکنم که جناب آقای رئیسی رئیس محترم قوه قضائیه، شخص بزرگوار، ارزشمند و کفرستیز این مملکت، اگر همکاران شما از من تخلفی دیدند حاضر هستم تمام اموالم را بدهم تا بین مردم توزیع شود. از رئیس محترم قوه قضائیه میخواهم دستور بدهد که همه چیز من را بررسی کنند. اموال امروزم را هم خواهم داد اگر چیزی به اسم من، پسرم، دخترم، مادرم و همسرم پیدا کردند همه آنها را وقف عامه و مستمندان کنند.
واقعا؟
بله. خواهش میکنم قوه قضائیه رسیدگی کند روزی که من به استقلال آمدم سرمایهام چقدر بوده و اگر امروز نیمی از ثروت آن زمان داشتم باز هم بقیهاش را وقف مردم مستمند میکنم. آماده هستم و دوست دارم از یک جا شروع کنند. کسی که مالش را کم کرده و ثروتی ندارد چرا باید این همه توهین بشنود؟ اینها تهمت است و کسی که چیزی عایدش نمیشود با کسی که بخور بخور کرده در بین مردم بُر میخورد. آن کسی که همیشه خورده و بُرده، مصونتر است تا امثال من.
نصرالله عبداللهی یک بار حرف قشنگی زد و گفت حاجی تو به درد استقلال نمیخوری، چون تو نه خودت میخوری و نه میگذاری ما بخوریم! البته عبداللهی یکی از پاکترین و صادقترین استقلالیها است، ولی این حرف را برای مثال زد تا همه چیز را به من بفهماند. دعوا باید مردانه باشد و در زمین. نه اینکه دوستان فقط به دیگران تهمت بزنند. حالا، چون فتحاللهزاده ۷ قهرمانی آورده و هوادار دوستش دارد باید او را بزنید؟ اینکارها ناجوانمردانه است.
جالب است در مورد کمپ حجازی که هزار میلیارد قیمت زمین آن است کسی حرفی نمیزند. آن بدهکاری که من به جا گذاشتم مگر چه عددی بود، اما نمیگویند فتحاللهزاده هزار میلیارد سرمایه به باشگاه اضافه کرد. باید از کسی که زحمت کشیده تقدیر کرد، ولی اگر تقدیر هم نمیکنید حداقل او را تخریب نکنید. اینکه آدمها را تخریب کنیم آیا سودی دارد؟ آیا با این روش کسی جرات میکند کار کند؟
وقتی من این همه تهمت میشنوم آیا دلم میآید دوباره کار کنم؟ یک عده آدم بیمقدار هم وارد استقلال میشوند و این میشود وضعیت باشگاه که شما میبینید. ۱۹۰ میلیارد بدهی خوب است؟ تازه با این همه پول هم که وارد باشگاه شده است.
البته این عددی که شما میگویید را خیلیها قبول ندارند…
یک آقایی مرتب میگفت من ۷۰ میلیارد بدهی به جای گذاشتم. چطور ممکن است وقتی کل هزینههای باشگاه استقلال در سه سال آخری که در آنجا حضور داشتم ۶۲ میلیارد بوده، اما ۷۰ میلیارد بدهی بر جای گذاشته باشم؟ اسناد هزینههای باشگاه در آن سه سال را هم دارم. یعنی ما هیچ درآمدی در آن سه سال نداشتیم؟ پس پول تبلیغات محیطی، بلیت فروشی، تبلیغات روی پیراهن درآمده نبوده است؟ این دروغها به چهره افراد لطمه میزند. حرف من این است که میخواهید با کسی بجنگید مردانه بجنگید.
بعد از جدایی شما از استقلال صحبتی در مورد زمینی در شمال ایران واقع در کیاشهر مطرح و حتی عنوان شد که شما به خاطر این موضوع پرونده قضایی دارید.
زمانی که کسی نمیدانست کمپ یعنی چه آن هم در سال ۸۰ من از روزنامه «استقلال جوان» پول قرض کردم و رفتم در شمال ایران و در کیاشهر یک زمینی را خریدم. آن زمان اساسنامه باشگاه به شکلی بود که مدیر عامل حق خرید و فروش، واگذاری و .. را برای امور باشگاه داشت. من آن زمین را خریدم که کمپ درست کنم و به همین دلیل در هیأت مدیره موضوع را مطرح کردم. وقتی اعضای هیأت مدیره صحبتهای من را شنیدند با خرید زمین مخالفت کردند، چون آن زمان باشگاه پولی نداشت.
