خداداد عزیزی معتقد است شهرخودرو با توجه به اینکه یک تیم خصوصی است، در این فصل متأثر از وضعیت بد اقتصادی کنونی، روزهای بسیار سختی را در پیش رو دارد.
تیم فوتبال شهرخودرو در اولین تجربه مربیگری مهدی رحمتی در مصاف با تیم فوتبال “الشباب الاهلی” با نتیجه یک بر صفر بازی را واگذار کرد تا دیگر امیدی برای صعود از این گروه بسیار سخت نداشته باشد. در رابطه با همین بازی و در کل وضعیت کلی تیم شهر خودرو و مشکلات روز فوتبال ایران با خداداد عزیزی یکی از بزرگترین استعدادهای فوتبال ایران که درعینحال اشراف کاملی هم به تیم شهرش، شهرخودرو دارد، همکلام شدیم که در ادامه این گفتگوی مفصل را میخوانید.
” خوشصحبت است و به معنای واقعی کلمه، شیرین. در طی زمانی با او صحبت میکنی و یا او را میبینی، بهطور دائم همان صحنهای از نگاهت میگذرد که باعث شکست طلسمی ۲۰ ساله شد، آنهم در ماورای ناامیدی، علیرغم اینکه او اتفاقات بزرگ دیگری را هم رقم زده است. اما خداداد مسبب اصلی شکستن بغض فروخورده فوتبال ایران است. در حال حاضر کمتر کسی بهاندازه او میتواند تحلیل درستی از فوتبال مشهد، همان فوتبالی که او بهاندازه کافی خاکش را خورده ارائه دهد. او معتقد است شهرخودرو به این خاطر که توسط یک نهاد خصوصی اداره میشود و به دلیل تأثیرپذیری از وضعیت نابسمان اقتصادی کنونی که آن را تجربه میکنیم، فصل بسیار سختی را پیش رو دارد. خداداد قصد دارد بهنوعی سطح توقع مردم استانش را به نسبت سالهای قبل پایین بیاورد تا درعینحال هم فرصت کافی را به دوست خوبش مهدی رحمتی در آغاز راه مسئولیت سختی که پذیرفته است داده باشد و هم رسم رفاقت را بهجا آورده باشد.”
آقای عزیزی سلام. بدون هیچ مقدمهای میخواستیم نظر شما را درارتباط با آخرین دیدار شهرخودرو در رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا بدانیم و اینکه آیا موافقید که این تیم توان لازم برای پیروزی مقابل حریف اماراتیش را نداشت؟
عزیزی: من طی جلسهای که پیش از رفتن تیم شهر خودرو به لیگ قهرمانان با مهدی رحمتی داشتم در ابتدای امر باید بگویم که شهرخودرو با توجه به حضور دو تیم الهلال و پاختاکور در این گروه و اینکه دو بازی اولش را هم در برابر این دو تیم واگذار کرده بود عملاً شانس چندانی برای صعود از این گروه نداشت. حتی همان الاهلی هم که پریشب شهر خودرو را شکست داد بالاخره قهرمان لیگ امارات است و در کل منظورم این است که شهر خودرو در گروه بسیار سختی قرارگرفته و با مهدی درخصوص این مسئله بیشتر از موضوعی صحبت کردیم که در این بازیها بهنوعی عیار تیمش را محک بزند و بازیکنان جدیدش را مورد آزمایش قرار دهد و درواقع انتظار چندانی برای صعود نداشته باشد.
درخصوص ترکیب شهرخودرو در این فصل چه نظری دارید؟
عزیزی: خب همانطور که میدانید شهرخودرو خیلی از بازیکنان باارزش خودش را از دست داده است و این موضوع در روند تیم خواه، ناخواه بسیار تأثیرگذار است. برفرض مثال محمدحسین مرادمند در قلب دفاع در این چند سال جزو بازیکنان کلیدی این تیم محسوب میشد و قطعاً غیبت او در این فرصت بسیار کم قابلرفع نیست.
