یک ضربالمثل قدیمی میگوید: «بگو دوستانت چه کسانی هستند تا بگویم کیستی»! این ضربالمثل به این معناست که همه ناخواسته و ناخودآگاه به وسیله دوستان و افرادی که آنان را احاطه کرده و با آنان معاشرت میکنند کنترل میشوند و تاثیر میپذیرند. امروزه این ضربالمثل را میتوان به ارتباطات شبکههای اجتماعی نیز تعمیم داد و گفت «بگو فالورهایت چه کسانی هستند، تا بگویم کیستی»
با گسترش روزافزون شبکههای اجتماعی، امروزه دایره دوستیها و ارتباطات وسعت پیدا کرده است و افراد علاوه بر ارتباطات در دنیای واقعی، ارتباطات و دوستهای دیگری را نیز در فضای مجازی دارند که اصطلاحاً به آن دوست مجازی میگویند، افرادی که هرگز از نزدیک آنان را ندیده و با آنان مراودهای نداشتهایم و تنها لایک و کامنتهاست که ما را به آنان ربط داده است.
شناخت ما از فالورهایمان نیز تنها به یک صفحه در شبکههای اجتماعی محدود میشود و محتوای آن صفحه است که به ما میگوید دوست مجازی ما کیست و چگونه است؟ محتوایی که هر فرد آن را خود آزادانه و به اختیار تولید میکند و حتی میتواند شخصیتی غیر از شخصیت و منش واقعی خود به ما ارائه دهد یا در معرفی خود انتخاب کند که چه بخشی از شخصیت خود را آشکار و یا از مخاطبانش مخفی کند.
طعمه سلبریتیها نشویم
با دنبال کردن هر صفحهای در شبکههای اجتماعی، ابتدا این گونه تصور میشود که این دنبال کننده است که انتخاب میکند، اما برخلاف این ذهنیت، بعد از مدت کوتاهی دنبالکنندها در واقع توسط سلبریتیها و شاخهای مجازی مصرف میشوند . ممکن است ابتدا ما یک منبع خبری سلبریتی یا شاخ مجازی را انتخاب کنیم، اما بعد از این انتخاب بیشتر به یک طعمه تبدیل میشویم که مصرفمان میکنند. چرا که سبک زندگی آنان بر ناخودآگاه ما تاثیر میگذارد و آرام آرام به زندگی ما نیز جهت میدهد. بسیاری از ما خواسته یا ناخواسته توسط سلبریتی و شاخهای مجازی مصرف میشویم، آنها روح زمان و نگرش ما را مصرف میکنند. هنر سلبریتی این است که به دنبال کنندههای خود نمیگوید که چکار کنند اما آرام آرام آنان را فتح میکند. بعد آرام و چراغ خاموش سبک زندگی، پوشش، ادبیات، دکور منزل و حتی مراکز خرید آنان را تغییر میدهند و نسخه جدیدی را که مدنظرشان است به آنان غالب میکنند.
شاید دنبال کنندهها هرگز متوجه نشوند که تبدیل به یک طعمه شدهاند و به وسیله سلبریتی و شاخهای مجازی مصرف شدهاند. در این میان اگر کاربران شبکههای اجتماعی توسط افراد ارزشمندی که افراد صاحب اندیشه، هنر و تفکر باشند مصرف شوند، باز قابل اغماض است، چرا که میتوان امیدوار بود که افراد ارزشمند با ارائه مطالب مفید میتوانند دنبال کنندههای صفحه خود را به شخص بهتری تبدیل کنند و چیزی به دانش و داشتههایش بیفزایند. اما معمولا اینگونه نیست، چرا که صفحات نویسندههای بزرگ و بسیاری ار افراد صاحب اندیشه و هنر دنبال کنندههای کمتری دارد تا صفحات شاخهای مجازی!
