مریم خدارحمی، بازیگر سریال «دخترم نرگس» معتقد است که اگر بودجه بیشتری به این سریال تعلق میگرفت، بیشتر به کیفیت سریال پرداخته میشد
مخاطبان پر و پا قرص تلویزیون به تازگی شاهد پخش سریالی با نام «دخترم نرگس» از شبکه یک سیما بودند، سریالی که شاید به نظر میآمد موضوع آن تکراری باشد اما با جلوتر رفتن داستان مشخص شد که مقداری با تصورات تفاوت دارد. مریم خدارحمی یکی از بازیگران نقش اصلی سریال بود که سالها از تلویزیون فاصله گرفته بود و ما کمتر شاهد نقش آفرینی او در عرصه تلویزیون بودیم او که پس از بازی در این سریال دوباره به جایگاه قبلی خود بازگشت از کمبود بودجه و بی توجهی به سریال سازی در شهرستان گلایه داشت. به همین بهانه با او به گفت و گو نشستیم که در ادامه میخوانید.
مدت طولانی بود که فعالیت نداشتید. چرا حضورتان کمرنگ شده بود؟ با تلویزیون قهر کرده بودید یا خداحافظی؟
موضوع قهر و خداحافظی نبود. من یک مدتی احساس کردم که بهتر است آدم در بعضی از نقشها بازی نکند و از کار دور باشد تا اینکه فعالیت کند اما از کار راضی نباشد. در واقع کیفیت را به کمیت ترجیح دادم.
زمانی از این تصمیمم اطمینان حاصل کردم که برای بازی در فصل اول سریال «بچه مهندس» به من پیشنهاد بازی دادند. فیلمنامه سریال کامل نبود و به من گفته بودند که قرار است نقش اصلی باشم اما فیلمنامه که جلوتر رفت دیدم خیلی در آن سریال حضور ندارم و در چنین شرایطی روحیه آدم به شدت از بین میرود. چرا که من یک سری فعالیت انجام دادم و زحمت کشیدم و زمانی که میبینم آنطور که باید و شاید به من و امثال من بها داده نمیشود، آزرده خاطر میشوم، به همین دلیل تصمیم گرفتم مقداری فاصله بگیرم تا نقشی که در شان من باشد به من پیشنهاد شود. تا اینکه سریال«دخترم نرگس» به من پیشنهاد شد و بازخوردهای خوبی را هم از مخاطبان دریافت کردیم. نرگس محوریت قصه و بسیار پر چالش بود و زمانی که فیلمنامه را خواندم پذیرفتم که پس ازسالها دوری از کار دوباره به کار بازگردم.
خب این کناره گیری شما از فضای تصویر باعث نشد که کارگردانان شما را فراموش کنند؟
من سالیان سال است که در عرصه تصویر فعالیت کردم و بسیاری نیز مرا میشناسند اینگونه نیست که بگویم شناخته شده نیستم. یک جایی تصمیم میگیری که حضور پیدا کنی تا مطلقا فراموش نشوی اما به قدری گاهی اندازه نقشی که پیشنهاد میشود پایین است که کلا ترجیح میدهی فراموش شوی. به همین دلیل عدهای به طور کلی فراموش شدن و در خانه نشستند را انتخاب کردند و عدهای دیگر هم رفتند یک شغل دیگر پیدا کردند تا به گونهای خرج زندگیشان را بدهند.
من بازی در «دخترم نرگس» را پذیرفتم چون احساس کردم کیفیت بالایی دارد. هرچند که مجبور بودم پنج ماه از خانواده دور باشم، اما به نظر من ارزشش را داشت و بازخوردهای خوبی هم گرفتم. البته که سختیهای کار بسیار زیاد بود به طور مثال مسئله بودجه خیلی مهم بود و متاسفانه بودجه شهرستانها از بودجه سریال سازی در تهران کمتر است و این خودش یک مشکل بزرگ است.