موضوع دیگری که در صحبتهای من با مهدی شده بود درخصوص خط دفاع این تیم است. باید حتماً در آینده این خط دفاع با جذب نفرات جدید تقویت شود، چراکه در پست مدافع وسط علیرغم اینکه علی نعمتی تا حدی زیادی مدافع مطمئنی شده است اما بااینحال شما وقتی یک مدافع میانی مثل مرادمند را از دست میدهید باید یک بازیکن در حد و اندازه او جانشین او کنید وگرنه دچار مشکل میشوید.
آیا با تصمیم رحمتی مبنی بر اینکه صفاییان جوان را به خودش در ترکیب اصلی ترجیح داد موافقید؟
عزیزی: من معتقدم اگر خود مهدی رحمتی درون دروازه میایستاد با توجه به اینکه در بخش قبلی صحبتم گفتم که شانس زیادی برای صعود نداشتیم، دیگر جایی برای محک جدی این گلر جوان در اختیار نداشت، شاید اگر برای مثال شهرخودرو برای صعود از گروه تنها به یک برد احتیاج داشت، خودش درون دروازه قرار میگرفت.
بگذارید مثالی بزنم. در دورانی که صحبت خروج مسی از بارسلونا شده بود یکی از بزرگان فوتبال صحبت بسیار جالبی را مطرح کرد. او درجایی گفته بود در هر حال مسی از این تیم خواهد رفت. امسال اگرنه سال دیگر و درنهایت که مسی از دنیای فوتبال خداحافظی میکند، پس بارسلونا باید عادت کند که چطور بدون مسی بازی کند و ببرد، هرچقدر هم که سخت باشد. حالا درباره بازی نکردن مهدی هم وضع تقریباً به همین شکل است. او در هر حال قصد دارد که از فوتبال خداحافظی کند همانطور که خودش اعلام کرده و قطعاً شهرخودرو باید بدون مهدی رحمتی و با یک گلر جدید پا به کارزار لیگ برتر بگذارد.
من فکرمی کنم کاری که او کرد تصمیم آنچنان غیرحرفهای نبود. برفرض میگیریم او خودش درون چهارچوب قرار میگرفت، گل هم نمیخورد و بازی صفر بر صفر تمام میشد، چه فرقی به حال شهر خودرو میکرد؟ بالاخره آنچه مسلم است مهدی رحمتی اگر بخواهد در لیگ ایران مربیگری کند از درون دروازه این امر ممکن نیست، تعارف هم نداریم. پس چه اشکالی دارد از رقابتهای آسیایی که بازیهای سنگینی هم هست گلرش را محک بزند و به نظر من بهجز صحنه گل صفائیان خیلی هم بدکار نکرد، مخصوصاً در دفع ضربه خطرناک نیمه اول که بهخوبی با واکنش به موقعش مانع از باز شدن دروازهاش شد.
درخصوص صحنه گلی که شهرخودرو دریافت کرد میتوانید توضیح بیشتری دهید؟
عزیزی: درصحنه گل به نظر من دو تا مدافع چپ شهرخودرو مقصران اصلی بودند. زمانی که مهاجم الاهلی مدافع چپ ما را یک دور کامل زد و به سمت محوطه جریمه متمایل شد، مدافعان وسط اصلاً به سمت مهاجم حریف نرفتند و مهاجم الاهلی هم بدون مزاحم پا به توپ به داخل ۱۸ قدم آمد که در ادامه ضربهاش را از زاویه بسته زد و با اشتباه دروازهبان تبدیل به گل شد. برای همین است که من میگویم اگر ما بخواهیم از این بچهها توقع صعود از این گروه بسیار سخت را داشته باشیم اشتباه بزرگی را مرتکب شدهایم. این در حالی است که تیم فوتبال پرسپولیس باوجود تمام سابقهاش و بازیکنان بسیار خوبی که در اختیار دارد همچنان باوجود پیروزی مقابل التعاون صعودش مشخص نیست، در مورد سپاهان و استقلال هم شرایط از این بدتر است، پس بیاییم نسبت به اولین حضور شهرخودرو در رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا کمی واقعگراتر صحبت کنیم، که ازنظر من در گروه مرگ این رقابتهای قرارگرفته است.
