بهرام کاظمی به تحلیل و بررسی فضای قهرمان سازی و نیاز بیش از پیش آن، در سینما پرداخت.
بهرام کاظمی کارگردان سینما با تحلیل و بررسی نیاز بیش از پیش تولید فیلمهای قهرمان محور در گفتوگوییگفت: باید برگردیم به گذشته و قهرمان را آنجا بررسی کنیم و به اینجا برسیم. سینمای ما در دهه سی و چهل که به طور حرفهای در کشور ایجاد شد قهرمان داشت فیلمهای کارگردان هایی، چون سیامک یاسمی، ساموئل خاچکیان. پس از آن به موج نوی سینما یعنی کیمیایی، بیضایی، امیرنادری و … میرسیم که در آثارشان قهرمان داشتند و کیمیایی هم فارغ از کیفیت، تا آخرین فیلمش از قهرمان بهره برد. به نظرم «تنگسیر» نادری نمونه بسیار خوبی از یک فیلم قهرمان محور است.
این کارگردان افزود: پس از انقلاب هم در دهه شصت و هفتاد قهرمان داریم. سجادی، صباغ زاده، صدرعاملی، پوراحمد، غباری و… نسل دومی هستند که در آثارشان شاهد قهرمان هستیم. بعد به دهه هفتاد و فیلمسازان زن، چون بنی اعتماد، میلانی، درخشنده و… میرسیم که فیلمهای آنها تا دهه هشتاد قهرمان زن دارد. در آثار بیضایی هم بویژه بعد از انقلاب قهرمان اکثر آثارش زن بودند که نکته قابل تاملی است، این کارگردان نه تنها به قهرمان در آثارش اهمیت میداد بلکه به زن بودنشان بیشتر توجه داشت.
او اضافه کرد: جلوتر که میآییم به سینمای به اصطلاح اجتماعی میرسیم که عمدتا قهرمان ندارند و در بیشتر آنها مسئله خیانت مطرح میشود جالب اینجاست فیلمسازان مرد این خیانت را مطرح میکنند و خود فیلمساز قهرمان است. الان هم که قهرمان خاکستری و خود جامعه است و یا قهرمان را تشخیص نمیدهید، چون چند نفر هستند.
کارگردان «مشکل گیتی» گفت: در فیلمهای اصغر فرهادی «رقص در غبار»، «شهر زیبا» داریم، در «درباره الی» نداریم و یا کمرنگ است و پیمان معادی در «جدایی نادر از سیمین» به شکل کمرنگ قهرمان است در «فروشنده» تا حدودی برجستهتر میشود. در آثار سعید روستایی و هومن سیدی باز ضد قهرمان میبینیم.
این تهیه کننده بیان کرد: من همیشه میگویم لذت قهرمان دیدن در نهاد بشر وجود دارد یعنی دیدن مبارزه یک آدم با شرایط نابهنجار اجتماعی، ظلم، بی فرهنگی و… این لذت را متاسفانه در سینما از بین بردیم و از تماشاچی گرفتیم.
وی درباره چرایی نبود قهرمان در فیلم ها، عنوان کرد:، چون موضوع فیلمها برگرفته از جامعهای است که قهرمان ندارد. سینمای ما تابع سلیقه گیشه و مشتری است یعنی تا دهه شصت و هفتاد سینمای اکشن داریم در دهه هفتاد سینمای اجتماعی پررنگ میشود بعد در دهه هشتاد و نود به سینمای کمدی میرسیم.
او در پاسخ به این سوال که آیا تابو شکنی برای پرداختن به فیلمهای قهرمان محور با ریسک بالا همراه است یا خیر اظهار کرد: خیر، چون همیشه پرداختن به این مقوله با موفقیت همراه بوده است پس نیاز به ریسک بالا ندارد. اگر به سینمای دنیا دقت کنید همیشه قهرمان داشتند و یا شخصیت نزدیک به قهرمان میبینید و با اقبال هم روبرو میشود. متاسفانه در سینمای ما به حاشیه رفته است و انگار فیلمساز احساس خجالت میکند که فیلمش قهرمان داشته باشد یا قهرمان پروری و قهرمان سازی کند. اتفاقا برای پرداختن به چنین موضوعی نیاز به فیلمنامه کلاسیک قوی داریم که سالهاست برای آن لنگ میزنیم.
کارگردان «پادزهر» تصریح کرد: قبل از همه اینها اگر به ادبیات کلاسیک خودمان رجوع کنیم که اوج و شاهکارش شاهنامه فردوسی است که در ادبیات جهان جایگاه ویژهای دارد میبینم شاهنامه سراسر از قهرمان و قهرمان پروری صحبت میکند و این نکته به شدت قابل توجه است.
کاظمی در پایان عنوان کرد: همچنان معتقدم سینمای ما به شدت به قهرمان نیاز دارد، ولی باید آنقدر خوب به آن پرداخته شود که سالها در ذهنها باقی بماند نه اینکه با گذشت کمتر از یکسال هم فیلم و هم قهرمانش فراموش شود.