جواد انصافی را با کاراکتر “عبدلی” و عمو نوروز میشناسیم؛ او با یادی از مرتضی احمدی، به گلایهای از برنامهسازیهای ضعیفِ تلویزیون اشاره کرد.
او این روزها مثل خیلی از کاربلدها و پیشکسوتهای خاطرانگیزِ سینما، تئاتر و تلویزیون، کمپیدا شده اما گلایههایی نسبت به ساخت برنامه و سریالسازیهای تلویزیون دارد و به تعبیرِ خودش بیشتر شبیه به دغدغه است. انصافی را بسیاری از مخاطبان به نام “عَبدُلی” میشناسند؛ عبدلی نام شخصیتی است که وی از اواخر دهه شصت، در نمایشهای تلویزیونی بازی کرده است. البته این بازیگر پیشکسوت کارهایی مثلِ “میوه ممنوعه” را نیز در کارنامهاش دارد که با علی نصیریان و امیرجعفری همبازی بود.
با او به جهتِ علاقهاش به آیینهای کهن ایران و بارها روی صحنه تئاتر و حتی نمایشهای تلویزیونی، با کاراکتر حاجیفیروز و عمو نوروز ظاهر شده و یلداخوانی را به خوبی میداند؛ لحظاتی به گفتوگو نشستیم که او در سالروز درگذشت مرتضی احمدی هم حرفهای گفتنی درباره این هنرمند به یادماندنی دنیای بازیگری داشت.
انصافی درباره اولین سریال نوروزی که با مرتضی احمدی کار کرد گفت: یکی از پیشکسوتان “ضربیخوانی”، “کمدیخوانی” و “پیشپردهخوانی” ایران بود و خوشبختانه در زمان حیاتشان از ایشان بهره بردیم و خواستیم این کارهای ارزشمندشان برای نسل بعدی ثبت شود که با چاپ چند کتاب این اتفاق افتاد. الان ما راه ایشان را ادامه میدهیم، هنرمندی که در هر ژانری، توانمندی بلامنازعی از خودش نشان میداد.
او تأکید کرد: به همه ما درس میدادند که چطور میتوان حالِ مردم را خوب کرد. زمانی با کار کودک، زمانی برای بزرگسالان و زمانی هم برای اصالت کوچه و بازار و فرهنگ ما قدم برمیداشتند. اطلاعات جالب توجهی داشتند و خوشبختانه تا آنجایی که میتوانستند این دانستنیها را انتقال میدادند. من افتخار این را داشتم در اولین سریال نوروزی با ایشان همکار بودم. سریال “اشتباه در اشتباه” را نویسندگی و کارگردانی کردم و استاد احمدی و مرحوم مهین شهابی و سیروس گرجستانی حضور داشتند؛ واقعا از ایشان و بسیاری دیگر آموختم.
این بازیگر و کارگردان سینما، تئاتر و تلویزیون در پاسخ به این سؤال که چرا تلویزیون در برنامهسازی مناسبتی فقط به سراغِ دعوت از چند هنرمند و خواننده میرود و هیچ خلاقیتِ دیگری ندارد، خاطرنشان کرد: برنامهسازیهای مناسبتی ضعیف میشوند و یا سراغِ چند هنرمند و خواننده میرود، چون پژوهشی درباره برنامهسازی اتفاق نمیافتد. البته علاوه بر یلدا، روی آیینهای کهنِ دیگر ما مثل نوروز و چهارشنبه سوری هم هیچ پژوهشی نمیشود.
وی تأکید کرد: بارها پیشنهاد دادم میخواهید برنامه مناسبتی بسازید مثل یلدا و نوروز، چندین مورد پیدا کردم و درآوردم و گفتم واقعاً ارزش دارند که مردم دربارهشان بدانند. وقتی مخاطب ما نمادها و اسطورهها را بشناسند به سراغ قهرمانان و نمادهایی غیر از ایران نخواهد رفت. همه نمادهای ما مبانی علمی دارند و انگار خوشایندِ برخی از برنامهسازان نیست و به همان کارهای کلیشهای و تکراری همیشگیشان بسنده میکنند و بر این باورند که برنامهسازی یعنی این…؟!
انصافی با اشاره به اینکه آمادگیاش را دارم فیلمی درباره یلدا بسازم، گفت: من آمادگیاش را دارم درباره یلدا فیلم بسازم اما توان مالیاش را ندارم. من برای دانشگاهها، نمادهای شبِ یلدا را توضیح دادهام اما وقتی میخواهم برای برخی از تهیهکنندگان توضیح دهم میگویند توضیح واضحات است و به جای این مفاهیم کهن و فرهنگ غنی، سراغِ اتفاقات دیگر میروند. اصالت و اسطورهشناسی در برنامهسازی و سریالهای ما دور شده است و انگار با این مفاهیم بیگانهاند.
او درباره مشکل برنامهسازی و سریالسازی تلویزیون خاطرنشان کرد: ناآگاهی برنامهسازان و نداشتن اطلاعات راجع به تمام موضوعات دیرینه ما، تاریخ و فرهنگ غنیمان یکی از علتهای اساسی مشکل برنامهسازی و سریالسازی تلویزیون است. وقتی برنامه یلدایی میسازند اما از مفهوم و فرهنگ آن آگاهی ندارند. شاید یکی از معضلاتِ امروز این است که هرکسی تهیهکننده میشود؛ کسی را میشناسم که آشپز بوده و الان جزو تهیهکنندگان است. امثال او چه اطلاعی راجع به فرهنگ و آیینهای کهن ما دارند، چند کتاب راجع به این موضوع خواندهاند. به خاطر همه این دلایل، برنامهسازیمان ضعیف شده است.
انصافی درباره قول ۱۰ سالهاش درباره بازیگری، گفت: من الان ۱۰ سال است هیچ کار جدّی بازی نمیکنم. هر کاری که طنز و کمدی باشد بازی میکنم. در “محله گل و بلبل” عمو پورنگ، نقش عمو نوروز را داشتم، چون در آن فضای مفرح و شادی را برای مخاطب ایجاد میکرد. نمیخواستم غم و غصه مردم را زیاد کنم و هرجا شادی باشد یک قدم در جهت شادیهای مردم بردارم. شادکردن مردم کار سختی است و این سختی را به جان میخرم.