در آن زمان باشگاه استقلال زیرمجموعه سازمان تربیت بدنی و یک باشگاه نیمه خصوصی بود. زمانی که آقایان ایروانی، میرولد و آقامحمدی این باشگاه را تاسیس کردند امتیاز باشگاه یک امتیاز غیرانتفاعی بود. آن هم به عنوان یک مؤسسه. وقتی دوستان با خرید این زمین مخالفت کردند من به آنها گفتم عجله نکنید و یک نفر را آنجا بفرستید تا تحقیقات لازم را در آنجا انجام دهد.
آن زمان آقای قریب به نمایندگی از هیأت مدیره از زمین بازدید کرد و در نشست آینده گفت که آن زمین را با شرایطی که داریم نخریم. در جلسه بعد هم این موضوع صورتجلسه شد و بحث خرید منتفی گردید.
یک سؤال اینجا به وجود میآید. مگر روزنامه استقلال جوان برای خود شما نیست؟ چطور پول قرض کردید؟
خیر. این روزنامه برای کسی دیگر است، اما شما فرض کنید آن روزنامه مال من است. به هر حال طبق اساسنامه آن روزنامه از صندوقش پولی به من قرض داد تا من زمینی بخرم و حالا وقتی خرید آن زمین منتفی شده من باید پول را تمام وکمال برمیگرداندم. من پولی از باشگاه برنداشته بودم بلکه این پول را از صندوق روزنامه دریافت کرده بودم. البته دوستان محترم سازمان بازرسی همه در حال بررسی این پرونده هستند و همه چیز به دادگاه رفته و آن زمان مشخص میشود چه اتفاقی افتاده است، ولی آن دوستانی که تهمت زدند را به خدا واگذار میکنم.
من از سرمایه روزنامه به یک شرکت قرض دادم و حالا آن پول را برگرداندهام، اما علیه من توطئه درست کردند. آقایان در هیأت مدیره زنده هستند و میتوانید همه چیز را از آنها سؤال کنید. اسناد این موضوع هم در اختیار ماست و میتوانید ببینید. آن کسانی که ادعا میکنند من تخلف کردم اگر ثابت کردند یک ریال از باشگاه استقلال خرج کردم و برای خرید آن زمین اقدام کردم هر چه بگویند میپذیرم. نمیدانم چرا اینقدر بیانصافی میکنند و چرا اینقدر تهمت میزنند. آقایانی که سند دارند چرا در لفافه حرف میزنند؟ مرد باشند و من را محکوم کنند.
حالا تکلیف زمین چه شد؟
هیچ چیز. این موضوع مربوط به ۲۰ سال پیش است. شما بگویید وقتی ۲۰ سال پیش این اتفاق افتاده چرا الان بحثش را مطرح کردهاند. آقایان این بحث را مطرح کردند که من را تخریب کنند. یعنی آقایان در این ۲۰ سال نفهمیدند چه اتفاقی افتاده؟ یعنی آقایان ایروانی، قریب، میرولد و .. یعنی اینقدر ساده بودند که متوجه نشدند چه اتفاقی رخ داده است؟ جالب است که برای آن سال تراز مالی امضا شده و صورتهای مالی آمده، آنوقت تازه یادشان افتاده این بحث را مطرح کنند؟
من از شما میپرسم این زمین چه چیزی داشته که قابلیت رانت برای فتحاللهزاده داشته باشد؟ زمانی شما یک زمین را از بنیاد مستضعفان میگیرید و، چون دولتی است ارزش آن زیاد میشود، ولی وقتی من زمین را از یک کشاورز معمولی و زحمتکش خریدم چه رانتی میتواند برای من داشته باشد؟ زمینی که من خریدم زراعی و کشاورزی بوده و تمام اطراف آن زمین هم فروخته شده است. آیا آنها که زمینهای اطراف را خریدند از رانت استفاده کردند؟
جالب است هنوز هم آن زمین کاربری کشاورزی دارد. هدف من این بوده زمین را بخریم و از استانداری کمک بگیریم و کاربری آن را تبدیل به کمپ ورزشی کنیم تا یک کمپ درست و حسابی در آنجا احداث کرده و از آن درآمدزایی کنیم. میخواستیم به جای آنکه به ترکیه برویم در کشور خودمان هزینه کنیم.
جالب است آقایان الان به خاطر یک زمین کشاورزی این همه حرص میخورند اگر آن زمین تبدیل به کمپ میشد چه میکردند؟ آن زمان نخواستند و من هم پول زمین را برگرداندم. دوستان اگر سندی در قبال آن زمین دارند همین جا به شما و مردم میگویم بسمالله.
به کمپ مرحوم حجازی برسیم. کمپی که انصافا شما برایش تلاش زیاد کردید اگر چه در نهایت نتوانستید سند آن را بگیرید.