بازار گرم تهیمایگان در فضای مجازی
معمولا بسیاری از افراد توسط سلبریتیهای تهیمایه مصرف میشوند که به آنان شاخهای مجازی میگویند. افرادی که با ترفندهای خاص و گاه غیراخلاقی میلیونها نفر را جذب صفحه خود کرده و ضمن این که حواس فالورهای خود را از واقعیتهای زندگی پرت کرده و به آنان رویاهای دروغین میفروشند، از قبل فالورهای میلیونی خود نیز به سودهای هنگفتی میرسند. بسیاری میگویند استقبال ایرانیان از صفحات شاخهای مجازی که صاحب هیچ هنر و توانایی خاصی نیز نیستند نشان دهنده این است که بخش زیادی از ایرانیان در زمره افراد عامی قرار میگیرند و شاخهای مجازی نیز چون خود در این دسته اجتماعی قرار دارند به راحتی میتوانند خوراک مورد علاقه این افراد را تهیه کنند. اما برخی با رد این فرضیه معتقدند چون در کشور هیچ بستری برای شادی، سرگرمی و تخلیه هیجانات نیست، ناخودآگاه بازار این شاخهای مجازی که مانند پول سکهای و خرد بیارزش و پرسروصدا هستند، گرم شده است و از همه قشر عامی و تحصیلکرده نیز دنبال کننده دارند.
بازار شاخهای مجازی آن قدر گرم شده است که بسیاری از مردم در مورد مسائل مهمی که بر زندگی شخصی آنان تاثیر مستقیم دارد بیتوجه هستند، اما میدانند که فلان شاخ اینستاگرام دیشب شام چه غذایی را خورده است! همه میدانند فلان خواننده که از کشور به تازگی خارج شده است با چه شاخ اینستایی ارتباط گرفته و چه مدل خالکوبی انجام داده است و قسمت تلخ ماجرا اینجاست که حداقل ده میلیون نفر این رویداد مهم اجتماعی را فالو میکنند.
چالش بلاک کردن شاخهای مجازی
با جولان دادن شاخهای مجازی در شبکههای اجتماعی به تازگی عدهای از کاربران شبکههای اجتماعی با راهاندازی پویش بلاک شاخهای مجازی از مردم درخواست کردهاند که با بلاک کردن این افراد ضمن این که صفحات اجتماعی را از وجود آنان تطهیر کنند از آسیبهای بیشتر این قشر که علم و هنر خاصی نیز ندارند جلوگیری کنند. این پویش به تازگی راه افتاده است و هنوز خروجی آن مشخص نیست، اما با استقبال بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی مواجه شده است و بسیاری در میان فالورهای خود دست به غربالگری زدهاند.
گردانندگان این پویش از مردم خواستهاند شاخهای بیهنر شبکههای اجتماعی را دنبال نکنند و بعد از یک هفته از خود بپرسند بدون دیدن عکس، ویدئو و پستهای این افراد چیز ارزشمندی را از دست دادهاند یا نه؟ پاسخ به این سوال نشان میدهد که آیا شما صرفا به آن آدمها معتاد بودهاید یا از آنها چیزهای یاد میگرفتید که شما را در جهت بهتر شدن کمک کرده است. اکنون که این چالش در ابتدای راه است باید منتظر ماند و دید چالش بلاک کردن شاخهای اینستا چقدر میتواند در اهداف ترسیمی موفق عمل کند و آیا فضای شبکههای اجتماعی برای شاخهای مجازی تا اندازهای تنگ خواهد شد.
چند سال پیش نیز پویشی مشابه این چالش در شبکههای اجتماعی راه افتاد با این تفاوت که در آن پویش از مردم خواسته شد فحاشانی که در کامنتها الفاظ رکیک به کار میبرند و فحاشی میکنند، بلاک شوند. آن چالش از طرف بزرگمهر حسینپور پس از توهین و حمله به هنرمندان مشهور در صفحه اینستاگرام وی مطرح شده بود و آن زمان هنرمندان و ورزشکاران زیادی به آن پیوستند. در آن چالش از کاربران خواسته شده با مشاهده فحش و الفاظ رکیک در شبکههای اجتماعی، این افراد را بلاک کنند و به این طریق دایره زندگی مجازی را برای آنها تنگ کنند.