لیگ برتر، به عنوان یک عنصر بازدارنده، نقش خود را خوب ایفا میکند!
یکم- اکثریت مردم، اکثریت مردم کارمند و کارگر و مردم شاغل که باید «نانی به کف آرند و به غفلت نخورند» هم بر همین منوال زندگی خود را و بقیه را پیش ببرند، چند ساعتی در روز آن هم همه روزها، به فوتبال فکر میکنند و به چند و چون بازیهای انجام شده میپردازند!
اینکه گل گهر با ۱۰ امتیاز صدرنشین است، اینکه طالب ریکانی پسر خوب فوتبال آبادان، با ۴ گل زده آقای گل لیگ برتر است و اینکه پرسپولیس باید در بازیهای لیگ آسیا، خوش بدرخشد -آری این یک باید است که پرسپولیس را وظیفهمندتر از هر زمان دیگری به تلاش وامیدارد- و بقیه ضرورتها، روحی تازه و روحیهای قوی و مبارز به جغرافیای فوتبال ایران بخشیده است! فوتبال، این بار از معدود دیارهایی است که وظایف اجتماعیاش را خوب درک میکند و به این مهم میپردازد:
…باید کاری کرد که فرصت غمبرک زدن را بهخود نیز نداد! باید کاری کرد که به ویروس کرونا، تا میشود کمتر فکر کرد و کمتر منفیبافی کرد! فوتبال اهرم مثبتاندیشی و شجاعدلی عمومی شده است! و این احتیاجی به حرف و سخن ما ندارد که خودش عیان است و حاجت هیچ مشاطهای ندارد! فوتبال، به ادای دین فکر میکند و به انجام وظیفه در این دایره: خوشحال کردن مردم! امیدورزی به پیکره اجتماع! بازیها، در بازی کردن خلاصه نمیشوند!
سپاهان، به پسر خوبش -محرم نویدکیا- فکر میکند ولی محرم هم از نشاطآوری به کانون زندگی مردم غافل نیست! ذوبآهن میخواهد با یک تفکر بیغلط راه را برای غلبه شادیهای مردمی باز کند! این روزها فوتبال، فقط فوتبال نیست!
بهترین بازی هفته، تقابل نساجی و پرسپولیس که قادر بود یکی از شادترین روزها را در این روزگار ویژه تقدیم مردم کند، برگزار نمیشود که چه بشود؟ انگار ما هم نمیدانیم که چه بشود!
وقت سکوت نیست
دوم- دوباره سکوت برکهای بر فوتبال پر سروصدای ما حاکم میشود! دوباره یادمان میآید از سر به آستین فرو بردنها! دوباره میبینیم، علامتهای بیعملی را!… دوباره… دوباره… دوباره!
انگار کار ما به ما مربوط نمیشود! انگار ما مسئول امور مربوط به خویش نباید باشیم! و انگار ما «رشید» نیستیم و از نسل رشد کردهها نباید که به حساب آییم! ما فقط خوبیم برای رأی دادن! ما فقط خوبیم برای سپردن کار وظایف حتمی خویش به عدهای معدود که هیچ کارنامه درخشانی ندارند! که رفوزگی از سر و صورتشان میبارد! کامیون-کامیون مردودی! وانت-وانت عدم قبولی! انگار که به بیگاریمان کشیدهاند! انگار که به اجبار آوردنمان! غافل از آنکه… «کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من!» حتی به اندازه ناخن انگشت هم همت نداریم! همت نمیورزیم! که کار ما تازه شروع شده است!
دمی آب خوردن پس از بدسگال!
شاهین بوشهر هم باید بتواند!
لیگ یک و نظم نوین
سوم- نه اینکه به نحوه برگزاری مسابقههای لیگ یک، قانع شده باشیم! نه، بحث قناعت نیست که در حال رضایت دادنیم به آنچه در عمل بدتر از آن هم ممکن است! ما هم بیشخواهی نداریم! ما با یک مقدار نظم، اندکی ترتیب و کمکمکی تکرار هدفمند، کنار میآییم!
لیگ یک، در همین حال و به همین صورت که هست، خوشحالمان میکند! لیگ یک، حالا که داور تعیین شده دارد! از روز اول کمکداور دارد! زمان مسابقهاش از پیش معلوم و تثبیت شده است! سر ساعتی مقرر، داورهایش سوت میزنند -و بینی و بینا…، داوران لیگ یک بدتر از داوران لیگ برتر نشان نمیدهند- دیگر چه میخواهیم؟ زمینهای افتضاح «نمدی» در لیگ برتر هم کم نیستند! پس کم بخواه و اندک بخور که همین هم غنیمت است!
گل درشتها
پارس جنوبی جم این هفته بازی دارد با گل ریحان! یک تیم خوب و دومین مسابقه بزرگ هفته که اولیاش برگزار میشود میان استقلال اهواز با چوکای تالش! فوتبال دیدنی اگر میخواهید، حواستان را بسپارید به شهر بابل و پی بگیرید نبرد ملوان و رایکا را! نادر دستنشان که کهنهکار است با مازیار زارع که در مربیگری تازهکاریهای مخصوص به خود را دارد!
شاهین بوشهر، پس از دو بازی و ۵ امتیازی که از دست داده بود، تصمیمی گرفت لازم اما تجدید نظر کرد! سومین مربی لیگ یکی، هنوز به سمت درِ خروج راهنمایی نشده است! تا امروز آقایان «ف-کاف» و «ه-شین»! تا امشب چه زاید و طلیعه سحر چگونه آید!
از بازیهای دیدنی، یکی هم به برخورد رضا عنایتی و قشقایی شیراز برمیگردد! ملوان به همین قشقایی باخت ولی متزلزل نشد و انگار به خود آمد! ملوان و چوکا، یک حریف ویژه و دیگر شمالی هم دارند: شهرداری آستارا که با حسن اشجاری، تیم صاحب طراوتی مینماید! و از من به شما نصیحت: از خیبر خرمآباد و استقلال ملاثانی هم چشم برندارید! بادران تهران نیز حالا یک تیم خوشسگال محسوب میشود!