جرا برای ساخت این فیلم از تهران خارج شدید و به ارومیه رفتید؟ امکان اینکه این فیلم در تهران یا هر جای دیگری ساخته شود وجود داشت. چرا که خیلی به فرهنگ و آداب و رسوم مردم ارومیه نپرداخته بود.
آقای باقر پیران، نویسنده و کارگردان این سریال اهل ارومیه هستند و آقای پیران قصد داشت این فیلم را برای استان خودشان و بازیگران خودشان تولید کند و این موضوع هم بسیار درست است باید به هنرمندان شهرستان پرداخته شود من اصالتا اصفهانی هستم اما چون تولیدات در آنجا ضعیف و کم است مجبور شدم به تهران بیایم تا در کنار هنرمندان پایتخت فعالیتم را ادامه دهم. این سریال هم برای بومیان آن منطقه ساخته شده بود اما برای اینکه سریال از شبکه سراسری پخش شود باید چند بازیگر شناخته شده هم در آن ایفای نقش میکردند.
من سالیان سال است که در عرصه تصویر فعالیت کردم و بسیاری نیز مرا میشناسند اینگونه نیست که بگویم شناخته شده نیستم. یک جایی تصمیم میگیری که حضور پیدا کنی تا مطلقا فراموش نشوی اما به قدری گاهی اندازه نقشی که پیشنهاد میشود پایین است که کلا ترجیح میدهی فراموش شوی. به همین دلیل عدهای به طور کلی فراموش شدن و در خانه نشستند را انتخاب کردند و عدهای دیگر هم رفتند یک شغل دیگر پیدا کردند تا به گونهای خرج زندگیشان را بدهند.
اگر یک روزی توجه به سریال سازی در شهرستانها افزایش پیدا کند شما حاضرید به شهر خودتان برگردید و برای شبکه اصفهان بازی کنید؟
بله، اگر تولیدات بهتر شود، بودجه کافی بدهند و کارهای با کیفیت ساخته شود حتما بازمیگردم به شهرم چون در ابتدا من کارم را در اصفهان آغاز کردم و چه کسی بدش میآید که در شهر و دیار خود بماند؟ اما متاسفانه هنرمندان شهرستان بیکارند و خیلی بها داده نمیشود، در صورتی که بسیار نیاز است.
فکر میکنید این سریال به قدری تاثیرگذار بود که دیگر کارگردانها نیز به این فکر بیفتند که به شهر و دیار خودشان بازگردند و از بازیگران بومی آنجا استفاده کنند؟
من امیدوارم که این اتفاق بیفتد اما چیزی که وجود دارد این است که بیشتر تمرکز در تهران است. این موضوع یک برنامه ریزی بزرگ میخواهد. من امیدوارم این اتفاق بیفتد اما کمبود بودجه برای ساخت سریال در شهرستان نیز خودش یک مشکل بزرگ است.
ما۲۷ قسمت را در پنج ماه کار کردیم و تمام عوامل به سختی و با بودجه کم این سریال را ساختند، حتی مهلت ما به قدری کم بود که فرصت تمرین و دور خوانی هم نداشتیم. این فشارهای مالی در کاهش کیفیت کار تاثیر گذار بود و امکانش هست که یک بودجه بیشتری بدهند تا عوامل هم با دقت بیشتری روی کار متمرکز شوند.
