تقابل استقلال و پرسپولیس، سطح خواستههای ما را از خودمان را، بالا و بالاتر برده است! قدر این ثروت بیبدیل را بدانیم!
یکم- درباره ارزش و بهای فوتبالی که استقلال و پرسپولیس به نمایش گذاردند، چه فرمایشی دارید؟ آیا قادرید قیمتی برای تکرار چندین باره بازی عصر دوشنبه ۲۲/۱۰/۹۹ پیشنهاد کنید؟ و آیا عملکرد بچههای استقلال در قبال هنری که بچههای پرسپولیس رو کردند، در هیچ یک از بازیهای موسوم به لیگ آسیا، به تماشا گذارده بود؟ پرسپولیس و استقلال، به مراتب پختهتر و چندوجهیتر از اولسان هیوندای کرهجنوبی نبودند؟
مبالغهآمیز سخن نگوییم! عاشق دست و پای بلورین بچههای خودمان هم نشویم، ولی واقعیت هم قابل کتمان نیست! واقعیتی که یک سرش محمود فکری بود و سر دیگرش را یحیی گلمحمدی شکل میداد! واقعیتی که هست، اینک در قوارهای به مراتب بزرگ و بزرگتر هم هست! چشمها را نبندیم تا ببینیم! چشمها را باز کنیم تا انگ کورچشمی یه خودمان وارد نکنیم!
«آفتاب آمد، دلیل آفتاب/ گر دلیلت باید از وی متاب»
از شهرآورد تهران چه میخواستید که به شما نداد؟ که حسرتش را به دلها گذارده باشد! که آنچه را که خود داریم و خوبش را داریم و اعلایش را داریم، از دیگران نخواهیم و از خودمان طلب کنیم! طلبی از جنس طلبکاری!
ثروت بیبدیل
تقابل استقلال و پرسپولیس، سطح خواسته های ما را از خودمان را، بالا و بالاتر برده است! قدر این ثروت بیبدیل را بدانیم!
کارنامه یحیی و مربی ایرانی
دوم- نگاهها متفاوتند، بیانها هم! چگونه باید تبیین کرد؟ ارزشهای درونمتنی و پیرامونی فوتبال ایران را، حول کدام واقعیتها وقوع یافته یا در حال وقوع است؟ این واقعیت عینی را چگونه باید بر زبان آورد تا شیرین باشد و شنیدنی؟ شهرآورد تهران را که نمایشی بود متفاوت، وارد کدام حساب باید کرد؟ یحیی و محمود یا عامتر نگاه کرد و گفت: …این است کارنامه عملی مربی ایرانی!
یحیی در تعاقب چند سال حضور متفاوت و پیشرفت توأم با ناکامیهای دردآور، به جایی رسیده که در لیگ برتر نوزدهم رسیده بود و در لیگ آسیا و اینک در دربی! آیا یحیی، متأثر از کلاس کار مربی ایرانی نبود در تمام این سالها؟ ماجرا از چه قرار است؟ یک نفر جهشدار پیش رفته است و دیگر چه؟ در شرح سؤال هم راحت نیستیم! در بیان موضوع هم سیالیت لازم را نداریم! فوتبال آقای گلمحمدی و جناب فکری، چه ربطی دارد به فلان و فلانی؟
گیرم، پدر تو بود فاضل!
از فضل پدر تو را چه حاصل؟
سؤالهای دفاعی
سوم- سؤال کلی و اصلی برآمده ار مسابقه استقلال و پرسپولیس این بود و هست: …ما و همه، کارنامه یحیی گلمحمدی را دیدیم و تحسینش کردیم یا شاهدی بودیم برای قابلیت «مربی ایران»؟ پس بازندهها چه؟ پس آنها که ویژگی ندارند و «خاص» بازی نمیکنند، حال چه برنده یا بازنده، چرا؟ و اما یکی، دو پرسش دیگر هم میتوان مطرح ساخت:
الف- از محمود فکری: …حاجمحمود نحوه گل خوردن استقلال را چگونه توضیح میدهید و چه شرح کشافی برای گلزنی مهدی عبدی و نیز وحید امیری دارید؟ در قبال فرارهای پاورچین پاورچین احمد نوراللهی که میتوانست- بلکه میبایست- از هتتریک هم بگذرد، چه تدبیری بهکار بستید؟ یا چرا به مهدی قائدی، هر ۴، ۵ دقیقه یک توپ نرساندید تا او کاری کند که در دقیقه ۹۳ کرد؟ البته که این سؤال قصد ندارد ارزشهای دفاعی تیم آبی را زیر سؤال ببرد!
ب- از یحیی گلمحمدی که این بار حتی یک لحظه هم کنار زمین ننشست و تمام طول مسابقه را روی پا و سر بالا نگاه کرد، اما نتیجه این نگاه کردنها چه بود؟ مخصوصاً روی صاحب توپ شدن مهدی قائدی لب خط ۱۸ قدم؟
ج- باز هم از یحیی: لحظه شوت زدن قایدی، کنعانیزادگان کجا بود؟ سیدجلال، توی گل چه میخواست؟ و درست در همان آن، دو هافبک اصلی دفاع پرسپولیس کجای کار بودند؟
عروس رفته گل بیاره
یحیی به عنوان یک مربی ایرانی که از بقیه فاصله گرفته، نباید پاسخ این پرسشها را به بعد از مسابقه موکول کند! علاج واقعه، قبل از وقوع باید کرد!
کارگاه بازیکنسازی
ملوان و شاهین بازنده، مس کرمان صدرنشین
چهارم- قبول داریم که این روزها، اهمیت شهرآورد، زیباییهای شهرآورد و مردانه رقصیدنهای شهرآوردیان، میطلبد که حتی یک نقطه هم اگر روی کاغذ میگذاریم، در مناقب همین بازی ویژه باشد که بهراستی، فراتر از بازی فینال لیگ آسیا بود!
بازی همه چیز تمامی که در حین انجامش، سطح توقع، کلاس بازی و نیز انتظار ما، لحظهای بالا رفت و به بالاتر رسید! و درست به همین دلیل و از آنجا که مرد اول مسابقه- هم مهدی عبدی و مهدی قایدی- ساخته شده میدانهایی از جمله لیگ یک است، ما نیز احترام بچههای جام آزادگان را مراعات کرده و بجا میآوریم و نگاه خریدارانه و شخصیتبخش به عوامل میدانی این بازی را «کان لم یکن» فرض نمیکنیم و میگوییم: مس کرمان، آمدی خوش آمدی! مقام صدر برازنده توست که بردن را بلدی، نه چون ملوان که باختن را بیشتر خوش میدارد یا پارس جنوبی و بدتر از همه شاهین بوشهر را که «پر پرواز» ندارد!
فجرسپاسی، تیم خوب شیراز، چقدر بازیکنان خوبی دارد که همهشان معمولیاند و پول «یامفت» نمیگیرند! هوادار عنایتی و بادران عاشوری هم دورخیز را تمام کرده و جهیدن و پریدن و صعود کردن را آغاز نمودهاند!