پنج سال است که با دختری آشنا شده‌ام. همان پنج سال پیش از او خواستگاری کردم اما خودم به خاطر علاقه به دختری دیگر این رابطه را تمام کردم. بعد از مدتی پشیمان شدم و این بار با خانواده علاقه‌ام ر... ادامه متن
بچه برادرم هفت ساله است و پدر و مادرش را در یک حادثه رانندگی در عید نوروز امسال از دست داده است. این روزها در خانه پدرم یعنی پدربزرگش زندگی می‌کند ولی بعد از سه ماه، هنوز با هیچ فردی صحبت نم... ادامه متن
چند وقتی است که کلا از همه چیز زده شده‌ام. کینه‌ای شدم و از زندگی ناامیدم. اعمال عبادی‌ام به هم ریخته است. آرزوی مرگ پدرشوهر و مادرشوهرم را دارم تا بتوانم یک نفس راحت بکشم. آخر فقط من باید ا... ادامه متن
مردی ۳۴ ساله هستم و حدود سه ماه است صاحب یک پسر شده‌ام. می‌خواهم بدانم باید چه کارم کنم که در آینده فرد شجاعی باشد؟ من خودم ترس از ارتفاع و آب دارم. الان هم احساس می‌کنم بچه‌ام ترسو است. وق... ادامه متن
به همسرم خیلی اهمیت می‌دهم. همیشه به او احترام می‌گذارم ولی متاسفانه بیشتر مواقع سعی می‌کند من را جلوی خانواده‌اش کوچک کند. او بیشتر وقت خود را در شبکه های مجازی سپری می کند. هر وقت هم می‌رو... ادامه متن
دختری ۳۵ ساله‌ام و خودم کارشناسی ارشد خوانده ام. خیلی به دوستانم و به ویژه دختر خاله‌ام که دانشجوی دکترا هستند حسودی می کنم. من هم دوست دارم درسم را ادامه دهم ولی به خاطر کار و زندگی‌ام نمی... ادامه متن
از زندگی مشترک‌مان حدود ۱۰ سال می‌گذرد. از زندگی‌ام راضی ام فقط مسئله‌ای که هست این‌که شوهرم بسیار پنهان‌کار است. در این چند سال، خیلی چیزها را از من قایم کرده که بعدها خودم فهمیدم یا دیگران... ادامه متن
دختری ۱۵ ساله‌ام و یکی از همکلاسی‌هایم علاقه شدیدی به یکی از خواننده‌های خارجی دارد به طوری‌که مدام عکس‌هایش را نگاه می‌کند، آخرین اخبار مربوط به او را پیگیری می‌کند و خلاصه خیلی دوستش دارد... ادامه متن
پدری ۵۱ ساله‌ام که سه پسر دارم. پسرانم سایه یکدیگر را با تیر می‌زنند! آن‌ها برای خرید یک خانه با هم شریک شدند و بعد مشکلاتی برای فروشش به وجود آمد. هر کدام‌شان دیگری را مقصر می‌داند و تا حدو... ادامه متن
بهم زدن رابطه عاطفی یکی از سخت ترین تجربه های زندگی ست. گاهی ما تصمیم به جدایی می گیریم اما نمی توانیم به آن عمل کنیم. آیا برای شما هم پیش آمده که از عشق زندگی تان جدا شوید اما به هر دلیلی ا... ادامه متن
