همیشه دیر است برای جمعیت کثیری ، این آل بیشمارند، کثیرند…
خیلی ویکی پدیایی اگر بخواهیم نگاه کنیم ، عیسی آل کثیر متولد ۱۸ بهمن ۱۳۶۸ است، یعنی چند ماه دیگر می شود سی و یک سالش و تازه دارد تجربه ستاره شدن را درک می کند.خیلی دوست دارم او را «جیمی واردی» ایران بنامم.جیمی واردی هم قبل از آن که در فصل رویایی لستر سیتی که به قهرمانی ختم شد ، در سنی که برای پدیده شدن بسیار دیر بود، نشان داد که فوتبال انگلستان چه مدت مدیدی از او غافل بوده ؛ چیزی مثل عیسی آل کثیر در پرسپولیس …اما نکته ای که نباید مخفی نماند این است که جیمی واردی در فوتبال انگستان یک استثنا است اما عیسی آل کثیر برای ما یک قاعده …
آل کثیر خیلی زود مهاجمی شد که دوست دارم ، تایمینگ او، ضربه به توپ او، مهارت شخصی او، خصلت حمله به توپ او و…از آن چیزهاست که در فوتبال ما کم نظیر است اما سئوال اینجاست که این بازیکن با این کیفیت چرا پیش از این ستاره نبوده؟ تا به حال کجا بوده؟
قصه که نمی خواهیم ببافیم ، در همان ویکی پدیا نوشته که او نه سال قبل به تیم استقلال اهواز به مربیگری عبدالله ویسی پیوسته اما آن زمان هم ۲۰ سالش بوده ، تازه وقتی با آلومینیوم هرمزگان آقای گل دسته یک می شود، به لیگ برتر می رسد، آن هم در ۲۵ سالگی …چرا این قدر دیر؟درد همین است ، همیشه دیر است برای جمعیت کثیری ، این آل بیشمارند، کثیرند…
چشمان فوتبال کجا بودند وقتی او در کوچه های میانرود دزفول با توپ پلاستیکی همه را بهت زده می کرد؟کدام ساختار باید این استعداد را پیدا می کرد،پرورش می داد،ستاره اش می کرد، درست در همان زمان که باید؟در میانرود ، دردزفول ،در اندیمشک ، در آبادان ، در ایذه ، در خوزستان ، در ایران …چند نفر از این آل کثیر بودند و هستند که استعدادشان در سیاه چاله بی تفاوتی و بی عملی آن هایی که باید در کف سرد کوچه ها گم می شود؟
شمایی که از کمبود بازیکن در این روزهای فوتبال می نالید، چه کاشته بودید که حالا انتظار مزرعه ای پر از بار دارید؟ یک نفر به من بگوید،ساختار کشف استعداد در فوتبال ایران چیست؟ این قبیله بی شمار این آل کثیر باید منتظر یک دم عیسایی باشند که اگر بود ، استعدادشان حیات پیدا کند و گرنه آن قدر فرصت پیدا نمی شود که کسی بگوید حتی حیف!
این را در مورد فوتبال نوشتم ، شما به همه استعدادها، در همه زمینه ها، در همه مکان ها و همه زمان ها تعمیم بدهید