بازی تیم ملی ایران در سارایوو آنچنان برای تیم ملی بااهمیت است که غیبت لژیونرها و چند چهره مؤثر دیگر را سؤالبرانگیز میکند. تیم ملی تا روزی که باید بازیهای سخت را مقابل بحرین، عراق و حتی بازیهای حساس مقابل کامبوج و هنگکنگ شروع کند، فرصتهای پرشماری برای برگزاری بازیهای دوستانه باکیفیت ندارد، بنابراین سهلانگارانه بود که بازی تدارکاتی روز پنجشنبه ۲۲ آبان با بوسنی بدون حضور چهرههای اصلی برگزار شود.
اسکوچیچ در دعوت از لژیونرها خواست نرمش نشان دهد و به موقعیت آنها در تیمهایشان فکر کند. نوعی رفتار مهربانانه توأم با مماشات اما او باید از روز فیفا برای بازی تدارکاتی نهایت استفاده را میکرد. سرمربی تیم ملی در موقعیت آسان و طبیعی قرار ندارد که از این نرمشها نشان دهد. او باید بداند که برای کار در موقعیتی سخت انتخاب شده است و صعود از همین گروه برای تیم ملی در مسیر جام جهانی هم چندان کار آسانی نیست که در استانهاش دچار تعارفات بیمعنا باشیم.
موقعیت باشگاهی لژیونرها برای تیم ملی هم میتواند یک دغدغه باشد، از این منظر که یافتن فرصت بیشتر برای بازی در اروپا میتواند به کیفیت آنها در تیم ملی کمک کند اما تیم ملی همیشه مسئول موقعیت خودش است و باید از فرصتهای قانونی برای استفاده از تمام بازیکنانش استفاده کند. این اصلاً منطقی نیست که موقعیت نامطلوب لژیونرها در باشگاهها، تیم ملی را در موقعیت حساس در راه جام جهانی دچار مماشات با ستارهها کند. دلیل این رفتار میتواند میزان ناکافی اقتدار سرمربی در جذب لژیونرها برای اردو باشد و این جریان خوبی در تیم ملی نیست. اگر چنین است، در آینده و در موقعیتهای حساستر میتواند اتفاقات بدتر و تصمیماتی با مماشات بیشتر در مقابل ستارهها را رقم بزند.
همه این حرفها به معنای نادیده گرفتن بازیکنان لیگ برتر ایران و اتکای اغراقآمیز به تمام لژیونرها نیست بلکه به معنای استفاده حداکثری از فرصت یک بازی تدارکاتی مهم و باارزش مقابل بوسنی است، همانچه تکرارش با توجه به سوابق سیاه فدراسیون در برگزاری بازیهای تدارکاتی چندان مورد انتظار نیست.
تیم ملی در این موقعیت خاص در راه جام جهانی در وضعیتی نیست که حرف از جوانگرایی برای جام جهانی قطر بزند. هدف اول صعود از گروه است و پس از آن میتوان به ساختن تیم برای جام جهانی فکر کرد. بنابراین دعوت نکردن از بازیکنانی مثل وریا غفوری به بهانه اینکه سن مناسبی برای حضور در جام جهانی ۲۰۲۲ ندارد، منطقی به نظر نمیرسد، مگر آنکه اسکوچیچ بیتوجه به مسأله سن، موقعیت فنی امروز وریا را در قواره بازی در تیم ملی نداند. تیم ملی باید از تمام نیروی انسانی خود برای صعود استفاده کند و حرفهایی مثل جوانگرایی در این موقعیت ویژه بیراه است.
اسکوچیچ تیمی را به بوسنی برده است که انگار میخواهد برای یک دوران توأم با آرامش در تیم ملی برنامهریزی کند، در حالیکه او یک مأموریت ویژه دارد و سرمربی یک تیم ملی موفق و در آستانه صعود به جام جهانی نیست که برای قطر ۲۰۲۲ نقشههای فنی بکشد و دورنمایی را برای خود بسازد. اسکوچیچ باید برنامهای کوتاهمدت برای تشکیل تیم ملی داشته باشد، برای موفقیت در چهار بازی پراضطراب. استفاده از تمام تجربه و نیروی انسانی فوتبال ایران در این موقعیت، تنها راه نجات از این مخمصه در راه صعود است و بقیه حرفها درباره جوانگرایی و تیمسازی برای آینده شعار و رویاپردازی به معنای خیالبافی به نظر میرسد، نه چیزی بیشتر.