بیانیه ۱۴ بندی مهدی رسول پناه، اخرین تلاش او برای حفاظت از شخصیت حقیقی خود مقابل سیل اتهاماتی است که علیه وی وارد شده است.
مهدی رسول پناه مدیری ناآشنا در فوتبال ایران بود که به واسطه ارتباطات شخصی در پاییز سال گذشته عضویت در هیئت مدیره باشگاه پرسپولیس را پذیرفت و پس از آن که محمدحسن انصاری فرد را از سمت مدیرعاملی کنار زد، از دیگر عضو هیئت مدیره باشگاه یعنی مهرداد هاشمی نیز عبور کرد و در نهایت سرپرستی باشگاه را برعهده گرفت.
در مورد رسول پناه گمانه زنی و صحبت های اولیه مبنی بر این بود که وی دندان پزشک شخصی وزیر ورزش است اما این مدعا هرگز به اثبات نرسید و او تنها یک بار در برنامه فوتبال برتر اعلام کرد که یک درمانگاه خصوصی در شهر ورامین دارد تا به این وسیله پزشک بودن خود را نیز انکار کرده باشد.
او در ابتدای دوران عضویتش در هیئت مدیره با چالش مدیریت محمدحسن انصاری فرد مواجه بود و صد البته یار عضوی از هیئت مدیره که قصد داشت میزان حضور و ورود هیئت مدیره به مسائل باشگاه را افزایش بدهد. او به مرور زمان روی این صندلی اعتماد به نفس بیشتری هم یافت و با کنار رفتن محمدحسن انصاری فرد، با مهرداد هاشمی هم سر شاخ شد و در نهایت تبدیل به فرد شماره یک اجرایی باشگاه گردید غافل از این که چالشی طولانی و پرسروصدا انتظارش را میکشد.
آنچه بین مهدی رسول پناه و یحیی گل محمدی در ماه های قبل گذشته از حوصله این مطلب خارج است اما این مسئله در نهایت به انتشار دو فاصل صوتی و دو فایل ویدیویی منجر شد که مدیرعامل پرسپولیس در دو جمع مختلف بی پروا و با الفاظ زشت، سرمربی و بازیکنان تیمش را مورد خطاب قرار میدهد و همچنین نسبت های تندی علیه سرمربی تیمش مطرح میکند که به عنوان یک ناظر بیرونی هرگونه امکان همکاری بین طرفین ماجرا را زیر سوال میبرد.
رسول پناه تا همین دو هفته پیش در هیئت مدیره باشگاه باقی مانده و به رتق و فتق امور مشغول بود که انتشار یک فایل تصویری جدید که در آن او از کلمات زشت تری هم استفاده کرده بود، باعث شد تا اتمام کارش در دستور وزارت ورزش قرار بگیرد و او در نهایت از جمع مدیران پرسپولیس جدا شود. این در حالی است که وی ظاهرا در مدت حضور، مبلغی را هزینه باشگاه کرده که در پی پس گرفتن آن است که این مسئله باعث شده که یک درگیری لفظی نیز بین او و معاون اجرایی باشگاه ابراهیم شکوری شکل بگیرد.
اما در حالی که موضوع انتشار بیانیه ۱۴ بندی حرف اول هواداران فوتبال از صبح امروز است، نکاتی جدی در میان صحبت های رسول پناه هایلایت شده است. او در این بیانیه به دفعات گل محمدی را به زیاده خواهی، درخواست افزایش قرارداد، دخالت در امور غیر، علاقه به چیدن افراد در بخش های مختلف باشگاه و… متهم کرده و همچنین ادعا کرد که پرسپولیس با هر فرد دیگری به قهرمانی لیگ و آسیا میرسید و گل محمدی کار شاقی نکرده است. این ادعا در حالی مطرح میشود که شخص رسول پناه مسئول مستقیم و بالادستی سرمربی پرسپولیس بوده و میتوانسته درباره تصمیمی هرچند سخت گیرانه بگیرد.مطابق آنچه که وی به یحیی نسبت داده، او دلایل محکمه پسندی هم برای این تصمیم داشته و اگر اقدام به این کار میکرد میتوانسته در رسانه ها از خود دفاع کند و بگوید که به طور مثال سرمربی تیمش از او درخواست های غیرعادی داشته و او برای تن ندادن به این درخواست ها، از اصول باشگاه دفاع کرده است.
اما سوال اینجاست که چه مسئله ای باعث شده رسول پناه علی رغم ادعاهای بسیار، دست به این کار نزند و در نهایت در موضع بازنده این دعوای شخصی اش با سرمربی تیم بنشیند.پاسخ بسیار ساده است؛ رسول پناه مشروعیت نشستن روی صندلی مدیرعاملی پرسپولیس و همچنین کفایت وکاریزمای مدیریت یک باشگاه پرطرفدار در ایران را نداشته و به همین سبب در کفه هواداری، مغلوب یحیی گل محمدی است که البته خود او با وجود نظرهای مثبت، در زمره مربیان با محبوبیت آنچنانی به شمار نمیآید.
این نقصان بزرگ البته خاص پرسپولیس و مدیریتش نیست و باشگاه های دیگر از جمله استقلال به آن دچارند. باشگاه هایی که مدیران منصوب آن ها از روی روابط شخصی و با فاکتورهای مجهول ناگهان در بالاترین سطح فوتبال ایران آفتابی شدند و بعد از مدتی نیز به دلایلی جایگاه خود رابه نفرات دیگری داده اند؛ افرادی که حضورشان در ورزش چیزی جز هیایویی چند ماهه و عقب انداختن روندهای منجر به توسعه در پی نداشته است.
در پایان باید گفت، برای داوری میان مدیرعامل سابق و سرمربی پرسپولیس احتیاج به شنیدن حرف های دو طرف و البته مدارکی بی چون و چراست و در عین انتشاراین صحبت ها (به صورت رسمی) پس از اتمام ماموریت شغلی (آن هم با این وضع)، افشاگری سرپرست سابق را صاحب وجاهت کمتری میکند.در طرف مقابل هم سرمربی پرسپولیس اگر از اقدام حقوقی علیه مدیر سابقش خودداری کرده باشد،به نام و اعتبار خود لطمهای جدی وارد ساخته است که همین حالا هم بخشی از سابقه خوب یحیی در جمعهای هواداری روبه مخدوش شدن است…
در نهایت، این محصول همیشگی مدیریت دولتی و روی کار آمدن افرادی است که از همان ابتدا میشود روی شکستشان مطمئن بود.دست نشاندههای سیستمی که هرگز به مدران کاریزماتیک و موفق روی خوش نشان نداده است.