آقای عزیزی چرا از پایان لیگ هجدهم که به گواه همه کارشناسان شهرخودرو (پدیده) زیباترین فوتبال ممکن را در ایران به نمایش میگذاشت تا به امروز شرایط این تیم روند نزولی بسیار شدیدی را طی کرده است و شما دلیل این امر را در چه میبینید؟
عزیزی: داستان تیمهای خصوصی در فوتبال ما به همین نحو است و این مسئله تنها شامل حال آقای حمیداوی و شهر خودرو نمیشود. یکزمانی استقلال اهواز هم در سالهای گذشته قهرمان و نایبقهرمان لیگ شد اما در فصل بعدی به دسته پایینتر سقوط کرد. ابومسلم مشهد در مقطعی و یا برای شما استیل آذین را مثال بزنم که یکزمانی داعیه قهرمانی در لیگ برتر را داشت و سال بعدش اصلاً منحل شد. در کل میخواهم بگویم تیمهای خصوصی در فوتبال ایران نمیتوانند ثبات کافی داشته باشند و مدیران این تیمها کمترین تقصیری در این رابطه ندارند.، به این دلیل که فوتبال ما تنها فوتبال هزینه است و از درآمد هیچ خبری نیست. تیمهای سپاهان، ذوبآهن، استقلال، پرسپولیس و سایر تیمهای دولتی از طریق دولت تأمین میشوند و طبیعتاً به نسبت مالکان تیمهای خصوصی هیچ فشاری به مالک و مدیر باشگاه نمیآید، ولی در تیم شهرخودرو که حمیداوی هزینه میکند من فکر میکنم با خودش حسابکتابهایی دارد و وقتی متوجه میشود سودی از این فوتبال عایدش نمیشود که هیچ و فقط دارد ضرر میدهد دلیلی برای سرمایهگذاری نمیبیند.
باور کنید من هیچ ارتباط و شناخت چندانی از ایشان ندارم و واقعاً ایشان را نمیشناسم. جلسهای را هم که پیش از عزیمت تیم به قطر رفتم صرفاً به خاطر رفاقت با مهدی رحمتی همبازی سابقم بود و اینکه من مهدی را خیلی دوستش دارم.
آن زمانی که شما میگویید که شهر خودرو بهترین فوتبال را به نمایش میگذاشت بهتر است این را هم بدانید که ان تیم سالی ۴۰ تا ۵۰ میلیارد هزینهاش بود، اما یک موقعی میرسد که مالک باشگاه وقتی حساب این را میکند که از پس هزینههای تیمش برنمیآید تصمیم میگیرد که تیم را با بازیکنان جوان و ارزانقیمتتری ببندد. از همین رو است که مجبور میشود یحیی را با یک قیمت مناسب به پرسپولیس بدهد و مرادمند ستون تیمش که یکمهره کلیدی در این تیم محسوب میشود را به استقلال تا بهجایش پول بگیرد و به همین دلیل است که ما نمیتوانیم خودمان را جای حمیداوی بگذاریم.
این فاصله که شما اشاره کردید با توجه به افزایش عجیبوغریب قیمت بازیکنان هرسال بیشتر هم میشود و رفتهرفته تیمهای خصوصی ضعیفتر درست است؟
بله دقیقاً. ببینید من به خود مهدی هم گفتم که این بازیکنانی که تو در حال جذبشان هستی ممکن است ازنظر خودت بازیکنانی باشند که بتوانند به تو کمک کنند اما انتظار از شهر خودرو در شهر مشهد بالا است. چراکه این تیم سه سال است که در ردههای اول تا چهارم لیگ قرارگرفته است و در مردم شهر مشهد توقع ایجاد کرده است. برفرض مثال شما وقتی مرادمند را از دست میدهید نمیتوانید با یک بازیکن جوان کار را برای تیمت به اصطلاح در بیاوری. به همین دلیل کار مهدی رحمتی با توجه به بازیکنان جوانی که میخواهد او بازی دهد خیلی سخت است و من آرزو میکنم او از پس چالش جدیدش بربیاید.