اگر شما یادتان باشد کلی کلنجار با همسایههای کمپ حجازی داشتیم که آنها مدعی بودند دیوار نم داده و ما مجبور بودیم بخشی از دیوار را خراب کنیم و مجددا بسازیم. من اصلا نمیخواستم در مورد این مسئله و کمپ حجازی صحبت کنم، چون هدفم در این ۲۰ سال این بود که آن مجموعه دارایی باشگاه استقلال شود و حالا هم شده. وقتی این مجموعه به نام استقلال شده یعنی من به هدفم رسیدم.
سؤال من این است چرا آقای وزیر آن زمین را به پرسپولیس و تیمهای دیگر نداد؟ آن زمین مال ما بود و من به شما ثابت میکنم. یکی از دوستان ما نمیخواست به من کمک کند آن زمین را بگیرم، اما متاسفانه جلوی من میایستاد. چرا او هر روز میگفت این زمین مال ما نیست. یک روز مدعی شدند کمپ به اداره کل تعلق ندارد که به استقلال بدهد، یک روز دیگر گفتند زمین متعلق به اداره کل ورزش و جوانان است و در آخرین ورژنِ اظهاراتشان ادعا کردند که آنجا اعیانی است و زمینی به استقلال تعلق نگرفته و آقایان یعنی ما دروغ میگوییم.
(در این لحظه فتحاللهزاده سند زمین شهری را نشان میدهد.) وقتی در نامهای که من به شما نشان میدهم رسما از کلمه زمین استفاده شده و از کلمهای به نام اعیانی استفاده نشده یعنی زمین را واگذار کردهاند. پس آن دوست بزرگوار ما که مرتب میگوید این زمین اعیانی است بهتر است مطالعهاش را بیشتر کند.
من توهینی به او نمیکنم، اما او به من توهین میکند. او مدعی است من با تزویر و ریا دروغ میگویم و این تهمت بسیار بدی است. وقتی من سند زمین شهری را ارائه میکنم یعنی حرفم حجت است. این همه دوستان گفتند اعیانی بدون اطلاع صحبت کردند. جالب است در یک اظهار نظر گفتند سال ۸۰ قرارداد آن زمین ملغی شده است، من دائما در حال تفهیم این مسئله بودم که آن قرارداد سال ۸۰ فقط قرارداد اولیه بوده است.
ماجرا از این قرار است که سال ۷۹ ما قراردادی با آقای خطیب امضا کردیم، چون زمین شهری الزاماتی را در نظر میگیرد که اگر شما آن الزامات را پشت سر بگذارید سپس برای سند اقدام میکند. آنها قبلا این زمین را به جای دیگری داده بودند، ولی چون به تعهداتشان عمل نشده بود مجبور شدند که اینکار را انجام دهند.
جالب است من زودتر از موعد مقرر هم دیوار کشی کردم و هم زمین را چمن کردم و هم سکوها را ساختم. وقتی آنها دیدند ما زودتر از موعد همه کارها را انجام دادیم قرارداد ما را تمدید کردند. پس بنابراین قرارداد ما در سال ۸۰ لغو نشده و تازه دوباره آغاز شده است. این را هم مدیرکل وقت با نامه رسمی به ما ابلاغ کرد.
رسانه شما هم از روابط عمومی آن سازمان سؤال کرده که این کمپ متعلق به کجاست و آنها هم جواب دادند کمپ متعلق به استقلال نیست و به قرارداد استیجاری قبلی اشاره کرده است. من از شما سؤال میکنم در وزارت ورزش وزیر تعیین کننده است یا مسئول روابط عمومی؟
طبعا وزیر ورزش.
روابط عمومی آن سازمان به قرارداد قبلی که استیجاری بوده اشاره کرده، ولی خود مدیر کل و رئیس آنجا در نامه رسمی اعلام کرده زمین را به شما واگذار کردهایم. بعد از آن زمین شهری هم جلسه گذاشت و تصمیم گرفت آن را واگذار کند. صورتجلسه واگذاری آن زمین هم اینجاست که ریاست مسکن و شهرسازی، مدیرکل تربیت بدنی استان، مدیر املاک سازمان شهری تهران و.. در آن حضور دارند.
البته نشان دادن این مدارک چیزی نیست، چون آنها زمین را به استقلال واگذار کردند، ولی من میخواستم ثابت کنم این زمین متعلق به استقلال است. من زمانی که سند داشتم نمیتوانستم حرفم را ثابت کنم. ولی جالب است این دوست ما هیچ چیزی نداشت، ولی همه جا مصاحبه میکرد.
