«تراکتور با دایی به توافق نرسید»؛ این جمله بخشی از خبر مهم روز گذشته در حوزه ورزش بود که نشان میداد تراکتوریها و در رأس آن زنوزی، مالک این باشگاه، برای فصل بعد با علی دایی مذاکره کردهاند تا هدایت این باشگاه را بر عهده بگیرد، ولی از قرار به توافق نرسیدهاند. اگرچه این خبر اندکی بعد با بیانیه باشگاه تراکتور و حمایت از سرمربی کنونیاش بهنوعی تکذیب شد، ولی همچنان به ابهام موجود درباره شرایط ممنوعالکاری علی دایی دامن زد.
«شهریار» فوتبال ایران، اردیبهشت ۱۳۹۸ از باشگاه سایپا برکنار شد و بعد از آن دیگر نتوانست بهعنوان سرمربی در فوتبال ایران فعالیت کند. شایعههای زیادی به راه افتاده که صحبتهای علی دایی در کنفرانس خبری بعد از قطع همکاری با سایپا، دلیل اصلی ممنوعیت حضورش در فوتبال ایران است. دایی در آن کنفرانس، اشارهای به مصطفی مدبر، مدیرعامل این باشگاه کرده و با طعنه درباره «گذشته طلایی»اش حرف زد. او از تغییر اسم و فامیل مصطفی مدبر حرف زد و گفت پیشتر او را به نام سردار غفور میشناخته و برایش عجیب است که چطور ثبتاحوال اسم و فامیل یک نفر را کلا عوض کرده است!
بعد از آن صحبتها، خبر رسید دایی «حرفهایی را که نباید میزده، به زبان آورده است» و دیگر اجازه فعالیت در فوتبال ایران را ندارد. این موضوع به صورت رسمی جایی منتشر یا عنوان نشده است، ولی دوری طولانیمدت دایی از سطح اول فوتبال ایران و اتفاقات پس از آن، رفتهرفته این شایعه را به واقعیت تبدیل کرد. خود علی دایی هم تابهحال چند بار به این موضوع واکنش نشان داده است؛ او همان ماههای نخست راهافتادن این شایعه، خیلی مختصر و با تردید درباره ممنوعالفعالیتی خود حرف زد و گفت: «چنین مسائلی بعید نیست و شاید هم خیلی محتمل باشد، اما من مگر وابسته به فوتبال هستم که بخواهم ناراحت شوم؟ من همیشه حرف حق را میزنم و تا آخرش هم پای حرفم هستم. بههرحال این خبر که عنوان شده شایعه است، شاید حقیقت داشته باشد. پیشبینی میکردم که این اتفاق رخ بدهد. خیلی وقت است که تمام هموغم خود را گذاشتهاند تا امثال من را بین مردم بد و خراب کنند که البته خدا را شکر عزت و ذلت را خدا میدهد و به هدفشان نمیرسند».
این شایعه وقتی بیشتر واقعی شد که خبر رسید علی دایی گزینه نخست و نهایی نشستن روی نیمکت تیم ملی است و قرار است بعد از مارک ویلموتس، سرمربی جدید ایران باشد. بهناگاه و با وجود مذاکرات اولیهای که بین مسئولان فدراسیون فوتبال و علی دایی صورت گرفته بود، او از دور مربیان انتخابی خارج و عنوان شد قرار است قلعهنویی هدایت تیم ملی را بر عهده بگیرد. صحبتهای علی دایی بعد از این اتفاق نشان میداد شایعهها قویتر از چیزی هستند که تصور میشود. او از «ردصلاحیتش» از سوی وزارت ورزش گفت و خبر داد که بهتر است صلاحیتش «از نهادهای اطلاعاتی رسمی» استعلام شود؛ «مخالف اصلی حضور من در تیم ملی، وزارت ورزش بود. نهادهایی که باید صلاحیت من را تأیید کنند، نهادهای اطلاعاتی رسمی کشور هستند که از فدراسیون فوتبال میخواهم از این نهادها صلاحیت من را بگیرند. این مسائل دخیل نیست، بلکه مسائل پشت پرده وجود دارد».
مسائل پشت پرده مورد اشاره دایی، همان شایعههایی بود که میگفتند او اجازه فعالیت در فضای فوتبال را ندارد. با وجود چنین رخدادهای عجیبوغریبی، دایی هرازچندگاهی گزینه سرمربیگری در یکی از تیمهای لیگبرتری میشود؛ اتفاقی که علامتسؤالها درباره ممنوعالفعالیتی او را زیر سؤال میبرد؛ در واقع اگر او اجازه کارکردن ندارد، این مورد باید به گوش مسئولان رسیده باشد و اگر هم اجازه کارکردن دارد، چطور است که مربیای مثل او مدتهاست از میادین دور است؟ صنعت نفت، ذوبآهن و شهرخودرو، تیمهایی بودهاند که در این فاصله زمانی خبر از مذاکره با علی دایی دادهاند، ولی مسئولان هر تیم بلافاصله خبر دادهاند نتوانستهاند با این مربی به توافق برسند. علاقه دایی به مربیگری در تهران، همواره یکی از احتمالات قویای بوده که برای رد این پیشنهادها عنوان شده است.
حالا هم که علاوه بر تراکتور به نظر میرسد علی دایی کاندیدای مربیگری در سپاهان برای فصل بعد است؛ این به آن معناست که او هنوز هم پیشنهادهای قویای دارد، ولی یا «نمیخواهد» یا «نمیخواهند» که دوباره وارد چرخه فوتبال شود. با علم به این موضوع، سؤالی شکل گرفته که آیا باشگاههای ایرانی با مطرحکردن نام علی دایی در پی راهاندازی یک شوی تبلیغاتی برای هوادارانشان هستند؟ تیمهای متمولی که از پس هزینههای مدنظر دایی برای ساختن تیمی جدید برمیآیند، اینروزها او را در فهرست کاندیداهای رسمیشان برای فصل بعد قرار میدهند. اگر آنها از شرایط بهوجودآمده برای علی دایی باخبر هستند و برای داشتنش پا پیش گذاشتهاند، پس سؤال جدیدی رو میشود؛ آیا علی دایی ممنوعیتی ندارد و میتواند از این به بعد دوباره کارش را در فوتبال ایران از سر بگیرد؟