آیا با توجه به رابطه خوب شما با مهدی رحمتی و میزان محبوبیتتان در شهر مشهد قصد حضور در کادر فنی شهر خودرو را ندارید؟
ببیند این فصل به همان دلایلی که در صحبتهایم برای شما شمردم کار شهرخودرو بسیار سخت است ضمن اینکه در جلسهای که من با مهدی برگزار کردم بیشتر حولوحوش مباحث فنی بود و در این خصوص هرگز صحبتی به عمل نیامد.
من فکر میکنم از صحبتهای شما تا به اینجا میتوان این نتیجه را گرفت که مردم مشهد باید سطح انتظار و توقع خود را در این فصل پایین بیاورند. درست است؟
من دقیقاً همین نظر را دارم، چراکه اعتقاددارم این تیم خصوصی نمیتواند حریف مخارج زیادی شود که در حال حاضر در بسیاری از تیمهای دولتی شاهد آن هستیم. طبیعتاً مردم هم باید سطح توقعاتشان را پایین بیاوردند. بههرحال با توجه به اینکه شرایط اقتصادی بدی را تجربه میکنیم، مالک باشگاه این استطاعت مالی را ندارد که مثل سالهای قبل هزینه کند. آنهایی که بیرون گود نشستهاند و میگویند که چرا فلانی را نگرفتی و چرا فلانی را از دست دادید، این را هم در نظر داشته باشند که اگر پول کافی بود بازیکنی از دست نمیرفت و اگر هم میرفت نفراتی در همان حد و اندازه جایگزین میشد. اما من علیرغم تمام صحبتهایم، امیدوارم در لیگ بیستم اتفاقات خوبی برای تیم شهرم و مهدی رحمتی رقم بخورد ولی نمیتوان منکر این مسئله شد که کار بسیار سخت است.
فارغ از تمام مسائل شهر خودرو به این دلیل که شما به فوتبال ایران اشراف کامل دارید میخواستیم نظر شما را در ارتباط با آخرین استوری استراماچونی بدانیم و اینکه نظر شما دراینباره چیست؟
عزیزی: ببینید من یکی از کسانی را که فوتبالش را دوست داشتم” وینفرد شفر” آلمانی بود. یکدفعه در یک چشم به هم زدن شفر ناپدید شد و استراماچونی با کلی سلاموصلوات آمد که مردم، خصوصاً استقلالیها دوستش داشتند، اما دقیقاً همان ماجرا در قبال او نیز اتفاق افتاد. خب من نمیدانم وقتی یک مربی که نتایج خوبی را هم میگیرد و مردم هم خیلی دوستش دارند را نمیتوانند نگهدارند، این چه معنی جز ضعف مدیریت میدهد. متأسفانه مدیران ما دائم با افکار عمومی بازی میکنند و الآن قضیه برانکو هم به همین شکل است، مرتب در رسانهها اعلام میکنند که پولش را پرداخت کردیم و یا در حال پرداخت مطالباتش هستیم اما در واقعیت هیچ خبری نیست و هیچ اتفاقی نمیافتد.
منظورتان بهطور مشخص درخصوص ضعف مدیریتی که گفتید چیست؟
عزیزی: من یکبار درجایی همین حرف را گفته بودم که فوتبال سوای تمام بیزینس هاست. شاید بتوانید در یک بیزینس دیگر با چک و یا هر چیز دیگر نهایتاً یک تا دو سال دیگران را فریب دهید، اما در فوتبال شما اگر خیلی هم هنرمند باشید درنهایت تا یک ماه میتوانید مردم را گول بزنید و دروغ بگویید، به این خاطر که یکدفعه یک نفر مثلاً استراماچونی صحبت میکند و همهچیز برملا میشود. یا مثلاً درخصوص یک بازیکن تا یک ماه میتوانید از او تعریف کنید و او را بالا ببرید، اما بهمحض اینکه او وارد زمین شود و پایش بهت میخورد همهچیز مشخص میشود که آن بازیکن آیا در حد آنهمه تعریف و تمجید و پولی که درازایش پرداختشده است بوده با خیر. من واقعاً نمیدانم مدیرانی که برفرض مثال صحبت از جلسات مختلف با افرادی میکنند، آیا واقعاً نمیدانند که این دوستان توسط خبرنگاران و مدیر برنامههایی که دارند میتوانند تمام حقایق را بازگو کنند. این دسته از آقایان فکر میکنند تا کجا میتوانند با فریب و دروغ جلو بروند.