چرا با این همه مدارکی که دارید نتوانستید سند بگیرید؟
آقای آشتیانی در این زمینه راست میگفت. چون در زمان مدیریت او شکایتی از باشگاه استقلال پیرامون این زمین انجام شد که ایشان پیگیری نکرد. روزی که من به استقلال برگشتم تا اقدامات را برای دریافت پایان کار انجام دهم متوجه شدم یک حکم آمده که مجموعه باید پلمپ شود. وقتی مراجعه کردم به من گفتند احضاریه فرستاده بودیم، ولی هیچ کس دفاع نکرده است. احضاریه برای این بود که زمین معارض داشت و باشگاه دفاع نکرده بود. در نهایت هم غیابا استقلال را محکوم کردند.
من از آقای بزرگی سؤال کردم که چرا دفاع نکردید و او گفت مدیریت باشگاه از من نخواست که دفاع انجام دهم. بعد از آن اتفاق کلی دردسر کشیدم و پیگیری کردم، ولی به من گفتند رای صادره قطعی است و زمین را از باشگاه میگیرند. من چند روزی پروندهها را مطالعه کردم و متوجه شدم باشگاه به دلیل معارض هزار متری محکوم شده است.
وقتی بررسی کردم فهمیدم که ما فقط ۴۵۰ متر به آن شخص بدهی داریم و به همین دلیل قضیه را از مراجع قانونی پیگیری کردم و گفتم قاضی حکم اشتباه داده است. به مسئول رسیدگی پرونده گفتم فردی که از ما شکایت کرده ۶۰۰ مترش را به بنیاد فروخته بود و فقط ۴۰۰ متر از ما طلب دارد؛ بنابراین پرونده باید دوباره به جریان بیفتد که همین اتفاق هم افتاد.
من این مسائل را ظرف دو دقیقه به شما گفتم، اما پیگیری این موضوع ۹ ماه طول کشید که در نهایت پرونده را به حالت اول برگردانم. جالب است وقتی به حالت اول رسیدیم من را دوباره برکنار کردند. جالب است اتفاق بدتری هم افتاده بود و این بار زمین شهری میخواست زمین را از ما بگیرد. چون دوباره من رفته بودم و دوباره کار را رها کرده بودند.
من از شما سؤال میکنم اگر ما صاحب آن زمین نبودیم چرا از من تعهد گرفتند؟ اگر حرف من اشتباه است باید از مدیر کل تربیتبدنی یا وزیر ورزش تعهد میگرفتند، اما سازمان ثبت از من تعهد گرفت. فراموش نکنید اگر من آن تعهد را نمیدادم و زمین شهری موافقت نمیکرد این زمین از چنگ استقلال درآمده بود آن هم به سادگی. دوست ما مرتب میگفت این زمین معارض دارد، اما من به شما نامه رضایت آن فردی که از باشگاه شکایت کرده بود را نشان میدهم. شما هم نامه را ببینید که خیلی راحت زمینش را به ما بخشید این هم رضایتنامهاش.
پس دوستان هم میتوانستند بروند و مذاکره کنند و رضایت طرف را بگیرند، اما نکردند. حالا هم میگویم شما کم لطفی کردید و یک جا بگویید که عذرخواهی میکنیم. گفتید زمین اعیانی است که نشان دادم اعیانی نیست، گفتید زمین شاکی دارد رضایتنامهاش را به شما نشان دادم و از همه مهمتر بحث تمدید آن قرارداد بود که اگر انجام نمیشد زمین را از باشگاه میگرفتند. امروز خوشحالم که این سرمایه را به داراییهای استقلال اضافه کنم البته دوست ما آخرین تیر را به سمت ما رها کرده است.
در چه زمینهای؟
میگویند چطور حساب کردید که این زمین هزار میلیارد تومان قیمت دارد. من فکر میکنم تا زنده هستیم آقای آشتیانی این مسائل را بگوید. (با خنده) اولا که این زمین در یکی از بهترین نقطههای تهران قرار دارد. ۲۰ درصد این زمین تجاری محسوب میشود که حدود دو هزار متر این زمین را شامل میشود. شما به من بگویید قیمت دو هزار متر زمین تجاری چقدر است؟
ما که نمیدانیم.
قیمت دو هزار متر زمین تجاری در تهران رقمی حدود ۸۰۰ میلیارد تومان است. به ۳۲ هزار متر باقیمانده هم کاری ندارم. دوستان یک جایی را اشتباه برداشت کردند، چون میگویند بنیاد مستضعفان معارضه است درحالی که آنها به زمین ما آمده و ایجاد معارض کردند. اتفاقا ما میتوانیم علیه آنها شکایت کنیم، ولی آنها نمیتوانند.
البته این را هم بگویم با توجه به شناختی که از آقای فتاح که جزو نیروهای انقلابی و سخت کوش هستند دارم، قطعا این مورد را هم حل خواهند کرد. دلیل این موضوع که آن زمان نتوانستم سند را بگیرم موضوع شکایت و دادگاه بود که تا این دوره آخر حضور من طول کشید. وقتی قرارداد را هم امضا کردند من برکنار شدم.
