باشگاه استقلال فقط برای بر هم ریختن آرامش خود در آستانه نیمهنهایی و فینال جام حذفی هر اقدامی علیه خود نکرد، بلکه برای لیگ قهرمانان آسیا نیز زمینه هر بحرانی را آماده ساخت تا سنگ تمام بگذارد.
حیرتآور است که یک باشگاه پس از نایبقهرمانی در لیگ برتر و در موقعیتی که میتوانست با ادامه روند مثبت تیمش به سمت قهرمانی در جام حذفی و موفقیت در لیگ قهرمانان آسیا حمله کند، با چند تصمیم غلط و چند شایعه و چند اظهارنظر نسنجیده خود را به دام حاشیههای خانمانسوز بیندازد و همه شانسهای موفقیت خود را بسوزاند.
احمد سعادتمند که اولین تجربه خود را در مدیریت یک باشگاه حرفهای پشت سر میگذارد، بدون آنکه سابقه یا زیستهای در فوتبال حرفهای داشته باشد، با رفتارها و تصمیماتش تیمی را دچار بحران کرد که به سمت موفقیتهای بیشتر قدم برمیداشت. مدیریت یک باشگاه کار سادهای نیست که در آن هر تصمیم شتابزده و هر اظهارنظر نسنجیدهای بدون عواقب باشد. در فوتبال همه چیز سریع اتفاق میافتد و یک تیم همیشه در یک چشم برهمزدن در خطر بحران است.
استقلال باید خیلی زود اردوی خود را در قطر آغاز کند اما نه میداند سرمربیاش کیست، نه میداند سرپرست جدید تیم کیست و نه حتی درباره قرارداد بازیکنانش تصمیم گرفته است. با شایعه حضور آندرهآ استراماچونی نمیتوان در لیگ قهرمانان آسیا بازی کرد. شایعه حضور استراماچونی برای استقلال مربی نمیشود و انتخاب مربی موقت نیز نمیتواند تضمینکننده موفقیت استقلال در لیگ قهرمانان آسیا باشد.
این تیم میتوانست با فرهاد مجیدی و بدون حواشی دو هفته اخیر، جام حذفی را مال خود کند و فرصت موفقیت در لیگ قهرمانان را داشته باشد اما حالا مربی خود را از دست داده است و نمیداند چرا در کار خود چنین گرههایی ایجاد کرده است. شاید بگویید فرهاد مجیدی میتوانست بدون حساسیت به رفتارهای باشگاه، سهلانگارانه به کارش ادامه دهد اما تصمیم او واکنش سختگیرانه و جدی بود و این از حقوق بدیهی اوست که در مقابل رفتار باشگاه تا چه اندازه سختگیر باشد. این اندازه سختگیری را در چنین موقعیتی مربی بر اساس برداشت خود تعیین میکند.
باشگاه استقلال اما مسئول است که منافع خود را بشناسد، همکاریاش با یک مربی را طبق سیاستهایش ادامه دهد و مسئولیت تصمیماتش را نیز بپذیرد. فرهاد مجیدی درست یا غلط استعفا داد و رفت اما استقلال به عنوان باشگاه باید پاسخگو باشد که چرا در آستانه لیگ قهرمانان آسیا چنین وضعیت ناهنجاری را تجربه میکند. آنچه بر باشگاه استقلال میگذرد، نمیتواند دورنمای خوبی برای این باشگاه بسازد. حتی با بازگشت استراماچونی، مسئولیت این نابسامانی در آستانه لیگ قهرمانان آسیا بر عهده باشگاه استقلال است.
بازگشت استراماچونی هنر استقلال نیست، بلکه استقلال بیهنری را ماهها پیش با از دست دادن استراماچونی و حالا با از دست دادن مجیدی نشان داده است. باشگاهی که در یک فصل دو مربی خوب و مؤثرش را از دست میدهد، بیشک در رفتار حرفهای مقابل مربیانش دچار مسائلی جدی و آسیبرسان است.