چند وقتی است که کلا از همه چیز زده شدهام. کینهای شدم و از زندگی ناامیدم. اعمال عبادیام به هم ریخته است. آرزوی مرگ پدرشوهر و مادرشوهرم را دارم تا بتوانم یک نفس راحت بکشم. آخر فقط من باید از آنها مراقبت کنم. در ضمن جاریهایم اصلا نزدیک اینجا نمیآیند در صورتی که خواهرزادههای پدرشوهر و مادرشوهرم هستند. در روستا زندگی میکنم. شوهرم را هم دوست ندارم، او فقط من را برای کلفتی میخواهد که از پدر و مادرش مراقبت کنم. شوهرم معتاد به تریاک و سیگاری هم است. یک بچه دارم. دلم نمیخواهد اینجا باشم. خانوادهام هم حمایتم نمیکنند و میگویند ما آبرو داریم.
از آن چه نوشتهاید مشخص است که در وضعیت بسیار دشواری قرار دارید. این دشواری که به نظر میرسد چند وقتی است که ادامه دارد، توان شما را تحلیل برده و شما را افسرده و ناامید کرده است. برای همین افسردگی هم هست که کلا از همه چیزده شدهاید، دلتان برای کسی نمیسوزد و آرزوی مرگ اطرافیان را دارید. اولین توصیه این است که خودتان را بابت این افکار و خواستههای منفی یا بابت این که کارهای عبادیتان را انجام نمیدهید، سرزنش نکنید چراکه شما آدم بدی نیستید بلکه تنها افسرده اید.
خواستههای تان را موردی و شفاف بیان کنید
اشاره کردهاید که جاریهای تان به شما کمکی نمیکنند. شما دست تنها امکان مراقبت از پدرشوهر و مادرشوهر خود را ندارید و میخواهید آنها در انجام این کار مشارکت داشته باشند. همین مسئله را به شکل موردی و شفاف با آنها در میان بگذارید و خواسته خود را بیان کنید. به عنوان مثال با جاری خود تماس بگیرید و بگویید امروز مادرشوهر شما باید حمام برود و از او بخواهید تا برای کمک به حمام بردن به خانه شما بیاید. در بیان این خواستهها سعی کنید موضوعات را موردی، شفاف و کوتاه بیان و از شکایت بابت کوتاهیهای قبلی آنها در این موارد خودداری کنید.
فقط در زمانهای اختصاصی غصه بخورید
در طول روز زمانهایی را مشخص کنید و با خود قرار بگذارید که در آن زمان قرار است به مشکلات خود فکر کنید و غصه بخورید. قرار دادن یک زمان نیم ساعته در صبح و یک زمان نیم ساعته در عصر شاید برای شروع خوب باشد. در دیگر اوقات روز اما هر زمان یاد مشکلات خود افتادید، به خودتان یادآوری کنید که شما زمان اختصاصی برای فکر کردن به این موضوعات دارید، پس قرار نیست در زمانهای دیگر به آن فکر کنید و غصه بخورید.
از فرصت بازی کردن با فرزندتان بهره ببرید
سعی کنید زمانهایی را به بازی با فرزندتان اختصاص دهید، این کار را نه به عنوان وظیفهای جدید که قرار است روی دوش شما سنگینی کند که به عنوان فعالیت تفریحی جدیدی در نظر بگیرید و انجام دهید. اختصاص دادن زمانی برای بازی هم میتواند به شما کمک کند تا از وضعیت دشوار فعلی خودتان برای زمانهایی دور شوید و هم با تقویت رابطه شما با فرزندتان، نگرانیهای تان درباره او کاهش می یابد.
ارتباط تان با خداوند را تقویت کنید
پیشنهاد آخر تقویت رابطه خودتان با خداست. این کار را بدون احساس گناه انجام دهید و به آن چه تا به حال در رابطه شما گذشته فکر نکنید. برای تقویت رابطه هم لازم نیست حتما برای شروع نماز مستحبی بخوانید، در عوض میتوانید در کنار انجام واجبات، زمانهایی را با خدا با زبانی صمیمی صحبت کنید. این ارتباط میتواند به آرامش شما کمک زیادی کند.