در اروپا معمولا فاصله بین نیمهنهایی و فینال سه هفته است. بین بازی رفت و برگشت نیمهنهایی، معمولا فاصله یک هفتهای برقرار است و از نیمهنهایی تا فینال؛ سه هفته. یک فلسفه ویژه پشت این برنامهریزی برقرار است. چرا بین دو بازی نیمه نهایی سه هفته فاصله نمیگذارند و بعد یک هفته تا فینال؟ چون فینال را تبدیل میکنند به یک ایونت بزرگ.
فرزاد حبیباللهی دوست و همکار سابق ما در مطبوعات ورزشی چهار فصل با برانکو و پرسپولیس همکاری فوقالعادهای به عنوان آنالیزور داشت و بدون اینکه درباره عملکردش چیزی بگوید و دنبال شوآف باشد عضوی مؤثر از آن تیم موفق و پرافتخار به حساب میآمد که حتماً برانکو و بازیکنان میتوانند درباره میزان تأثیرگذاری او حرف بزنند و بگویند آنالیز درست و آنالیزور خوب چقدر میتواند به یک تیم در راه رسیدن به اهداف بزرگش کمک کند.حبیباللهی در تمام دوران کاریاش در پرسپولیس مصاحبه نکرد چرا که اعتقاد داشت در فوتبال مدرن و حرفهای آنالیزور نباید مصاحبه کند و در مطبوعات باشد اما حالا میتوان با حبیباللهی که در پروژه عمان هم آنالیزور برانکو است، به بهانه فینالیست شدن پرسپولیس در لیگ قهرمانان، درباره تفاوتهای فینال ۲۰۱۸ و فینال پیش رو صحبت کرد و البته در نکات فنی تیم فعلی ریز شد.
اول میخواهیم درباره فینال ۲۰۱۸ صحبت کنی و اینکه چقدر شرایط آن زمان با فینال ۲۰۲۰ برای پرسپولیس متفاوت بود؟
در سال ۲۰۱۸ شرایط اضطراری نبود اما به خاطر رویکردهای بسیار عجیب و گاهی مبتدیانه ایافسی، چه بسا موقعیت اضطراریتر از امروز به نظر میرسید. فکر میکنم فردای روزی که ما با السد بازی کردیم کاشیما بازی داشت با نماینده کره یعنی سوون-سامسونگ. میخواهم موقعیت را برایتان توضیح بدهم؛ در آن روز من به جای اینکه بنشینم بازی را با دقت تماشا کنم، به دفتر باشگاه رفته بودم. یکی از دوستان دوره دبیرستان من، مسئولیت مهمی در سفارت کرهجنوبی داشت و به باشگاه رفته بودم تا در صورت صعود سامسونگ به فینال، به مدیریت باشگاه در گرفتن سریع ویزای کرهجنوبی کمک کنم.
جالب است که در جریان بازی، سامسونگ دو گل جلو افتاد و من و پندار خمارلو مدیررسانه آن زمان باشگاه، پای تلفن با این دوست من بودیم و داشتیم راهکار گرفتن سریع ویزای کره را بررسی میکردیم که کاشیما دو گل زد، به بازی برگشت و با نتیجه ۳-۳ به فینال صعود کرد، چون در بازی رفت برنده شده بود. این موقعیت را تعریف کردم تا اضطراری بودن شرایط را نشان بدهم. در واقع حتی برای اینکه ویزای کره یا ژاپن به موقع برسد هم نگرانی وجود داشت. فکر کنم ما ۹ روز قبل از فینال، تیم حریفمان در فینال را شناختیم.
اگر بخواهیم این شرایط را با لیگ قهرمانان اروپا مقایسه کنیم…
در اروپا معمولاً فاصله بین نیمهنهایی و فینال سه هفته است. بین بازی رفت و برگشت نیمهنهایی، معمولاً فاصله یک هفتهای برقرار است و از نیمهنهایی تا فینال؛ سه هفته. یک فلسفه ویژه پشت این برنامهریزی برقرار است. چرا بین دو بازی نیمهنهایی سه هفته فاصله نمیگذارند و بعد یک هفته تا فینال؟ چون فینال را تبدیل میکنند به یک ایونت بزرگ؛ به یک مراسم تاریخی که قبل از آن رسانههای نوشتاری و تصویری فرصت تولید برنامه داشته باشند، مربیان دو تیم حتی فرصت رفتن به کشور دیگر و تماشای بازی حریف در ورزشگاه خانگی آن تیم را داشته باشند. مجموعه این چیزهاست که به فینال رونق میدهد. در آسیا ضرورت این رویکرد، از اروپا بیشتر احساس میشود؛ چون بازیها تا فینال در دو بخش غرب و شرق برگزار میشود و تمرکز جغرافیایی میان تیمها مثل اروپا برقرار نیست. تازه فینال در اروپا یک بازی است و در آسیا رفت و برگشت.
