امیرحسین صادقی نظرش را درباره اتفاقات تبریز پس از شکست استقلال برابر ماشینسازی و ماجرای مترجم استراماچونی با ما در میان گذاشت.
او همچنین از جمله جالب بیرانوند و ارزشگذاری روی بازیکنان پرسپولیس و مراسم برترینهای فصل قبل هم صحبت کرد، اما بغض او زمانی ترکید که تصمیم گرفت برای اولین بار در خبرورزشی بگوید چرا چندی قبل گفته بود حالش از این فوتبال بههم میخورد.
دیدید استراماچونی در نشست خبری آخر بازی چقدر عصبانی بود؟
حق دارد. او برای تیمش دو ماه زحمت کشیده و با همه کمبودها کار کرده تا نتیجه بگیرد و دوست ندارد به خاطر یک کوتاهی زحماتش به هدر برود. او به تیمش ایمان دارد و اتفاقاً این عصبانیتش نشانه خوبی برای خود من بود.
از چه نظر؟
اینکه او دلسوز تیمش است و دوست دارد استقلال نتیجه بگیرد. او به استقلال تعصب دارد و حاضر نیست ببیند به خاطر یک اشتباه مدیریتی یا از طرف فدراسیون کارهایش بههم بریزد.
بازی استقلال را چطور ارزیابی کردید؟
طبیعی بود که استقلال نتواند مانند هفتههای پایانی فصل قبل روان و هماهنگ بازی کند. تیم تغییرات گستردهای در جمع نفراتش داشته ولی قطعاً هفته به هفته این شرایط تغییر میکند.
تعویضهای تیم درست بود؟ بهتر نبود وقتی دیاباته به میدان میرفت فرشید اسماعیلی در ترکیب میماند تا مانند زوجی که با تیام ساخته بودند برایش موقعیت ایجاد میکرد؟
این مسائل به نظر سرمربی تیم بستگی دارد. باید دید در آن لحظه چه تفکری در ذهن استراماچونی وجود داشته است.
با این همه من هم فکر میکنم فرشید اسماعیلی و دیاباته میتوانند زوج موفقی در فاز تهاجمی استقلال ایجاد کنند. قطعاً وقتی استقلال ترکیب ثابت خودش را بشناسد دیگر این نوع تغییرات هم تکرار نمیشود. باید به تیم فرصت داد.
با بودن یک مربی ایرانی مانند بیژن طاهری یا مانند او، باز هم چنین تعویضی صورت میگرفت؟ در این بازی کمبود مربی داخلی حس نشد؟
ه نظر من استقلال در این شرایط بیشتر از هر چیز به یک روانشناس نیاز دارد. تیمی که سه، چهار فصل است لیگ را بد شروع کرده و در لیگ برتر موفق نبوده به خودی خود دچار بحران روحی است گرچه بودن یک مربی ایرانی صددرصد میتواند به استقلال کمک کند که نتایج بهتری بگیرد.
بازی با فولاد در پیش است. این دیدار خانگی را چطور پیشبینی میکنید؟
مهمترین دیدارهای هر فصل مسابقات هفتههای اول است. تیمهایی شخصیت قهرمانیشان را پیدا میکنند که درست همان هفتههایی که تیمها هنوز ترکیب خودشان را نشناختهاند و ضعفهایی دارند امتیازات را جمع کنند. چون در نیمفصل دوم همه از هم شناخت دارند و آنالیزها کار را برای رقبا سختتر میکند. استقلال باید از یک امتیاز دیدار با فولاد هم نگذرد.
در اخبار داشتیم بیرانوند ادعا کرده اگر به پرسپولیسیها ۸ میلیارد هم بدهند حقشان است، چون چند قهرمانی پشتسر هم دارند. این طرز تفکر درست است؟
اینها همه از تبعیضهایی نشأت میگیرد که وزیر ورزش یا حالا معاونان و کارمندان زیردستی اش بین پرسپولیس و استقلال قائل میشوند. وقتی بیرانوند چنین ادعایی میکند متوجه میشویم که چطور یک باشگاه میتواند به راحتی برای تیمش از این خرجها بکند ولی یک تیم دیگر مثل استقلال چنین اجازهای ندارد. تا این تبعیضهای علنی هست فوتبال جوانمردانهای در ایران نمیبینیم.