جالب است بدانید در همان ۱۰-۲۰ روزی که در باشگاه حضور داشتم به جز پیگیری پرونده جباروف و بویان و… اولین کاری که انجام دادم این بود که نزد آقای تقیزاده رفتم. میتوانید از او همه مسائل را بپرسید. وقتی او را دیدم گفتم این دفعه برگشتم این زمین را به نام استقلال کنم. او گفت هیچ چیزی از اصل مدارک نداریم، من هم به او گفتم که همه چیز را در باشگاه داریم. عین مدارک را دادم و عین جمله آقای تقیزاده به آقای فلاح این بود: بیا آرشیو مدارک کمپ حجازی اینجا دست فتحاللهزاده است و این مدارک ما برای چیزی است که ما داریم. من مدارک کامل را دادم، انصافا آقایان تقیزاده و فلاح سنگ تمام گذاشتند و شبانهروز قضیه را پیگیری کردند و در نهایت بند «د» را گرفتند؛ در اینجا باید اشاره کنم این ۲ نفر بودند که «بند د» را گرفتند و لازم است از آنها تشکر کنم. انصافا بخش حقوقی وزارتخانه تلاش زیادی کرد. این را هم بگویم من در سال ۸۹ به مدیر کل زمین شهری نامه نوشتم و از او خواستم سند را به ما بدهد. او هم نامه رسمی نوشت و به من پاسخ داد که اگر شما پایان کار را بدهید ما آمادگی انتقال سند را داریم. کل مکاتبات زمین شهری با من بوده، ولی یکسری از دوستان کم لطفی میکنند که دلیلش را نمیدانم.
امیدوارم این آخرین باری باشد که در مورد کمپ حجازی صحبت میکنم و خوشحالم که هزار میلیارد تومان به سرمایه باشگاه استقلال اضافه شده است. شما اگر هزار میلیارد را در یک بانک معتبر بگذارید ماهانه ۷۰ میلیارد تومان سود دریافت میکنید. با این پول میشود ۱۰ تیم را اداره کرد.
یک سؤال شفاف از شما میپرسیم و صادقانه جواب بدهید. آیا آن شبی که به هیأت مدیره استقلال آمده بودید اشتباه نکردید در مورد استراماچونی در برنامه فرمول یک مصاحبه کردید؟
خیر، من همیشه صادقانه حرف زدم و بیربط هم نگفتم. حرف من این بود مطالباتی که استراماچونی از ما داشته با پولی که او از ما طلب کرده مغایرت دارد. اما یک شیر ناپاک خورده به استراماچونی گفت فتحاللهزاده مصاحبه کرده و گفته شما پول اضافه از باشگاه میخواهید. آیا معنی مغایرت یعنی دریافت پول اضافه؟
آن فردی که این حرف را به استراماچونی زد چه کسی بود؟
یواش یواش مردم متوجه میشوند. ضمن آنکه الان همه چیز رو شده است. من بعد از آن جریانات با استراماچونی صحبت کردم و او موافقت کرد بیاید تا با وی مذاکره کنیم. اولا که دوستان من را قیچی کردند و اجازه ندادند کار را پیش ببرم. الان هم که شفاف اعلام کرده به خاطر لو رفتن قراردادش به استقلال برنگشته است. شاید یکی از دلایلی که کارهایی انجام دادند تا من از استقلال بروم به خاطر اصرار من بر شکایت از شخصی است که قرارداد استراماچونی را لو داده بود.
من نمیتوانم بگویم چه کسی این قرارداد را لو داده، چون باید اطلاعاتم را کامل کنم. من به دو نفر مشکوک هستم و شما شک نکنید اگر سند داشتم قطعا آن فرد را معرفی میکردم. اگر آن خبرنگاری که قرارداد استراماچونی را رسانهآی کرد خصوصی به من بگوید چه کسی این قرارداد را به او داده من آن فرد را به هواداران معرفی میکنم. اما وقتی پای دادگاه در میان باشد باید رسما با مدارک همه چیز را ثابت کنیم، چون همه چیز تهمت محسوب میشود.
من از شما یک سؤال میپرسم چرا وقتی من به آقای سعادتمند نامه نوشتم و از او خواستم لو دادن قرارداد استراماچونی را پیگیری کرده و شکایت کند او این موضوع را پیگیری نکرد؟ اگر باشگاه از فرد منتشر کننده شکایت کند او باید در دادگاه بگوید از چه کسی قرارداد را گرفته است. اینکه چرا برای شکایت پیگیری نمیشود علامت سؤال بزرگی است که اگر یک مقدار انسان باهوش باشد متوجه میشود چرا پیگیری صورت نگرفته است. اگر این موضوع پیگیری شود دست خیلیها رو خواهد شد و برخیها نگران این رو شدن دستها هستند.
