بازیهای دفاعی و نمایشهای فرسایشی پدیدهای تازه در لیگ برتر فوتبال نیست و در سالهای اخیر پیوسته جریان داشته اما این روند امسال بیش از هر زمانی به چشم خورده است. دلایل این امر به مسائلی برمیگردد که صرفاً فوتبالی نیست. پیامدهای رواج کرونا و تأخیر افتادن در اتمام مسابقات لیگ نوزدهم و به تبع آن، تعویق در شروع لیگ بیستم سبب شده فرصت تیمها برای بازسازی تاکتیکی خویش و تقویت خود برای مسابقات فصل ۱۴۰۰-۱۳۹۹ به حداقل برسد.
در چنین فضایی، بدیهی است که تیمها کمترین ریسک را بکنند و جانب احتیاط را بگیرند و ابتدا دفاع خود را مستحکم سازند و در صورت امکان، به گلزنی هم بپردازند. به همین خاطر است که تعداد نتایج مساوی زیاد شده و فاصله تیمها با یکدیگر در جدول ردهبندی کمتر از همیشه است. این فاصله به شکلی است که با یک برد میتوان از رده هشتم به رتبه دوم جدول پرید و یک شکست هم کافی است تا صدرنشین پنج پله تنزل کند و هر اتفاقی متصور باشد و با اینکه امکان قهرمانی فقط برای همان چند تیم معروف و قدیمی مقدور و متصور است اما تیمهایی که در این مسیر به پیش میروند و برای کسب آن میکوشند، بیش از هر زمانی شدهاند و ۱۰ تیم از ۱۶ تیم لیگ مدعی کسب چهار رتبه اول و به تبع آن، آسیایی شدن هستند.
در غیاب شور و غریو تماشاگران
در سیستم فعلی که تماشاگری در ورزشگاهها نیست، معنا و مفهوم دیدارهای خانگی و خارج از خانه هم از میان رفته و در اکثر موارد حس میکنید که بازی در یک زمین بیطرف در حال برگزاری است. البته این معادله در زمان سفر تیمهای تهرانی به شهرستانها تغییر مییابد و آنها به سبب ناآشنا بودن با زمین و امکانات تیمهای ولایات، تحت فشار بیشتری در قیاس با میزبانها قرار میگیرند و به همین سبب احتمال بیشتری برای ناکامیشان در شهرستانها وجود دارد.
با این حال خالی بودن استادیومها از تماشاگران، تیمهای به اصطلاح میهمان را بیش از هر زمانی به درخشش و کسب نتایج مورد نظرشان امیدوار کرده است و آنها میدانند محیطهای برگزاری مسابقات دیگر با شور و غریو و موج احساساتی همراه و عجین نیست که پیش از ظهور کرونا و رواج محدودیتهای برخاسته از آن مشاهده میشد و بر محیط حاکمیت مییافت و به تبع آن، تیمهای میهمان را کم تأثیر میساخت. بدون این تماشاگران و در غیاب احساسات داغ آنها، تیمهای میهمان راحتتر بازی میکنند و نه فقط برای تساوی و نباختن میآیند، بلکه به پیروزی و کسب پیروزی هم از هر جهت امیدوارانه مینگرند و برای دستیابی به آن برنامه و نقشه دارند. تعداد قابل توجه بردهای دور از خانه برای برخی تیمها و شمار زیاد توقفها و شکستهای خانگی برای بعضی باشگاههای دیگر گویای همین نکته و نشانه صحت نظریه فوق است.
به واقع در هیچ یک از ادوار گذشته لیگ برتر ایران، تعداد اینگونه نتایج به شمار و اندازه فعلی نمیرسید و اکثریت با مواردی بود که تیمهای میزبان به نتایجی قابل قبول میرسیدند و تیمهای میهمان با برداشتی اندک از دیدارهای دور از خانه خود فارغ میشدند و هر چند در آن سالها و موارد نیز پیروزی تیمهای میهمان یک واقعه رایج بود اما هیچگاه به وسعت و میزان امروز نمیرسید. در همین راستا تیمهای حاضر در لیگ باید خود را با شرایط و قواعدی البته غیررسمی همسو سازند که از فضای جدید لیگ نشأت گرفته و با این اصول به درستی کنار بیایند و آن را در دستور کار و روند اجرای خود لحاظ کنند تا بتوانند به بهترین نتایجی که در چنین محیطهایی قابل نیل است، دست یابند.
ابهام و سؤالهای ماندگار
روندها و دستورالعملهای مورد اشاره چه خوب و چه بد و چه مبتنی بر عقل صرف یا کم تدبیری، ظلمی است که کرونا به فوتبال ایران و لیگ آن و به واقع به کل فوتبال جهان و مسابقات آن و حتی سایر رشتههای ورزشی تحمیل و دیکته کرده است. اگر این بیماری هولناک و تبعات اجتماعی آن در کار نبود و تماشاگران همچنان راهی به درون استادیومها داشتند، طبعاً قواعد بازیهای خانگی و دور از خانه محتوای سابق و همیشگیاش را حفظ میکرد و فوتبال زیباتر و مثبتتر و دوست داشتنیتر میماند و با اینکه در آن صورت نیز بازیهای تدافعی و محتاطانه حرف نخست را میزد اما سیطره و وسعت اجرای آن به امروز نمیرسید و میزان سرگشتگی تیمهای میزبان در حد کنونی نمیبود.
امروزه میزبانها در شرایطی روبهروی تیمهای میهمان میایستند که نمیدانند با احتساب خالی بودن سکوها و آزاد و رها بودن حریفانشان از فشارهای عصبی مفرط و استرسهای بسیار چگونه ظاهر شوند و آیا باید به سرعت و در تمام طول مسابقه در پی تهاجم و ابراز وجود در زمین رقبا بود و یا ادغامی از تهاجم و نمایشهای دفاعی را سرلوحه کارها قرار داد. این ابهام و سؤال برای تیمهای میهمان نیز برقرار است و آنها نیز گاهی نمیدانند حملاتی کوبنده و از آغاز وقت برایشان سودمندتر است یا ارجاع چنان چیزی به نیمه دوم و ۲۰ دقیقه پایانی مسابقاتشان.
بازندگان عدم رعایت قواعد نانوشته
مجموعه این عناصر و اندیشهها، لیگی را به وجود آورده که در آن احتیاط و مماشات و در نهایت کار دفاعی حرف اول را میزند و کمتر تیمی بیگدار به آب میزند و حتی وقتی میزبانان پر ستاره به میهمانان خود میتازند، همیشه نگاهی به عقب و ستونهای دفاعی و برج و باروهای حفاظتگر خویش دارند تا مبادا با فرو ریختن این باروها، نه تنها بهرهای از حملات خویش نبرند بلکه بازنده بازی «عدم رعایت قواعد نانوشته و جدید لیگ» شوند. قواعدی که صریحتر از هر زمانی میگویند اگر دفاعی نباشید و بیپروا حمله کنید و همه چیز را رها سازید، در استادیومی فاقد تماشاگر و در غیاب روح و حس تماشاگران پرشور هر اتفاقی برایتان متصور است و بخصوص شکستهایی که از عدم رعایت احتیاط و فراموشی اصل استحکام و عناصر دفاعی برمیخیزند. چیزهایی که ظلم مهیب و آشکار کرونا به ورزش فوتبال به شمار میآید و دمار از روزگار این ورزش «پیشتر قابل محاسبه» و «اینک غیرقابل محاسبه» درآورده است.