از انتخابات برترینهای فوتبال خبر دارید؟
این انتخابات هم مثل تبعیضهای دیگر بود. جالب است تیمی که بهترین خط دفاع و کمترین گل خورده را دارد نه دفاع برتر دارد نه دروازهبان فصل! این یعنی چه؟ اگر ملاک برای انتخاب برترینهای لیگ، «لیگ» است باید به لیگ نگاه کنند ولی اگر ملاک تیم ملی و بازیهای کلی در طول سال است پس اسم این مراسم را انتخابات برترینهای لیگ نگذارند. حالا که بحث به اینجا رسید دوست دارم درباره موضوعی که مدتهاست وعده اش را میدهم ولی جایی نگفتهام با خبرورزشی حرف بزنم.
اینکه گفته بودید حالتان از فوتبال بههم میخورد؟
دقیقاً! برایم جالب است که در هیچ مراسمی مرا دعوت نمیکنند. انگار نه انگار دو دوره جام جهانی با تیم ملی بودهام. در جام ملتها بازیکن تیم ملی بودهام. کاپیتان یکی از دو تیم بزرگ کشور بودهام. بله! حالم از این فوتبال بههم میخورد که، چون لابی ندارم، دلال و مدیربرنامه ندارم کسی برایم تره خرد نمیکند. ظاهراً مسئولان فدراسیون یادشان رفته بازیکنی به نام امیرحسین صادقی در فوتبال این مملکت بوده است.
نمیدانید دلیلش چیست؟
ضعف خودم! ضعفی که به آن میبالم. من آویزان کسی نبودهام. نه بابای پولدار داشتم تا فوتبالیست شوم، نه این و آن سفارشم را کردند و نه فلان آقازاده و نماینده مجلس پشتم ایستاده و شبانه سفارشم را کرده است. ا
ین ضعف امیرحسین صادقی است. مدیران فدراسیون یادشان رفته تیم ملی در سه بازی آخر که باید بدون باخت فقط برد میآورد تا به جام جهانی ۲۰۱۴ میرفت کیروش، امیر حسین صادقی را در ترکیب دفاعی تیم ملی به میدان فرستاد و بدون گل خورده بالا رفتیم و شخصاً یکی از مؤثرترین بازیکنان خط دفاع تیم ملی بودم. هرگز در فوتبال منت احدی را نکشیدهام و از این پس هم نمیکشم. اگر این شدم به خاطر زحمات خودم بوده است. زندگی سالم داشتن این تبعات را دارد. همه یادشان هست به خاطر استقلال رودرروی فدراسیون هم ایستادهام ولی از همان باشگاه استقلال هم بیرونم کردند!
به نظر میرسد خیلی ناراحت هستید؟
چرا نباشم؟! دلم شکسته است. عصبانی هستم. از آدمهایی که هیچ جایگاهی در فوتبال نداشتند ولی الان در رأس فوتبال هستند و ما فوتبالیها را نمیبینند. به خدا اگر دهانم را باز کنم و حرف بزنم فوتبال که چه عرض کنم، باید از کشور ایران بروند. دلم شکسته که محمد نوری و علی شوری به عنوان پیشکسوت به من تلفن میکنند! بابا! به خدا امیرحسین صادقی هنوز سرپاست و حتی برای فوتبال بازی کردن آرزوهایی در سرش دارد ولی، چون ۲۰ سال در فوتبال بودم فکر میکنند من پیشکسوت شدهام.
هیچکس در فوتبال کمکتان نکرد؟
فقط در برههای امیر قلعهنویی و صمد مرفاوی. آقایان! کثافتکاری بس است. شما سَمّ این فوتبال هستید. چرا همیشه باید حجازیها و پورحیدریها بیرون باشند تا بمیرند؟ الان که زندهها هستند چرا از آنها در بدنه اصلی فوتبال کشور استفاده نمیشود؟ پسر وزیر ورزش پرسپولیسی است و آن یکی برگشته به امیر قلعهنویی گفته من تو را سرمربی تیم ملی کردم! به خدا از دم در فدراسیون تا آن بالا که میروید یک نفر فوتبالی نمیبینید. اینها از کجا آمدهاند؟ باز هم خدا را شکر که ابراهیم شکوری آمد! گرچه از او باصلاحیتتر هم هست.
شنیده اید که مهدی تاج گفته اگر خبرنگار فوتبالی سؤال غیرمرتبط بپرسد ۴ سال از حضور در میادین فوتبالی محروم میشود؟
اتفاقاً درست گفته، چون اینها فوتبالی نیستند برای اینکه به سؤالات جواب ندهند راحتترین راه را انتخاب و صورت مسئله را پاک میکنند. گرچه برخی خبرنگاران هم حاشیهساز هستند ولی نتیجه این قانون جدید فدراسیون بیپاسخ ماندن بسیاری از خرابکاریهاست.