یک تصمیم احتمالی و تازه میتواند سرنوشت ایران را در مرحله دوم پیکارهای انتخابی جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ در قاره آسیا تغییر بدهد. به نوشته روزنامه الریاضه عربستان و براساس گفتار یکی از مسئولان «AFC» ممکن است باقی مانده دیدارهای انتخابی فوق به صورت متمرکز و در یک کشور برگزار شود و اصل «میزبانی و میهمانی» که همواره جزء لاینفک این پیکارها بوده و در مرحله رفت مسابقات انتخابی ۲۰۲۲ نیز اعمال شد، نادیده گرفته شود. این کار برای مقابله با خطرات رواج کرونا صورت میپذیرد و مشابه آن برای پیکارهای فصل گذشته لیگ قهرمانان آسیا هم به اجرا درآمد و همه دیدارها به قطر منتقل شد و سیاست انتخابی «AFC» برای دوره ۲۰۲۱ این مسابقهها نیز هست.
اگر چنان چیزی به رقابتهای انتخابی جام جهانی ۲۰۲۲ هم بسط یابد، ایران یک منتضرر بزرگ خواهد بود، درست است که «یوزها» قدرت غلبه بر عراق و بحرین در زمین بیطرف را هم دارند اما دیدارها با این حریفان خطرساز در ورزشگاه ولو بدون تماشاگر آزادی تهران کجا و مسابقه با آنان در مکانهایی همچون قطر و امارات کجا؟
شایعات حاکی از آن بوده که برای دو دیدار سرنوشتساز ۱۷ و ۲۵ خردادماه ۱۴۰۰ ایران با بحرین و عراق احتمال حضور تعداد محدودی تماشاگر هم در استادیوم آزادی وجود دارد و شاید AFC اجازه بدهد که پنج تا ۱۰ هزار تماشاگر پیرامون این دیدارها گرد آیند و یوزها را به سوی پیروزیهای حساس و مهمی که مورد نیاز مبرم آنها است، سوق بدهند. حتی اگر چنین نشود و استادیوم خالی خالی بماند، مسابقه در ورزشگاه ملی ما مقابل عراق و بحرین اطمینان و امنیتی را به ما میبخشد که امکان ندارد در سایر شهرها و کشورها یافت شود.
فرصت بازیابی نیست
طبق جدول تنظیمی رقابتها ایران ابتدا باید در ۵ و ۱۰ فروردین ۱۴۰۰ بازیهای برگشت عقبافتادهاش با هنگکنگ و کامبوج را برگزار کند که بازی با هنگکنگ در تهران و با کامبوج در خاک این حریف خواهد بود ولی بردهای صفر – ۲ ما در زمین هنگکنگ و صفر -۱۴ در تهران مقابل کامبوج در مرحله رفت مقدمه و نشانههایی روشن از توان بالقوه ما برای فتح دیدارهای برگشت (ولو با نتیجهای سبکتر مقابل کامبوج) هم به شمار میآید و کلید صعود یا پایه حذف احتمالی نه در این دو دیدار بلکه در دو بازی متوالی با بحرین و عراق خواهد بود. هر دوی این تیمها در خرداد ۱۳۹۸ در زمین خود تیم ملی ایران را مغلوب کردند ولی این امید وجود داشت و هنوز هم وجود دارد که در صورت برگزاری دیدارهای برگشت در تهران و حتی در غیاب تماشاگران ایرانی یوزها به امتیازات لازم نایل آیند و جبران مافات کرده و نه فقط یکی از دو تیم صعودکننده از گروه سوم آسیا باشند بلکه در نهایت سرگروه هم بشوند.
عنوانی که فعلاً در اختیار عراق است. ایران حتی مقام دومی را هم در اختیار ندارد و این جایگاه متعلق به بحرین است و همین مسأله و فاصله زمانی کم بین دیدارهای باقی مانده که فرصت بازیابی و نقشهچینی درست را اندک میسازد و در صورت مجتمع شدن دیدارها در یک کشور بیطرف بیش از پیش در دستور کار قرار خواهد گرفت، خطری بالقوه و بزرگ برای یوزها است که اگر از حالا کاری برای مدیریت آن و حل مشکلات موجود صورت نپذیرد، میتواند بلای جان فوتبال ما شود و حذفی تلخ و سریع را دامنگیر ایران کند و افسوس ماندگار را برجای بگذارد.
هشدارهای مرحله رفت
این شاید نگاه خوشبینانه لازم به موضوع تلقی نشود، بخصوص که توان بالقوه فوتبال ما حتی در این روزهای سخت کرونایی و در شرایطی که فعالیتهای تیم ملی ما در یک سال و نیم اخیر بسیار محدود بوده، به غایت بالاتر از قدرت بحرین و عراق است و ایران گاه در روز متوسط خود نیز میتواند این حریفان را از پای درآورد اما حالا که هشدارهای صادر شده از سوی همین رقبا در دیدارهای رفت را شاهد بودهایم و تیم ملی در عصر پس از کارلوس کیروش و بخصوص در دوره مارک ویلموتس لغزشهای آشکاری داشته، عقل حکم میکند که در دوره زمامداری جانشین کروات این مرد بلژیکی (دراگان اسکوچیچ) هرچه سلاح و تدبیر داریم به کار گرفته شود تا با پرهیز از باختهای پر سر و صدا و تازه و با غلبه بر این رقبای پرمدعا به حق خود برسیم و راهی مرحله نهایی انتخابی جام جهانی قطر در قاره آسیا شویم و تکرار میکنیم که کلید این قضیه در حالت فعلی نیز که همچنان قرار است دیدارها طبق فرمول سابق انجام شود و هنوز نامهای رسمی دال بر تغییر فرمول برگزاری مسابقات به فدراسیون واصل نشده فتح دو دیدار حساس خرداد ماه مقابل بحرین و عراق است.