پرسپولیس همه چیزها را به نفع خود، انگار مهندسی کرده است! بیشترین پیروزیها! بیشترین گلهای منجر به برد! بیشترین کلینشیتها و…
یک چند وقتی بود که یادمان رفته بود، چه داریم و چه نداریم؟ چه هستیم و چه نیستیم! چقدر سوار بر امواج احساس حرکت میکنیم یا منطقی بودن را بلد شدهایم!
لیگ یک به همه این موارد جواب داد! سر ننهادن به واقعیت! پندارگرایی در تحلیل وقایع! توسل به بهانههای داهی! دوباره و سهباره و سیصدباره از دستهای پشت پرده گفتن برای آنکه «علت» اصلی بیماری خود را نفهمیدن و حتی دعواهای بیدلیل در روزهایی که دیگر از تماشاگر و تماشاگرنما، هر دو خبری نیست! تماشاگرنما نیست ولی بازیکننما که هست؟ ولی مربی شما که هست، ولی همه عالم را متهم کردن که هست؟
و لیگ یک پردهای است از پردههای روشن و تمامنمای فوتبال ایران! همهچیز دارد تا هیچچیز نداشته باشد! همه کار میکند تا کار اصلی اش را- بازی کردن صحیح را- انجام ندهد! ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند و «تو» از این همه دقت و نظم از دسترفته، هیچ فایدهای نمیبری!
مهندسی لیگ برتر، توسط پرسپولیس
پرسپولیس همه چیزها را به نفع خود، انگار مهندسی کرده است! بیشترین پیروزیها! بیشترین گلهای منجر به برد! بیشترین کلینشیتها و… در همهچیز بهتر و بیشتر! پرسپولیس بازی به بازی، فاصله خود را زیاد میکند! و پرسپولیس، بازی به بازی عاقلانهتر بازی میکند! ویژگیهای دیگری هم برای پرسپولیس باید قائل شد:
ارادهایترین تیم محسوب میشود!
این هفته، حریف پرسپولیس از اهواز میآید! فولادی که رقیب است برای همه! تیمی که در ایجاد نوعی از جنگ روانی هم موفق است، استفاده از چند و، چونهای «کرونا» با پرسشهایی که حریفان را به برنامه بازیهای خود حساس کرده است! استقلال چرا باید بعد از پرسپولیس به میدان برود؟ این سؤالی است که ارزش مطرح شدن پیدا کرده است!
پرسپولیس- فولاد، آنهم در حالی که مهدی طارمی در پرتغال بهترین گلها را میزند و بهترین گلزن لقب میگیرد! پرسپولیس و فولاد، آنهم در روزی که بسته ماندن دروازه تیم ماریتیمو- تیم امیر عابدزاده- توجه همه را جلب کرده! دروازهبانی که در سوپرلیگ پرتغال، مورد توجه قرار گرفته است! و پرسپولیس در اقدامی لازم علیرضا بیرانوند را هم به بلژیک صادر کرد، کاری که باید میشد! رسمی که باید معمول هم بشود! بازیکن دادن بهجای بازیکن گرفتن!
سپاهان در پرهیز از بازی هرکی به هرکی
لیگ برتر، هنوز نتوانسته است که از برتریهای آخر فصل خود، آنطور که باید و شاید استفاده کند! لیگ برتر، فصلبندی کردن کتاب فوتبال ایرانی را در فصول هر سال هنوز بلد نیست! حتی با اقدام به تغییرات پرسنلی، باز هم با همان آش کشک خاله طرفیم که بخوریم یا نخوریم، پایمان نوشته شده است و نوشته هم میشود!
تراکتور با سپاهان، یک امتحان خوب برای بازی کنترل شده از سوی سپاهان است که آیا به دانستگی حرکاتش میپردازد یا فوتبال «هرکی، هرکی» را ترجیح میدهد!
امیر ابزار این نوع فوتبال را فعلاً ندارد! سپاهان بازیکنانی ندارد که برای نداشتنش خیلی هم خرج کرده است! و به نظر نمیرسد که این اشکالات را نشناسد!
استقلال و خودسازی لازمش
بازیهای خوب این هفته لیگ، ادامه دارد! نفت آبادان با استقلال تهران، یک بازی هنری، اما از دو جنس متفاوت! آبادانیها، تکنیک فردی را دوست میدارند، استقلالیها بازی گروهی را به لذت لحظههای ناب درمیآورند! لیگ برتر آنجا که فوتبال ریشه دارد و دیدن هم دارد! «کووید ١٩» مانع تماشایی شدن فوتبال در تیمهای اصیل و صاحب سبک نمیشود! مثل ملاقات سپاهان- تراکتور!
سپاهان و تراکتور اغواگریهای خاص خود را دارند! سپاهان، میداند که باید لیگ برتر را به نفع جامحذفی و به سود لیگ آسیا به یک تخته پرش تبدیل کند. درست مثل استقلال، اگر مجیدی نگاهی استراتژیک داشته باشد! اگر فرهاد تقسیم قوای بازیکنانش را در واقع بلد باشد! سپاهان باید کیروش استنلی را که به هنگام شکار «دردش» گرفته، برای بازیهای مهم و سرنوشتساز لیگ آسیا و جام حذفی بسازد! فرهاد مجیدی هم همین خواسته را خودش بر گردن خودش میگذارد، با ساختن و آماده کردن دیاباته و راه انداختن و کارآمد کردن فرشید اسماعیلی، برای داشتن یک مثل دلخواه!