قطعا پیگیری این موضوع به نفع خیلیها نیست، اما من به هواداران استقلال میگویم که من فتحاللهزاده اگر تنها فرد نباشم، ولی جزو افرادی بودم که دوست داشتم استراماچونی به استقلال برگردد. اما یک عده، چون میخواستند رابطه من و هوادار را خراب کنند با ابزار استراماچونی به هدفشان رسیدند. با سینه ستبر فریاد میزنم اگر مرد هستید فرد منتشر کننده قرارداد را به دادگاه بکشید تا او به همه بگوید قرارداد استراماچونی را از چه کسی دریافت کرده است. وقتی کسی این موضوع را پیگیری نمیکند حتما پایش گیر است، اما مطمئن باشید این موضوع هم روشن خواهد شد. اگر این موضوع را پیگیری نکنند من به عنوان مدعیالعموم شکایت میکنم تا مشخص شود چه کسی قرارداد استراماچونی را لو داده تا او به استقلال برنگردد.
به نظر شما چرا استقلال سالهاست قهرمان نمیشود؟
متاسفانه ما قدر داشتههایمان را نمیدانیم و پای آنها نمیایستیم. ما کمتر مدیر استقلالی داریم که قلبش با این تیم باشد. استقلال جایی است که اگر کسی واردش میشود باید با جان و دل کار و تلاش کند. اینجا نباید شغل کسی باشد و با دلش باید کارش را شروع کند. متاسفانه استقلالی نبودن برخی مدیران و عرق نداشتن به تیم ضربه بزرگی به ما زد.
از همه مهمتر بیثباتی مدیریت است که توان کارهای مهم را از ما گرفت. من امیدوارم برای استقلال مدیران استقلالی و برای پرسپولیس مدیران پرسپولیس انتخاب شوند.
استقلال ۹ سال است قهرمان لیگ نشده و ذهنیت بدی برای هواداران شکل گرفته است. همین موضوع روی روحیه آنها تاثیر گذاشته و واکنشهای منفی نسبت به اتفاقات روزمره دارند.
شما فکر میکنید اگر استقلال در زمان من ۷ جام به دست آورده کار راحتی صورت گرفته است؟ یا مثلا همه آن قهرمانیها را من به دست آوردم؟ آن جامها متعلق به من نیست بلکه هوادار از من حمایت کرده تا پای کار باشم. معاونانی داشتم که به استقلال تعصب داشتند و پاکدستی میکردند.
شما ببینید آقای نظریجویباری، علی و بهرام امیری علوی و… استقلالی بودند و زحمت کشیدند. ما یک تیم کاملا استقلالی بودیم. استقلال در حال حاضر آن تیم یکدست استقلالی را ندارد. این را هم بگویم جایگاهها در باشگاه خیلی مهم است. اگر یادتان باشد من یک لحظه در زمان مربیگری آقای مظلومی حس کردم او نیاز به یک کمک قوی دارد و بلافاصله هنکه را به تیم آوردم. ما باید برای استقلال کار کنیم نه برای خودمان در فضای مجازی و در این فضا پول خرج کنیم.
من هم میتوانم در فضای مجازی پول خرج کنم، ولی به جای آنکه از پول باشگاه در فضای مجازی استفاده کنم تا به دیگران فحش بدهم آن پول را هزینه جذب بازیکن و مربی میکردم. یا تیم خوب میگرفتم و یا مقدمات سفر تیم را در بهترین شرایط فراهم میکردم. جالب است یکی از افتخارات مدیران بعد از ما این است که میگویند هواپیمای چارتر گرفتهایم.
من زمانی که استقلال میخواست به یک شهری در ازبکستان برود برای تیم هواپیمای چارتر گرفتم. ۲۰ سال پیش کسی نمیدانست هواپیمای چارتر چیست، ولی من از برادران محترم سپاه کمک گرفتم و تیم را با پرواز چارتر به ازبکستان بردم. شاید باور نکنید، ولی زمانی که تیم ما میخواست به ازبکستان برود فرودگاه آن شهر اصلا نور نداشت و مسئولان فروگاه برای پرواز ما با فانوس روی باند نور تهیه کردند تا پرواز بنشیند. اگر قرار است خالی ببندیم درست ببندیم بهتر است.
زمانی که شما در استقلال حضور داشتید ستارههایی در این تیم بودند که به قول شما شاه ماهی نقل و انتقال بودند، اما الان شرایط اینگونه نیست.