مجموعه این نکات است که معتقدی فینال در شرایط اضطراری برگزار شد؟
تم اصلی حرف من این بود که در شرایط عادی (اگر چیزی مثل ویروس کرونا وجود نداشته باشد) فینال لیگ قهرمانان آسیا میتواند با برنامهریزی بهتر ایافسی، باشکوهتر برگزار شود. میخواهم از این حرفها نتیجه بگیرم؛ هر چند کرونا شرایط برگزاری لیگ قهرمانان را اضطراری کرد و بازیها هر سه روز سه روز برگزار شد اما حتی وقتی کرونایی هم در کار نبود شرایط اضطراری بود. من از تجربه خودم میگویم که وقتی حریفمان در فینال را شناختیم آنقدر برنامهمان فشرده بود که دو گروه شدیم. یک گروه شامل برانکو و بازیکنان ابتدا رفتند به دبی و دو روز در آنجا تمرین کردند و گروه دیگر که من و آقا کریم و برخی نفرات دیگر بودیم رفتیم ژاپن تا خیالمان از استاندارد بودن هتل ژاپن راحت شود اما کار به حدی سنگین بود که من مجبور بودم داخل هواپیما در پرواز به ژاپن هم کار کنم و فایلها را به محض رسیدن به ژاپن بفرستم برای برانکو در دبی.
فینال ۲۰۲۰ چطور؟
این بار از یک زاویه دیگر شرایط اضطراری است. البته یکی از امتیازهایی که پرسپولیس دارد، داشتن فرصت تحلیل است. دو تیم شرقی روز پنجشنبه هفته قبل در مرحله یکچهارم بازی کردند و کادر فنی پرسپولیس از عصر روز پنجشنبه میتوانست در دو پلن جداگانه، اولسان و ویسل را تحلیل کنند تا یکشنبه که تکلیف فینالیست مشخص شد و از آن به بعد حواسشان معطوف به یکی از آن پلنها شود. این امتیازی بود که برای پرسپولیس به وجود آمد چون زودتر به فینال رسیده بود اما ما نمیتوانستیم از چنین امتیازی بهره ببریم چون اول السد را پیش روی خودمان داشتیم و شرایط صعود در بازی برگشت مقابل این تیم ۵۰-۵۰ بود و نمیتوانستیم روی حریف فینالمان متمرکز شویم.
این برتری و تفاوتی است که تیم امسال نسبت به تیم ۲۰۱۸ دارد تا بتواند درباره حریفش برنامهریزی کند. البته نمیگویم همه چیز برای پرسپولیس آسانتر بوده و تیم فعلی هم مشکلات ویژهای داشته؛ از جمله جذب نفرات جدید درست قبل از بازیهای لیگ قهرمانان در دوحه و اینکه هر سه روز یک بار بازی میکردند که هر تیمی را میتواند مستهلک کند. از طرفی از دست دادن امیری و پهلوان مسأله دیگری است که با توجه به اهمیت نقش این دو بازیکن در آرایش ۲-۴-۴، چه بسا آقای گلمحمدی را مجبور به تغییر سیستم کند؛ چیزی که در بازی با نفت مسجدسلیمان هم آزمایش کردند. اینها چالشهایی است که برای این تیم ایجاد شده که باید با آن همدلی کرد و معادلاتی است که کادرفنی باید به فکر حل آنها باشد. درمجموع فکر میکنم انجام یک بازی در فینال به نفع هر دو تیم خواهد بود ضمن اینکه هر دو تیم برای آمادهسازی زمان کافی داشتهاند.
اینکه پرسپولیس ۱۹ روز مسابقه رسمی نداده و حریف از کوران بازیهای شرق به فینال میرسد نکته نگرانکنندهای است؟
یکسری بازیها هست که نقطه اوج دوره زندگی حرفهای یک بازیکن به حساب میآید. مثلاً یک دربی خاص یا همین بازی فینال. در آستانه چنین بازیهایی کادرفنی بدون اینکه روی بازیکنانش فشار بگذارد خود بازیکن تمام تمرکزش را روی این مسابقه میگذارد و اصطلاحاً خودانگیخته است و نیازی ندارد تا خوابش را درست کند و به تغذیهاش برسد یا برای خوب تمرین کردن، نیاز به فشار از بیرون داشته باشد. در این شرایط تک تک بازیکنان حواسشان هست که چه میکنند همانطور که مصاحبه وحید امیری نشان میدهد با اینکه محروم است برای موفقیت تیم با تمام توان در تمرینات حاضر میشود تا به دیگر بازیکنان کمک کند.
