هنوز یک روز از پایان دوره۳۹ جشنواره پرحاشیه فیلم فجر نگذشته که بازهم از گوشه و کنار، حاشیههای فراوان این دوره به گوش میرسند؛ حاشیههایی تازه از عجایب خارقالعاده جشنواره ۳۹، که حکایتهای شنیدنیست!
با انشتار مطلبی با عنوان چهارده تیتر از جشنواره۳۹ به پارهای از این حاشیههای فراتر از متن پرداخته است که خواندنش بخش پنهان و پشت پرده این دورهمی سینمایی را بیشتر روشن میکند!
چهارده تیترِ ساعات اخیر “کافه سینما”، بهمناسبتِ پایان جشنوارهی امسال فیلم فجر، با مدیرانی که در این شرایط اقتصادی مردم و کرونا برگزارش کردند، داورانی که ۱۶ فیلم اغلب ارگانیاش را انتخاب کردند، سینماگرانی که فیلمهای با تم “ضد مردم”ش را ساختند، و رسانهها و منتقدانی که سعی کردند بازارش را گرم کنند و نقدهای مثبتاش را بنویسند.
یک) آمار: هر کدام از ارگانها از این جشنوارهی فجر با ۱۶ فیلمِ اغلب ارگانیاش، چه سهمی بردند؟!/ بیشترین جایزه برای خود دولت با بنیاد فارابی، و بعد: اوج و اول مارکت و…/ بهتفکیکِ فیلم بخوانید
دو) تصویر: برندهی سیمرغ مردمی امسال، حدود چهار روز قبل، هجدهم بهمن، گفته بود: «سیمرغ مردمی امسال، اعتبار ندارد»!
سه) یک منتقد سینما، از تبدیل شدن جشنوارهی فجر به”مضحکه”، با حضور یکی از کارگردانانی که: «آرای مردمیاش ناگهان صدتا صدتا بالا می رود» در میان داوران، و نامهی تبریک تولدِ سلبریتی پرویز پرستویی «با همان ژست همیشگی دل از دنیا برگرفته» برای یکی از داوران، در آستانهی اختتامیه نوشت.
چهار) جیرانی، کارگردان، با وجود اذعان بهشباهت حتا پایانِ تغییر یافتهی بیهمهچیز”، بهپایانِ فیلم “برنارد ویکی” (نسبت بهنمایشنامهی دورنمات)، استدلال کرده که این شباهت بهخاطر «حضور ستارگان» بوده!/ او همچنین ادعا کرده که نمونهی کلاسیک، در غرب صاحب اعتباری نشده، برعکس نمونهی داخلی!
پنج) یک منتقد سینما با انتشار تصاویری از اسکناس و لوگوی شبکههای اجتماعی، از وضعیت اسفبار رسانهها و نقدهای عمومن مثبت منتقدان بر فیلمهای جشنواره نوشت و اعلام کرد که: «متنها و گفتهها و ستارهبارانهای ناشی از حقارت و عشق به صلهبریتیها یا پولپاشی طی این ده روز را بهدقت جمعآوری» کرده، و «گزارش و جدول و آمارِ یک رسوایی بزرگ» را منتشر خواهد کرد
شش) کل بلیتهای جشنوارهی امسال فجر، حتا براساس آمار خودشان، و بلیتهای خریداری شده توسط صاحبان فیلمها و ارگانها و…، فقط بهاندازهی یک استادیوم آزادی بود!/ حراج کردن یک سرمایهی ملی، بهنفع گروههای خاص
هفت) همکاری بنیاد فارابی با سجاد علیجانی، برای تولید یکی از فیلمهای پرنامزدیِ جشنوارهی فیلم فجر!
هشت) حمایت تهیهکنندهی “قلادههای طلا”، “بهوقت شام” و “دادستان” در برنامهی “هفت”، از برگزاری این جشنواره، در این شرایط اقتصادی و کرونا و با این میزان استقبال از محصولات ارگانیاش: «جشنواره فیلم فجر نوعی نشاط اجتماعی ایجاد کرده است»!
نه) «اگر قبلن پنهان بود، حالا دیگر رو است»!/ یک یادداشت دربارهی نقدهای عمومن مثبت رسانهها و کانالهای روابط عمومی، برای فیلمها و جشنوارهی امسال فجر
ده) یک یادداشت دربارهی برزگر نمایندهی “سینمای مستقل” در جشنوارهی امسال، که سال گذشته در جلسهی مطبوعاتی فیلمش بهکنایهی “کافه سینما” بههمکاریاش با بنیاد فارابی اعتراض کرد [و فارابی بعدن اعلام کرد آماری را که مبنی بر کمک بهفیلم او منتشر کرده اشتباه بوده]، و امسال در عوض، دو فیلم با مشارکت ارگانهای دولتی به جشنواره ارائه کرد!
یازده) واکنش تهیهکنندهی “بیهمهچیز” به بالا رفتن ساعتی آمار یک فیلم و اعتراض کارگردان “شیشلیک” به «دستکاری در آرای مردمی جشنواره»/ نوروزبیگی: «اگر در آرای مردمی فجر ۳۹ تقلب شده، آن را قضایی کنید!»/ چنین آماری برای فیلمی منتشر شده که بعدن برندهی سیمرغ مردمی جشنوارهی امسال هم شد!+ یک اعتراف: «چرا باید رفتار خودخواهانه عدهای باعث شود همین اندک مردمی که به سینماها میآیند ، طرد شوند؟»
دوازده) یک فیلمساز: «دو تن از کسانی که در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی با آقای طباطبایی نژاد همکاری داشتند در هیأت داوران عضو هستند و معلوم است به فیلمنامه هایی که خودشان مجوز داده اند توجه بیشتری می کنند. این رسم داوری نیست و این انتخاب ها عین فساد است»/ «مسئولان جشنواره رسمن کاری می کنند که بنده و امثال من افتخار کنیم که فیلم مان در جشنواره نیست»/ «این ۱۶ فیلم همه یک فیلم هستند فیلمی که داوران ساختند و می خواهند به اسم یک سال دستاورد سینمای کشور به خورد ملت بدهند»!
سیزده) «جشنواره فجر امسال تبلور انتقام دولتیها از مردمی بود که انتظار داشتند هیچ وقت از رایشان برنگردند»!/ یک یادداشت پس از استقبال اندک مردم از جشنوارهی امسال، و تم «ضد مردم» تعدادی از فیلمها
چهارده) یک یادداشت با تیترِ “سینما علیه مردم”: در جشنوارهی امسال، دیگر نه قهرمان داشتیم و نه ضد قهرمان، فقط “توده” مردمی بودند که نفرتانگیز و رقتبار بهنظر میرسیدند.