بله ما یک تیم بسیار خوب روی نیمکت داشتیم. اگر صداقت وجود داشته باشد میتوان مثل همان تیمها را جمع و جور کرد. یکی از گلایههایی که از هوادارانمان دارم همین است. اگر من کسی شدهام به خاطر لطف هواداران بوده، چون من از یک شهرستان به تهران آمدم و با حمایت یک هوادار به اینجا رسیدم.
گلایه من فتحاللهزاده این است که چرا هوادار اینقدر زود گول میخورد؟ مگر میشود من مخالف برگشت استراماچونی باشم؟ متاسفانه یک عده آنقدر نامرد هستند که میخواهند دیگران را خراب کنند تا کم کاری آنها به چشم نیاید. مگر وزارت ورزش به من اعتقاد داشت که دوباره من را برگرداند؟
اگر آنها من را قبول داشتند در ۶ سال گذشته مدیرعامل استقلال میشدم. پافشاری هوادار بود که من را به استقلال برگرداند. اما همین هوادار از من میخواست با وزیر دعوا کنم! مگر من فتحاللهزاده وقتی حکمم را از نفر اول ورزش کشور گرفتم میتوانم با او دعوا کنم؟ اگر هوادار استقلال من را نمیخواست نباید درخواست بازگشت من را میکرد. من میدانستم اگر بیایم اجازه نمیدهند کار کنم، ولی اگر این موضوع را قبل از آمدنم به هوادار میگفتم آنها باور نمیکردند و میگفتند فتحاللهزاده جا زده است. من به استقلال آمدم که ببینند نمیشود کار کرد. با این حال باز هم تاکید میکنم استقلال بزرگ است و باز هم بزرگی خواهد کرد. استقلال شیری نیست که به زودی از پای درآید.
آن جمله معروف شما درباره جذب مسی هم جای انتقاد دارد.
آخر من نمیفهمم یعنی چه. این جمله من طنز بوده، ولی دوستان آن را جدی میگیرند. شما وقتی از من سؤال کردید من از جمله اگر استفاده کردم. اگر خودش یک شرط است. من گفتم اگر مسی ۳۷ ساله شد و اگر من هم در آن زمان در استقلال بودم و اگر این بازیکن تمایل داشت به ایران بیاید او را جذب میکنم. در این بین سه کلمه اگر آمده، ولی من تاسف میخورم از کسانی که مدعی شدند فتحاللهزاده گفت مسی را میآورد مگر من گفتم فردا مسی را به تهران میآورم؟ البته این کارها توسط استقلالیها انجام نشد بلکه این حرف کسانی است که دشمن ما هستند. وگرنه چه بسا اگر مسی ۳۷ ساله شد بشود او را هم به ایران آورد. مگر تیمهای عربی بازیکنان بزرگ را جذب نکردند؟ مگر ژاوی به قطر نرفت؟ این مسائل مزههای فوتبالی است که ما بعضی مواقع از آن استفاده میکنیم، اما متاسفانه یک عده این حرفها را مسخره میکنند و این هم بخشی از مشکلات فوتبال ماست.
در این چند سال بزرگان استقلال مرتب علیه یکدیگر موضع گرفته، اتفاقی که در پرسپولیس مشاهده نمیشود. به طور مثال علی پروین در طرف مقابل به خوبی بزرگان پرسپولیس را مدیریت میکند. فکر میکنید چرا این اتفاقات در استقلال نمیافتد.
هواداران ما باید کسی را مورد محوریت قرار دهند که حرف او برو داشته باشد. تفرقه در بین ما زیاد است و پیشکسوتان ما به صورت تک تک عمل میکنند. از آن سو بازار تهمت در استقلال زیاد است و این اصلا خوب نیست.
شما دیدید خیلی از صحبتها علیه من توهین بزرگی است، اما من شکایت نکردم به جز مورد آخر در مورد زمینهای کیاشهر که از طریق مراجع قانونی پیگیری کردم. متاسفانه در این بین دو سه نفر با نامردی به من تهمت زدند. اول باید تحقیق شود و بعد صحبتها مطرح شود.
اینها همه مسائل حاشیهای است و استقلال باید برای همه مهم باشئد. امیدواریم طرحی ریخته شود که باشگاهها به صورت خصوصی اداره شوند. سال آخری که در استقلال بودم موافقت آقای سعیدلو را برای فروش کمپ گرفتم. آن زمان این مجموعه ۵۰۰ میلیارد تومان مشتری داشت.
بحث ساخت استادیوم ۳۵ هزار نفری هم باعث شد از شما انتقاداتی صورت بگیرد.