یعنی معتقدید یکی از دلایل اصلی اُفت کیفیت سریالهای تلویزیون در تمام شبکهها مشکل بودجه است؟
بله، صد درصد یکی از موارد بودجه است و مورد دیگر نیز تنوع در بازیگر است ما بسیار شاهد این موضوع هستیم که همزمان دو سریال از تلویزیون پخش میشود و بازیگرانی که در سریال اول بازی کردند در سریال دوم هم بازی کردند و بسیار این اتفاق میاُفتد و همین موضوع باعث میشود تا طیف وسیعی از بازیگران کنار گذاشته شوند و عده معدودی دائم دیده شوند و متاسفانه هیچ نظارتی هم روی آن انجام نمیشود. خود من فراموش شده بودم و این موضوع بسیار طبیعی است که فراموش شویم چون به اندازه کافی به بازیگرها بها داده نمیشود، فقط عده معدودی هستند که خیلی فعالند و به آنها خیلی توجه میشود و این تنها حرف من نیست، حرف جمعیت زیادی است. که آیا امیدی هست که که یک تقسیم کار عادلانه شکل بگیرد؟ در کل من این سریال را بسیار دوست داشتم و به شدت شخصیت نرگس را باور کرده بودم. علاوه بر تمام این مواد باور دارم که هم نویسندگی کار و هم کارگردانی آن بسیار قوی بود.
یک چیزی درباره نقش نرگس وجود دارد و ان هم این است که اگر کسی بفهمد فرزند یک خانواده نیست، باید رفتارش با اعضای خانوادهاش تغییر کند؟
نه اینگونه نیست، اما روزی که ما رفته بودیم روابط عمومی سازمان و به تلفنها پاسخ میدادیم خانمی تماس گرفت و گفت موضوع مشابه این سریال برای یکی از اقوام ما اتفاق افتاد و آن دختر بسیار بی معرفت بود و زمانی که خانواده واقعی خود را پیدا کرد، خانوادهاش را رها کرد و با آنها به انگلستان مهاجرت کرد. تربیت آدمها بسیار متفاوت است، نرگس داستان از یک خانواده اصیل بود و خانواده بسیار درستی داشت.
خود من فراموش شده بودم و این موضوع بسیار طبیعی است که فراموش شویم چون به اندازه کافی به بازیگرها بها داده نمیشود، فقط عده معدودی هستند که خیلی فعالند و به آنها خیلی توجه میشود و این تنها حرف من نیست، حرف جمعیت زیادی است. که آیا امیدی هست که که یک تقسیم کار عادلانه شکل بگیرد؟
همه آدمها در شخصیتشان یک نقص و رفتار نادرستی دارند، به نظر شما شخصیت نرگس خیلی سفید نبود؟ یعنی این نقش برای خودتان باور پذیر بود؟
اینکه شخصیت نرگس خیلی سفید بود را قبول دارم. شاید شخصیت نرگس یک مقدار دورتر از افراد جامعه باشد، اما من میگویم حداقل در آثار هنریمان آن دختر ایدهآل را نشان دهیم تا شاید عدهای را به انجام رفتار درست تشویق کند. بسیاری به من گفتند آنقدر کاراکتر نرگس برای ما جذاب بود که ما خواندن نماز اول وقت را شروع کردیم یا رفتارمان با والدینمان تغییر پیدا کرد. به نظر من نشان دادن ایده آلهای اخلاقی در آثار هنری ایرادی ندارد و ممکن است مخاطب را در برخی زمینهها تشویق کند.
شما در این سریال با آقای محمود پاکنیت برای اولین بار همبازی شدید.
بله و ایشان به معنای واقعی کلمه فرشتهاند. به قدری این انسان شریف و بزرگ و با شخصیت و نجیب بود که شما اصلا احساس نمیکردید که ایشان پدر واقعیتان نیست. از بازی کردن در کنار ایشان بسیار لذت بردم. گفتید شخصیت نرگس سفید است؛ آقای پاکنیت دقیقا همچین شخصیتی دارد.
اگر در سینما پیشنهادی داشته باشید حاضرید وارد این عرصه شوید؟
من تا کنون کار سینمایی نداشتم و هرچند که تلویزیون یکسری چهارچوبها دارد اما ترجیحم تلویزیون است اما این به این معنا نیست که اصلا نمیخواهم در سینما بازی کنم قطعا دوست دارم یکبار آنجا را امتحان کنم اما ترجیحم تلویزیون است به دو دلیل اول اینکه فضای سفیدتری دارد، دوم اینکه بدون واسطه وارد خانههای مردم میشویم .