برخی کارشناسان معتقدند مشکلات خط حمله پرسپولیس و نداشتن یک مهاجم گلزن تمامعیار نمیتواند در تک بازی فینال تأثیرگذار باشد.
آن چیزی که مربوط به بخش آمادهسازی و روحی روانی است در تک بازی نمیتواند مؤثر باشد اما مگر میشود شما یک مهاجم اصلی را نداشته باشی و این تأثیری در شکل بازی شما نگذارد؟ نتیجه یک چیزی است و اثرگذاری در جریان بازی یک چیز دیگر. بازیهای اخیر پرسپولیس در لیگ برتر نشان داد چنین چالشی برای پرسپولیس در کار است و اتفاقاً کادر فنی باید فکری برایش کند. یکی از چالشهای تیم در لیگ همین بود که مقابل نفت مسجدسلیمان مجبور شدند آرایش ۳-۳-۴ را بدون حضور پهلوان و امیری آزمایش کنند حتی به بهای اینکه نتیجه آن بازی را از دست بدهند.
در بازی با شهرخودرو هم در نیمه دوم وقتی کار گره خورد امیری و پهلوان به بازی رفتند و ورق برگشت اما آنها در فینال حضور ندارند. در اختیار نداشتن این دو بازیکن چقدر کیفیت فنی پرسپولیس را در فاز حمله تحت تأثیر قرار میدهد؟
این چالشی است که در تورنمنتهای حذفی ممکن است گریبان هر تیمی را بگیرد. مثلاً در یکی از فینالهای تاریخی لیگ قهرمانان اروپا یعنی در سال ۱۹۹۹؛ منچستریونایتد مقابل بایرن مونیخ روی کین و پل اسکولز را در اختیار نداشت. در همین فینال دو سال پیش سیامک نعمتی با تصمیم عجیب داور در دقیقه ۹۰ بازی رفت در ژاپن اخراج شد و این روی توان ما در فاز حمله در بازی برگشت مؤثر بود. این مسائل میتواند روی هر تیمی تأثیر فنی بگذارد. به نظرم آن چیزی که به پرسپولیس کمک میکند این است که برخی از بازیکنان تیم فعلی اولین بارشان نیست که در فینال آسیا بازی میکنند ضمن اینکه برخیشان تجربه بازی در جام جهانی و جام ملتها را هم دارند.
فکر میکنی با توجه به محدودیتهای پرسپولیس در خط حمله، این تیم با این مهرهها میتواند از فینال به سلامت عبور کند؟
به نظرم مصاحبهای که حمید مطهری بعد از بازی مسجدسلیمان کرد نکات درست و مهمی در خود داشت. او گفت که «پرسپولیس به حمله کلاسیک عادت کرده و در این کار شگرد دارد و باید تا حدودی روی حملات غیرکلاسیک هم پیشرفت کند.» یعنی شما بازی را با دروازهبان و بعد دو تا دفاع وسطتان شروع میکنید و به شکل تدریجی تیم با پاسهای متوالی حملهاش را طراحی میکند. شما اگر بازیهای پرسپولیس در لیگ برتر را تماشا کنید، اغلب جریان بازی در موقعیت حمله کلاسیک پرسپولیس مقابل دفاع در بلاک حریف است اما مقابل بهترین تیم شرق آسیا موقعیت کلی بازی اینگونه نخواهد بود.
آن چیزی که آقای مطهری به عنوان «حملات غیرکلاسیک» از آن یاد کرده، با نگاه ویژه به فینال آسیا بوده؛ یعنی موقعیتهایی که بازی وارد حالت عدم قطعیت میشود شامل چند ثانیه پس از یک دوئل هوایی یا ناتمام ماندن حمله حریف و فرصت ضدحمله یا لو رفتن توپ تیم خودمان در یکسوم دفاعی حریف و فرصت بازپس گرفتن توپ. در این شرایط است که دفاع حریف ساختار و سازماندهی خودش را پیدا نکرده و در حالت غیرکلاسیک، باید به سرعت حمله خود را طراحی و به سرانجام برسانیم. در فینال پرسپولیس نیاز دارد این لحظاتی که عدم قطعیت بر جریان تاکتیکی برقرار است را تبدیل به حملات مناسب خود بکند.
یادم است که پرسپولیس در بازی با السد، این کار را خوب انجام میداد. یعنی بیشتر السد مالکیت توپ را داشت اما پرسپولیس بخصوص در نیمه دوم چند بار روی همین موقعیتهای غیرکلاسیک به فرصت گل رسید و اگر اشتباه نکنم، آلکثیر روی یک ضدحمله سریع، به تیر دروازه هم زد.