این هم جزو مسائلی است که خیلیها نمیدانستند. وقتی یک بچه به دنیا میآید مادر ۹ ماه باید سختی بکشد تا او به دنیا بیاید. فرایند همه چیز باید طی شود. من آن زمان محاسبه کردم که با بخشی از پول فروش کمپ میشود در اتوبان تهران- کرج یک استادیوم خوب بسازیم. جالب است ترکیهایها ۱۴ ماهه توافق کردند استادیوم را به ما تحویل دهند. کل هزینههای آن استادیوم حدود ۵۰ الی ۶۰ میلیارد میشد و با بقیه آن پول میتوانستیم یک حساب در بانک باز کنیم تا سودش را هزینههای باشگاه کنیم. آیا این طرح، طرح بدی بود، اما متاسفانه مدیر عوض شد و مدیر بعدی هم اعتقاد داشت اصلا آن زمین مال ما نیست.
مدیر بعد از آن هم که آنقدر گرفتار بود آنجا را رها کرد. من ۲۰ سال پیش این زمین را گرفته بودم و کارهایش تا الان طول کشیده چرا؟ چون من رفتهام و آمدهام. هر بار هم از استقلال رفتم یک آجر روی آجر نگذاشتند. همه کارهای آن کمپ را من انجام دادم. منظور از من یعنی مجموعه باشگاهی که من در آن فعالیت داشتم.
شما آقای حسین علوی را میشناسید؟
مکث میکند… دقیقا الان حضور ذهن ندارم.
همان بازیکنی که توسط آقای رسولینژاد به شما معرفی و در تیم استقلال تمرین میکرد.
یادم هست آن زمان آقای رسولینژاد چنین بازیکنی را معرفی کرد. این بازیکن مربوط به تیمهای پایه بود و معمولا مدیران هم وغمشان را روی تیمهای بزرگسال میگذارند. آن زمان این بازیکن را به ما معرفی کردند که از او تست بگیرم. البته بعد از مدتی تمرین کنار تیم ما از استقلال جدا شد و من خبری از او نداشتم تا اینکه دو سه روز پیش متوجه شدم آقای سعادتمند به او حکم داده است.
هدف ما از مطرح کردن این سؤال این بود که کدام نماینده مجلس این بازیکن را به رسولینژاد معرفی کرده بود.
واقعا از این موضوع اطلاعاتی ندارم.
شما هم زمانی حکم مشاور در استقلال را به افراد مختلف میدادید. تحلیل شما از این حکم توسط سعادتمند چیست؟
هر کسی برای خودش تصمیماتی میگیرد و من حق ندارم در مورد تصمیم مدیرعامل استقلال صحبت کنم. حتما سعادتمند صلاح دیده علوی را انتخاب کند.
در آن ۱۰-۱۵ روزی که شما مدیرعامل استقلال بودید وزارت ورزش کسی را برای حضور در باشگاه استقلال به شما معرفی نکرد؟
باز هم میگویم اگر احساس میکردم در آن فضا میتوانستم کار کنم ادامه میدادم، چون من کسی نیستم که از بدهی بترسم. در مجموع شرایط را برای ماندن خوب ندیدم. وقتی یک نفر را به وزارتخانه تحمیل میکنید طبیعی است که آنها شما را دوست نداشته باشند. اما این صحبت را انجام دهم که همه مشکلات رانمیخواهم گردن وزیر بیندازم. الان هم که در استقلال نیستم تا یک عده بگویند، چون حکم کرده تعریف میکند. متاسفانه در وزارتخانه افراد کم لطفی هستند که برای من مانع درست کردند و بداخلاقی آنها اجازه نداد من به کارم ادامه دهم. من به نفع استقلال کنار کشیدم تا کسی بیاید که در اینجا موفق شود. تاکید میکنم در کنار این اتفاقات بدهیها و بیماریام در کنار رفتن از استقلال تاثیر داشت.
بعد از جداییتان از استقلال با سلطانیفر صحبت نکردید؟
خیر اصلا با هم حرفی نزدیم.
و صحبت پایانی؟
خطاب به هواداران استقلال میگویم پشت تیمممان بایستیم. میدانم هواداران خیلی زجر کشیدند، اما به من هم تهمتهای زیادی زده شد. گفتند استراماچونی را فتحاللهزاده فراری داده، اما شما باور نکنید. تنها کسی که با عشق دوست داشت استراماچونی برگردد من بودم. الان بخشی از قضایا برای هواداران روشن شده و بخش دیگری به زودی روشن میشود. بعد از رفتن استراماچونی از طریق رحمان رضایی اقدام کردم تا او را برگردانم، اما من را دور زدند و قیچی شدم. امیدوارم رحمان رضایی یک روز واقعیتها را بگوید، چون تار و پود من استقلالی است و همیشه برای موفقیت تیم تلاش کردم. به هواداران قول میدهم اگر آقایان دلایل رفتن استراماچونی را افشا نکنند من به کمک هواداران این موضوع را روشن خواهم کرد.