آقای عزیزی بهعنوان آخرین سؤال نظرتان درباره منع ورود مربیان و بازیکنان خارجی به فوتبال چیست که این روزها به بحث اول فوتبال ایران تبدیلشده است؟
عزیزی: درخصوص این مصوبه چه بگویم، ولی حرفم این است که شما وقتی صحبت از عدم ورود بازیکن و مربی خارجی میکنید باید از قبل یک طرح فنیای برایش تعریف کرده باشید. برفرض مثال بگویید به این دلیل فنی ما میخواهیم از ورود افراد خارجی در فوتبالمان جلوگیری کنیم. باید یک دلیل محکمهپسند داشته باشید.
شما بهجای این میتوانید مثلاً بگویید که بازیکنانی حق ورود به فوتبال ایران را دارند که در ۶۰ در صد بازیهای ملی کشورشان حضورداشته باشند و حقوقش را هم با تائید کار گروهی که در سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال برایش از قبل تعریف کردیم میتوانیم پرداخت کنیم.
متأسفانه در طی سالهای اخیر بازیکنان و مربیان خارجی بیکیفیت بیشماری به فوتبال ورود کردهاند که به خاطر عدم تنظیم قرارداد درست، بابتشان محکومشدهایم که در این موضوع بازهم همین مدیران مقصرند، به این دلیل که خودشان باعث ورود آنها به فوتبال شدهاند. مثلاً ویلموتس که امروز میخواهد میلیاردها تومان از فوتبال ما خسارت بگیرد، خود همین آقایان باعث ورودش شدهاند. خود همین دوستان گفتهاند که قراردادش روشن است و این آدم بسیار نجیبی است و ما قرارداد بسیار خوبی با او بستیم. در کل میخواهم بگویم که هر کاری کردند خودشان کردند. اگر نظر من در رابطه با این مسئله میخواهید، نظر من این است که مشکل اصلی همین مدیرانی هستند که فوتبال را اداره میکنند.
چراکه اصلاً کارشان را بلد نیستند و باوجود این ناآگاهی حتی حاضر نمیشوند دو نفر مشاور خبره و آگاه به قوانین روز دنیا را در کنار خودشان استخدام کنند تا این حد دچار ضرر نشوند. اصلاً مگر میشود تیم فوتبال پرسپولیس ۴ سال متوالی قهرمان ایران شود اما مربیاش تنها چند روز مانده به حضور در مهمترین تورنمنت باشگاهی در سطح آسیا عنوان کند که میخواهد برود. علاوه بر او ترابی برود، علیپور برود، بیرانوند برود. در تمام دنیا رسم بر این است تیمی که قهرمان میشود، وظیفه مدیرانش این است که بازیکنان تیم را برای فصل جدید حفظ کند. اگر خاطرتان باشد مدیر باشگاه بارسلون هفته گذشته عنوان کرد که “اگر مسی با رفتن من میماند من همین امروز استعفا میدهم و میروم”. کدامیک از مدیران ما جرات به زبان آوردن این جمله را دارند؟ متأسفانه مسئولان فوتبال ما معمولاً با رابطه پا به فوتبال میگذارند و تنها به دنبال شهرت و مصاحبه و در کل اوضاعواحوال خودشان هستند، چونکه میدانند ظرف یک سال اخراج میشوند.
شما نگاه کنید باشگاه پرسپولیس که توانسته بهقولمعروف پوکر کند در این چند سال گذشته چند مدیرعامل داشته است. واقعاً چطور میشود که یک باشگاه در این حد و اندازه تا به این حد تغییرات مدیریتی داشته باشد. بیایید باور کنیم که فوتبال ما برای رسیدن به موفقیتهای دائمی نیاز به یک تعریف ساختاری منطبق با اصول حرفهای روز دنیا را دارد که در غیر این صورت در بهترین حالت ممکن، وضعیت به همین نحو است که میبینید.