استقلال که به سپاهان باخت و پیامدش صدر جدول را از دست داد علاوه بر نقدهای فنی که برخی غیرمنصفانه هم بود، خبرهای عجیبی درباره اینکه بالادستیها به فکری امر کردهاند برای ماندن در استقلال وریا غفوری را کنار بگذارد در فضای مجازی دست به دست شد. خبری که برای طیفی جذاب بود و آنها را بازنشر میدادند. در مقابل حامیان مجازی وریا غفوری در واکنش به این خبر، فکری را به نقد میکشیدند و اعتقاد داشتند او برای ماندن در استقلال زیرپای کاپیتانش را خالی کرده و برخی هم اعتقاد داشتند سرمربی استقلال تصمیم درستی اتخاذ کرده و باید وریا را کنار بگذارد.
این واکنشها در حالی در فضای مجازی دیده میشد که از اساس خبر برکناری دستوری وریا غفوری صحت نداشت و هیچ ادلهای هم پشت این ماجرا نبود که چنین سناریویی در این برهه از فصل اجرا شود و استقلال همان آرامش حداقلیاش را هم از کف بدهد و با سرعت و شتاب بسیار به ورطه سقوط کشیده شود. این شایعات مجازی در کنار اخبار عجیبی که درباره دستور وزارت ورزش برای کنار گذاشتن فکری به گوش میرسید درنهایت سبب شد تا وزارت ورزش نسبت به این مسائل واکنش نشان دهد. علینژاد، معاون حرفهای و توسعه ورزش قهرمانی در واکنش به این خبرها چنین گفته است: «بارها گفتم که ما دخالتی نداریم. این حرفها در کانالهای هواداری است و توجه نکنید. اقدامات قضایی از سوی باشگاه در مورد این کانالها انجام شده است اما ادمین اکثر این کانالها در ایران نیستند و فقط فضاسازی میکنند.»
درواقع استقلال از جریانهایی ضربه میخورد که خارج از این مرزها صفحات پربازدیدی را رهبری میکنند و گاهاً با انتشار اخبار نادرست جریانی را علیه باشگاه استقلال ایجاد میکنند؛ خبرهایی که به واقع هیچ منبع عقلی درستی پشت خود ندارند و از اساس کذباند. اینکه وزارت ورزش نسبت به این شایعهسازیها و جریانهای مجازی واکنش نشان داده خود نشاندهنده اهمیت ماجرا است اما به واقع آیا وزارت ورزش و باشگاه استقلال میتوانند مانع نشر خبرهایی از این دست شوند؛ شایعاتی که عموماً بیرون از ایران ساخته میشود؟ فضای اینستاگرام به کاربران خود اجازه میدهد در هر نقطه از جهان برای هر طیف از مردم خبرسازی و جریانسازی کنند و باشگاه استقلال هم به واسطه برخورداری از هواداران میلیونی در سراسر جهان گاهاً از این صفحات لطمههای بسیاری دیده است.
چنانچه ادمینهای این صفحات در ایران حضور داشتند میشد به مقابله با آنها پرداخت و فضا را تعدیل کرد اما مقابله با این صفحات که ادمینهایش خارج از ایران حضور داشته نیاز به رایزنیهای قوی بینالمللی دارد. شاید در ظاهر به سرانجام رساندن این شکایت دشوار باشد اما بدون شک از دو طریق باشگاه استقلال میتواند با این جریانسازیها مقابله کند. راه اول پیگیری قضایی از طرق بینالمللی است و راه دوم این است که باشگاه استقلال به هوادارانش فراخوان بدهد و از آنها بخواهد این صفحات را دنبال نکنند و اخبار را فقط از طریق رسانههای مورد تأیید این باشگاه پیگیری کنند.
شاید راه دوم برای باشگاه استقلال زودتر به نتیجه منجر شود اما باید توجه داشت که تحلیل بسیاری از هواداران استقلال نسبت به چنین اخباری اشتباه است و این طیف تحت تأثیر موجسازیها قرار میگیرند و نمیتوانند مسائل را به درستی ارزیابی کنند. درواقع استقلال علاوه بر مشکلات فنی که اکنون با آن دست و پنجه نرم میکند، یا مسائل مالی با یک عامل سومی هم مواجه است که با تقویت ارکان رسانهای خود تا حد زیادی میتواند آن را به تعادل بکشاند.
گذشته از بحث شکایت یا فراخوان برای خروج هواداران از چنین صفحاتی بخش رسانهای باشگاه استقلال نیز در مواقع اینچنینی نباید موضع منفعلانه در پیش بگیرد. در روزهایی که خبر برکناری فکری به گوش میرسید و پیامدش ماجرای دستور وزارت ورزش و جوانان در اخراج وریا دست به دست میشد رسانههای رسمی باشگاه استقلال هیچ واکنشی نسبت به این ماجرا نداشتند و اجازه دادند به راحتی چنین اخباری در فضای مجازی چند روزی جولان بدهد.
شاید اگر در همان ساعات اولیه باشگاه استقلال از طریق سایت خود محکم و قاطعانه درباره این ماجرا واکنش نشان میداد هرگز کار به این نقطه نمیرسید. کما اینکه دیدیم چند روز بعد از نشر این شایعات وریا غفوری در صحبتهایی که با هواداران استقلال داشت صراحتاً از فکری حمایت کرد تا مشخص شود آن شکافی که ادعا میشود میان کاپیتان و سرمربی وجود ندارد و اساساً ماجرای دستور حذف وریا یک سناریوی ساختگی است.