آشتی به معنای نبود اختلاف نیست؛ بلکه به معنای کنترل مسالمت آمیز کشمکش هاست. «رونالد ریگان».
همیشه با مادرم یک رابطهی پرآشوب داشتم. رابطهای پر از: کشمکش، منازعه و عصبانیت… پس از گذشت سالها ارتباط نادرست و بحث و مشاجرههای فراوان به این نتیجه رسیدم هرچقدر هم که اشتباه کردیم، وقت آشتی فرا رسیده است. برای این کار مجبور شدم به گذشته رجوع کنم و با خودم روراست باشم؛ زیرا کاری که در نهایت انجام داده بودم، نه تنها باعث آسیب زدن به روابطمان شده بود، بلکه داشت از درون مرا میخورد.
من و مادرم آن را عملی کردیم؛ نه به این دلیل که در گذشته به اندازهی کافی تلاش نکرده بودم، بلکه به این دلیل که میدانستم اگر این کار را نکنم، پشیمان خواهم شد.
این بدین معنی نبود که او مایل است، احساسات من را بپذیرد یا یکدفعه به دو دوست صمیمی تبدیل شویم؛ اما این فرصتی بود تا رابطهی خود را بهبود بخشیم؛ خواه میخواست صحبتمان با وضعیت آب و هوا شروع شود؛ خواه درمورد تعطیلات آخر هفته.
اکنون پیش مادرم هستم و زندگیم را در کنار او ادامه میدهم؛ و صادقانه بگویم این رابطهی مادر-دختریای نیست که همیشه آرزویش را داشتم، اما با هم یک رابطهی خوب داریم و چیزهایی که قبلا نداشتیم را، حالا در کنار یکدیگر تجربه میکنیم.
و اینجا همان نقطهای است که میتوانیم روابط خود را با احترام و عشق به یکدیگر، احیا کنیم. ما از یک رابطه صحبت میکنیم و برداشتن این قدم، شجاعت میطلبد. البته برخی روابط حل شدنی نیستند و این منطقی ست. اما بسته به انتخابتان دارد. شما باید از خودتان سوال کنید: صادقانه چه چیزی را میخواهید؟
۷ راهکار زیر باعث بهبود روابط من و مادرم شد:
به خودتان دروغ نگویید
اگر دربارهی اینکه چه چیزی درست و چه چیزی غلط است، به خودمان دروغ بگوییم، نفسمان را نابود خواهیم کرد.
رابطهی پر تنش من و مادرم ناراحت کننده بود. من باید احساساتم را نشان میدادم و برنامهای برای بیان آن ترتیب میدادم تا درخواستم از طرف او سرکوب یا نادیده گرفته نشود. هنگامی که با خودم روراست شدم، احساس کردم باید با ترس هایم روبرو شوم.
شجاع باشید و رو به جلو حرکت کنید
اظهار تاسف راهی است تا از طریق آن به قولتان عمل کنید و اولین گام موثر شما به منظور فرصت دادن به طرف مقابتان است، تا بداند قصد حل مشکل را دارید نه دامن زدن به آن.
اولین گامی که برداشتم، کنار گذاشتن غرور و اطمینان به خودم بود. من نمیدانستم او مرا میپذیرد یا خیر؛ اما این ریسک را کردم و اولین قدم را برای بازسازی آنچه بینمان شکسته بود، برداشتم که این نشان دهندهی شجاعت من بود.
دل و جرئت خود را نشان دهید
پشیمان بودن راهی برای نشان دادن صداقت است. اما اظهار ندامت کار سادهای نیست، اگر این رابطه برایتان ارزشمند است، سخت نگیرید.
حالت دفاعی نیز نگیرید. به خودتان بگویید ممکن است گاهی طرف مقابلتان با شما مخالفت کند و این مسئلهای نیست. وقتی با مادرم صحبت کردم، درد و رنجم در طول این سالها را برای او بیان کردم. همه چیز را خالصانه گفتم و با او صادق بودم؛ طوری که انگار اولین بار است مرا ملاقات میکند. با این حال او خیلی خودمانی برخورد کرد.
من در آن لحظه روراست، بخشودنی و حساس بودم و این تنها راه برای نشان دادن خودِ واقعی من بود.