پرسپولیس یک امتیاز و ویژگی مهم دارد که دفاع تیمی منسجم و هماهنگ آنهاست. نمونهاش را مقابل السد و النصر دیدیم. این چقدر میتواند در موفقیتشان در فینال تأثیرگذار باشد؟
قطعاً میتواند تأثیرگذار باشد چون پرسپولیس در شکل اول دفاع کردن، توان دور نگه داشتن حریف از منطقه خطر و نزدیک محوطه جریمه خودی را دارد و در مرحله بعد وقتی هم حریف به نیمه زمین پرسپولیس میآید؛ بلاک فشردهای ایجاد میکند که با حداقل خطا در شیفت شدنهای جمعی یا اشتباه فردی در استقرار را به ندرت انجام میدهند. این چیزی است که تا امروز دیدهایم و امیدوارم در فینال هم ببینیم.
وقتی به عقب نگاه میکنی، فکر میکنی میتوانستید کاشیما را شکست بدهید؟
کاشیما تیم شگفتانگیزی نبود. فوتبال سازماندهیشده و خوبی بازی میکردند اما مثلاً کاشیما از السد تیم قویتری نبود. جالب است به شما بگویم که در پایان نیمه اول بازی رفت، توی رختکن چند تا از بازیکنها میگفتند همین نیمه دوم باید کار را تمام کنیم و برنده به بازی تهران برسیم اما در نیمه دوم ما از نظر بدنی به شدت افت کردیم که بخشی از آن متأثر از شرایط سفر بود. من هنوز هم معتقدم اگر بازی رفت در تهران برگزار میشد و برگشت در ژاپن، میتوانستیم قهرمان شویم.
در صورتی که وقتی آن زمان همه فهمیدند تهران میزبان بازی برگشت فینال است خوشحال شدند.
خب به این خاطر بود که روشن شدن تکلیف قهرمانی در بازی برگشت در تهران دراماتیک بود و از این زاویه که تکلیف قهرمانی در تهران روشن میشد همه خوشحال بودیم اما وقتی بین بازی رفت و برگشت فقط یک هفته فاصله است؛ تیمی که در بازی برگشت میهمان باشد شرایط بهتری دارد. حتی اگر فاصله این دو بازی دو هفته بود، این حرفها را نمیزدم و اصولاً این ادعا دیگر اعتباری نداشت.
برانکو در مصاحبهای که اخیراً انجام داده به آن موقعیت دقایق اولیه علیپور در بازی رفت اشاره کرده که میتوانست نتیجه آن بازی را چیز دیگری کند.
بله، علیپور ضربه خوبی زد و توپ به گونه مدافع کاشیما برخورد کرد که ما فکر میکردیم به دستش خورده و به پنالتی اعتقاد داشتیم اما شما اگر دقت کرده باشید گل دومی که در آن بازی میخوریم آفساید بود و اگر مثل الان در فینال VAR وجود داشت آن گل مردود اعلام میشد.
یادم نمیآید کسی به این موضوع اشاره کرده باشد.
باید صحنه را درست و با دقت ببینید تا متوجه شوید. قبل از اینکه سرجینیو که با بیرون پا گل میزند پشت آخرین بازیکن ما که فکر کنم محمد انصاری بود، توپ را بگیرد و ضربه بزند؛ سوزوکی دیگر مهاجم کاشیما که در آفساید قرار دارد، راه حرکت انصاری به طرف سرجینیو را سد میکند. در واقع سوزوکی بدون لمس توپ در به نتیجه رسیدن حمله تیماش مؤثر است. اگر این صحنه با VAR بررسی میشد، به نظرم آفساید بود.
در بازی برگشت هم در همان دقیقه یک اگر علیپور پاس به جلو میداد رسن میتوانست گل بزند و شاید سرنوشت آن بازی هم تغییر میکرد.
بله ما یک ضدحمله داشتیم که بعد از کرنر ایجاد شد اما به صورت کلی در بازی برگشت با اینکه مسلط بودیم موقعیت گل چندانی نداشتیم.
البته پرسپولیس در بازی برگشت آنقدر در فاز حمله کم مهره و ناتوان بود که برگرداندن نتیجه دشوار به نظر میرسید. چون بعد از محرومیت نعمتی، انصاری هم آسیب دید و تغییرات در خط دفاع ایجاد شد و تنها مهرههای تهاجمی تیم روی نیمکت احسان علوانزاده و حیمدرضا طاهرخانی بودند.
بله ما چند بازیکن را نداشتیم. این بار هم پرسپولیس بدون امیری و پهلوان و آلکثیر بازی را شروع میکند اما مهمترین چیز در فینال، نتیجه است. امیدوارم این بار نتیجه بگیرند و قهرمان شوند.