مرگ شونکانری که اخیراً روی داد، دنیای سینما را از ادامه حضور اولین و بهترین جیمزباند تاریخ این هنر محروم کرده است.
این هنرپیشه مشهور اسکاتلندی که در ۹۰ سالگی در پی مدتی بد بودن احوالش در خواب جان باخت، نقشهای مهم متفاوت و متعددی را بازی کرد اما مثل پنج بازیگر دیگری که تاکنون نقش مأمور افسانهای و البته خیالی «۰۰۷» را بازی کردهاند تا ابد با همین کاراکتر شناخته و توصیف خواهد شد.
واقعیت امر این است که کانری بهتر از هرکس این مأمور را که با کتابهای رمان ۱۶ گانه ایان فلمینگ وارد دنیای ادبیات شد و با داستانهای ابداعی جانشینان وی ادامه حیات یافت، ترسیم و توصیف کرد و منطبقتر از سایرین با خصوصیات باند بود و هم به این سبب و هم بهدلیل بازی درخشانش در فیلمهای موفق و معروف دیگری مانند «مردی که میخواست سلطان باشد» (۱۹۷۶)، قسمت سوم «ایندیاناجونز» به کارگردانی استیون اسپیلبرگ «زاردوز» (۱۹۷۳)، «نام رز» (۱۹۸۵) و همچنین «مارنی» (۱۹۶۲) ساخته آلفرد هیچکاک، «شیر و باد» (۱۹۷۵) و البته بازسازی «تسخیرناپذیران» به کارگردانی برایان دیپالما (۱۹۸۷) که آخری جایزه اسکار نقش دوم مرد را برای او به ارمغان آورد. هرگز از یاد سینمادوستان و بویژه قدیمیها نخواهد رفت.
جیسن کانری پسر شون کانری که مثل او به کار بازیگری پرداخته است اما یکصدم او نیز توفیق کسب نکرده، از دست رفتن وی را یک ضایعه اجتماعی برای کل جهان نامیده است که سالها از هنر وی نیرو و انگیزه میگرفتند و تأکید کرده روح و روش ویژه وی تا آخرین روز زندگیاش همچنان جلوهگری و همچون جیمزباند قدرتنمایی کرده است.
رفتوآمد به دنیای «باند»
کانری در ملودرام پرسروصدای «وقتی دیگر، مکانی دیگر» هم روبهروی لانا ترنر در سال ۱۹۵۷ ایفای نقش کرد اما آنچه او را افسانهای ساخت، همان نقش جیمزباند در سری فیلمهای آن از اوایل دهه ۱۹۶۰ به بعد بود که با برخی وقفهها تا نیمه اول دهه ۱۹۸۰ بسط یافت و او در آن چنان عالی عمل کرد که اکثر قریب بهاتفاق اهالی سینما و دوستداران این هنر وی را با اختلاف چشمگیری نسبت به سایر ایفاکنندگان ولو نامدار این نقش، بهترین جیمزباند تاریخ سینما تلقی میکنند.
مخالفان انتخاب وی برای این نقش اندک نبودند اما کانری کاری کرد که همگان مجبور به سکوت و تحسین وی شدند و جیمزباند تصویر شده توسط او در فیلمهای بعدی این فرانچیز شامل «از روسیه با عشق»، «گولد فینگر»، «تندربال» و «شما فقط دوبار زندگی میکنید» فردی پرشکوه بود و همچنین بسیار قاطع و جذاب و از آن پس هر نمایش و ایفای نقشی در این زمینه از سوی دیگران با روش کار کانری قیاس شده و به سبب قدرت و احاطه چشمگیر وی توأم با ناکامی تلقی شده است.
بازگشت کانری به نقش جیمزباند پس از یک جلسه غیبت در «الماسها ابدیاند» محصول ۱۹۷۱ جایگاه او را محکمتر کرد اما وی باز بنای رفتن را گذاشت و رجعت مجددش برای فیلم «هرگز نگو هرگز» به سال ۱۹۸۳ بهرغم فرو رفتن موفق و دوباره او در قالب «۰۰۷» به سبب محدودیتهای قراردادی و تملک این فیلم توسط افرادی بجز گروه آلبرت آر براکولی و شرکایش، هیچگاه یکی از فیلمهای رسمی این فرانچیز تلقی نشد و فقط به چشم یک کار جانبی به آن نگاه شده است.