رک و مهربان باشید
من به مادرم برای قهر بودنش با من حق میدادم و این موضوع را محرمانه به خودش گفتم، چون با کس دیگری دربارهی این موضوع حرف نزده بودم. به جز مادرم هیچ کس نمیتوانست این مسئله را درک کند، چون او هم مانند من رنجیده خاطر بود.
به صحبتهای افراد دیگر گوش دهید و با کسانی که تجربههای مشترک دارید، صحبت کنید. احساسات درست و اشتباه وجود ندارد؛ پس باید خود را جای آنها قرار دهید. به همان اندازه که شنیدن درد و رنجهای مادرم سخت بود، خودم را جای او قرار دادم و این به من دید واضحی از آنچه که او در این مدت تجربه کرده بود، میداد. ما فرصتی برای بخشیدن و درک یکدیگر فراهم کرده بودیم.
معامله کنید
برای بخشیدنِ بی، چون و چرا مشتاق باشید.
آشتی کردن یک راه عادلانه و ارزشمند برای آوردن عشق و توجه به رابطه تان است و این بدان معنا نیست که شما باید ارزشها و اعتقادات خود را قربانی کنید. این به این معنی است که وقتی طرف مقابلتان پیشقدم میشود، شما نیز مایل باشید او را ببخشید و هرآنچه که برای به دست آوردن دل او لازم است، را انجام دهید.
دقیقا همان گونه که من به مادرم در مورد توقعاتم از رابطه مان گفتم، او نیز همین کار را کرد. ما آشتی کردیم و توافق کردیم در مواقعی که به حمایت هم نیاز داریم، آن را از یکدیگر دریغ نکنیم.
محدودیتهای خود را مشخص کنید
یک تصور غلط دربارهی حد و مرزِ میان افراد، این است که آدمها را از هم دور میکند؛ اما این واقعیت ندارد.
این حد و مرزها برای نشان دادن احترام به خود و دیگران است. اگر چیزی باعث ناراحتی شما میشود، حتما مرزی برای آن تعیین کرده اید تا نتوانید راحت به دیگران بگویید که آن عاقلانه نیست. از طرفی نمیخواهید به طور عمدی وارد حد و مرز دیگران شوید و آنها را ناراحت کنید، پس چرا اجازه میدهید دیگران این کار را با شما بکنند؟!
یکی از بزرگترین موانع میان من و مادرم، نبود حد و مرز در رابطه مان بود. وقتی مرزهای خود را ایجاد کردم، احساس امنیت بیشتری به من دست داد. او نیز مرزهای خود را مشخص کرد و به نظر رسید احترام میان ما شکل گرفت.
حد و مرزهای از پیش تعیین شده، پایه و اساس تمام روابط سالم است.
تا آخر ادامه دهید
آشتی کردن کار سختی است؛ مخصوصا وقتی قرار است اعتماد مجدد شکل بگیرد و رابطه احیا شود. پس این حس اعتماد باید در جملات شما به طرف مقابل حس شود.
تماسهای تلفنی و پیامهای من به مادرم ممکن است شبیه یک عمل ساده به نظر برسد؛ اما این اقدام با توجه به گذشتهای که با یکدیگر داشتیم، کار خیلی بزرگی بود! و این کاری بود که باید انجامش میدادیم؛ به این دلیل که رابطه مان رو به جلو حرکت کند و درجا نزند.
اگر رابطهی شما مانند یک دوی مارتون است که تصور نمیکنید در پایان برندهی مسابقه باشید، این بدین معنی است که تکنیکهایی که در روابط خود به کار میبرید، اشتباه است.
اشکالی ندارد اگر شکست بخوریم، اشتباه کنیم و یا حتی ناامید شویم؛ ما انسان هستیم. پیشرفت میکنیم و با آن روابطمان را حفظ میکنیم و به این صورت بقیه زندگی مان را شکل میدهیم.
به خود و رابطه تان برای موفقیت، فرصت آشتی بدهید. کار آسانی نیست؛ ممکن است دردناک و با خرد شدن غرورتان همراه باشد، اما ارزش تلاش را دارد.